سیدابراهیم رییسی هنگامیکه رییسجمهور شد، با این آرزو که حالا مردان با تجربه دولتهای اصلاحات و سازندگی و اعتدال را برای همیشه از چرخه مدیریت اقتصادی کشور دور و با گروهی از نیروهای تازهنفس کارش را شروع میکند، دولتش را آغاز کرد.
تصور رییسی این بود که انگیزههای بالای نیروهای جوان یا افرادی که به نظرش انقلابی میآمدند برای اداره اقتصاد کشور کافی است. بهاین ترتیب بود که نهاد دولت و نهاد ریاستجمهوری از تجربه خالی شد و نیروهای تازهنفس بر کرسی نخست دستگاهها و سازمانهای اجرایی نشستند. حالا پس از گذشت دوسال از فعالیت دولت نهم و تغییر بیش از نیمیاز اعضای اقتصادی کابینه، معلوم شده است این گروه اقتصادی کارآمدی و شناختی از پیچیدگیهای اقتصاد کلان و به ویژه تنظیم بودجه را ندارند.
واقعیتها و تصمیمهای اتخاذشده نشان میدهد که پیامدهای کسری بودجه دهشتناک سال ۱۴۰۱ هنوز بر جسم و جان اقتصاد و بخشهای واقعی آن یعنی تولید و سرمایهگذاری و تجارت باقیمانده است و مدیران دولت در تنظیم بودجه گیر افتادهاند. تازهترین خبرهای منتشرشده از سوی رسانههای دولتی هوادار سرسخت دولت نشان میدهد بودجهریزان برای اینکه بتوانند منابع لازم برای تبصر۱۴ بودجه که مربوط به پرداخت یارانههای نقدی به مردم است و در واقع تمام منابع آن مربوط به مردم میشود و دولت حق دخالت در آن را ندارد، را گویا در جای دیگری هزینه کردهاند.
آنطور کهاین خبرگزاری دولتی نوشته است: بعد از حذف ارز ترجیحی، منابع حاصل از حذف این ارز که حدود ۱۸ میلیارددلار بوده و معادل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است را در برمیگرفت که مستقیما باید به تبصره ۱۴ واریز میشد تا به واسطه پرداخت یارانه نقدی، قدرت خرید مردم نسبت به خرید کالاهای اساسی کاهش پیدا نکند. حالا اما دولت برای اینکه بتواند عدد یادشده را زنده نگه دارد و به تبصره ۱۴ تزریق کند، افزایش قیمت گاز برای واحدهای پتروشیمیرا در کانون توجه قرار داده است.
این اتفاق افتاد اما نیرومندی پتروشیمیها و نیز سقوط ارزش سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران یا همان بازار سرمایه دولت را به وحشت افکند و حالا باید دنبال راه تازهای باشد تا از یک سو منابع لازم برای پرداخت یارانهها را تامین کند و از سوی دیگر نرخ خوراک پتروشیمیها را افزایش ندهد و در نتیجه به سقوط بیشتر بازار سهام منجر و کسری بودجه فراهم نشود. واقعیت این است که اداره اقتصاد کشور با وصلهپینه کردن و از این جیب به آن جیب کردن سازگار نیست و باید دانش بودجهریزی را بلد بود و توجه داشت نمیتوان همه چیزهای خوب را با هم داشت.