به گزارش ایران اکونومیست، متن اطلاعیه روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران در خصوص اظهارات دفتر حسن روحانی درباره تولید از پارس جنوبی در صفحات اجتماعی منتسب به دفتر رئیسجمهوری سابق به شرح زیر است:
«دولت یازدهم، در شرایطی وارد طرحهای توسعهای فازهای پارس جنوبی شد که قراردادهای تمامی پروژههای پارس جنوبی در دولتهای گذشته منعقد شده بود و این طرحها پیشرفت فیزیکی قابل توجهی بین ۵۰ تا ۹۰ درصد داشتند.
دولت یازدهم و دوازدهم در این میدان مشترک گازی طی هشت سال فعالیت، هیچ طرح توسعه جدیدی را آغاز نکرد و بر همین اساس میتوان گفت دولتهای یازدهم و دوازدهم تنها نقش یک ادامهدهنده در این طرحها را ایفا کردهاند، آن هم در شرایطی که طرحهای توسعهای با پیشرفت فیزیکی بسیار قابل توجه و بالا در حال اجرا بود و در دولتهای یازدهم و دوازدهم با توقف و کندی شدید مواجه شده و در مواردی با قصور، کوتاهی و تأخیر در بهرهبرداری این طرحها خسارت زیادی به مردم و کشور وارد شده است.
در زمان آغاز به کار دولت یازدهم در سال ۹۲، پیشرفت فازهای ۱۵ و ۱۶ حدود ۹۲ درصد، فازهای ۱۷ و ۱۸ بیش از ۸۰ درصد و فاز ۱۲ که معادل سه فاز پارس جنوبی است ۹۲ درصد بوده است، همچنین فازهای ۱۳، ۱۹ و ۲۲-۲۴ پیشرفت ۶۲ درصدی و فازهای ۱۴ و ۲۰و۲۱ پیشرفت ۵۰ درصدی در زمان تحویل برخوردار بودهاند.
به منظور درک بهتر، فاز ۱۴ پارس جنوبی در طی سه سال با پیشرفت حدود ۵۰ درصد (یعنی۱.۴ درصد پیشرفت در هر ماه) تحویل دولت یازدهم شد که انتظار میرفت با فرض پیشرفت با همان سرعت، طی ۳ سال در سال ۱۳۹۵ این فاز وارد مدار تولید شود.
سیاستهای دولت مذکور، ایرانیترین مگاپروژه پارس جنوبی را به مدت دوسال از اولویت خارج کرد و آن را به تعطیلی کشاند، این فاز طی هشت سال تنها شاهد ۳۶ درصد دیگر پیشرفت فیزیکی بود و پنج سال عدمالنفع و تأخیر در بهرهبرداری این مگاپروژه ملی را بر کشور تحمیل کرد، کارشناسان امر میزان عدمالنفع تأخیر در راهاندازی فاز ۱۴ را میلیاردها دلار طی این سالها برآورده کردهاند.
در نمونهای دیگر تعمیر و بازیابی سکوی آسیب دیده A ۱۳ نیز فدای بیتدبیری و عدم تصمیمگیری به هنگام شد و به مدت دو سال این سکو که باید روزانه ۱۴ میلیون مترمکعب تولید داشته باشد بلاتکلیف و رها شده بود.
دولتهای یازدهم و دوازدهم در طرح توسعه فاز ۱۱ نیز همچون دیگر عرصهها سیاست دیپلماسی اخم و لبخند را پیش گرفت و توسعه مرزیترین فاز این میدان مشترک را به حضور مستشاران خارجی گره زد.
بیتوجهی تاریخی این دولتها به توسعه این فاز مرزی و چشم امید بستن به شرکتهای خارجی سبب شد تا با نادیدهگرفتن توسعه این فاز مهم و تنها از عدم راهاندازی فاز ۱۱ شاهد میلیاردها دلار عدمالنفع باشیم، در این مجال نباید از سرعت برداشت رقیب گازی و خسارتهای متأثر در تأخیر در برداشت از این میدان گازی غافل بود.
واضح است که اگر دولت یازدهم و دوازدهم نیز مانند دو دولت قبل از خود و به روال معمول صنعت نفت، پروژههای توسعه میدانهای نفت و گاز قابل توجهی را در دوران مسئولیت خود آغاز کرده بود، شرایط کشور در تولید نفت و گاز و رسیدن به اهداف برنامه ششم توسعه با شرایط فعلی تفاوت چشمگیری داشت و مشکلات بسیار کمتری گریبانگیر کشور بود. اما بر خلاف رویه معمول صنعت نفت، در عمل پروژه قابل توجهی در دولتهای یازدهم و دوازدهم آغاز نشد و دولت سیزدهم مجبور شد بسیاری از پروژههای توسعه میادین را تقریبا از صفر آغاز کند.
براین اساس با آغاز به کار دولت سیزدهم، شرکت ملی نفت ایران با حمایت وزارت نفت تصمیم به آغاز تولید گاز از مرزیترین فاز میدان مشترک پارس جنوبی گرفت و پس از ۲۰ سال بلاتکلیفی، متخصصان ایرانی عزم خود را برای تحقق این مهم جزم کرده و در کمتر از دوسال یعنی در شهریورماه ۱۴۰۲ با حضور ریاست جمهوری شاهد آغاز تولید گاز از این فاز هستیم.
اکنون دولت سیزدهم نه تنها طرحی را از اولویت اجرا خارج نکرد بلکه نسبت به تکمیل طرحهای بر زمین مانده از دولتهای پیشین همچون طرح توسعه فاز ۱۱ اقدام کرده و از سویی دیگر نیز طرحهای توسعهای جدید را به منظور نگهداشت و افزایش تولید همچون طرح میدان گازی بلال، طرح میدان کیش، طرح میدان پارس شمالی، طرح میدان فرزاد و از همه مهمتر طرح فشارافزایی را در دستورکار و اولویت قرار داده است که امید به خدا شاهد به ثمرنشستن طرحهای پیش گفته و افزایش تولید گاز در این دولت و نیز در دولتهای آتی خواهیم بود.
در پایان ضمن تشکر از تمامی مدیران، متخصصان، مهندسان و کارگران فعال در پارس جنوبی از روز نخست توسعه این میدان مشترک تا کنون، همانطور که جناب آقای دکتر رئیسی، ریاست محترم جمهوری در سخنرانیشان در مراسم افتتاح فاز ۱۱ اشاره داشتند، لازم است مجدداً تأکید شود که ما کشور را به لبخند و اخم دیگران گره نزدهایم و بیادعا بهدنبال انجام کارهای روی زمین مانده از گذشتهایم.»