جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۸ تير ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۴

زندگی خصوصی یک نینجای واقعی

ايران اكونوميست :شاید اگر در پارک، چند آدم ریزنقش را با روبنده و لباس سرتاپا سیاه ببینید که در هوا معلق می زنند و برای هم شمشیر می کشند، فکر کنید که شاگردان جکی چان این دور و برها پیدایشان شده و قرار است یک فیلم بزن بکش را روی پرده ببرند. اما اگر تا تمام شدن تمرین این رزمی کاران سیاه پوش صبر کنید، کاملا غافلگیر می شوید؛ پشت این روبنده سیاه، صورت های زنانه ای است که شاید اگر در خیابان یا یک مهمانی خانوادگی آنها را می دیدید، باور نمی کردید لقب نینجا را کنار اسمشان داشته باشند!
کد خبر: ۶۴۳۴
ninja 1
مجله مهر: با فاطمه مئمر، یکی از مربیان نینجاکاران زن ایرانی گفتگو کردیم تا از زندگی شخصی یک نینجا بیشتر بدانیم:

بین این همه رشته ورزشی چطور شد سراغ نینجتسو آمدید؟

راستش را بخواهید من از 12 سالگی رزمی کار می کردم. آن زمان کاراته همه دنیای من بود و در طول 5 سالی که کاراته کار می کردم همیشه در فکر یک رشته رزمی خاص بودم که حرکات مهیج تری داشته باشد اما این هیجان را در کاراته و تکواندو پیدا نکردم تا اینکه یک روز مجله ای ورزشی را دیدم که درباره هنرهای رزمی در آن نوشته بود. در حال ورق زدن مجله و خواندن مطالبش بودم که ناگهان عنوان نینجتسو به چشمم خورد و مطلبی را درباره آن خواندم. همان جا بود که برای اولین بار با استاد فرجی آشنا شدم. کسی که نینجتسو را به ایران آورده بود و در کرج باشگاه داشت. در مجله شماره ایشان را چاپ کرده بودند. من هم بدون اتلاف وقت با استاد تماس گرفتم و از علاقه ام به این هنر رزمی گفتم.

آن موقع چند ساله بودید؟

17- 18 ساله بودم. یعنی از سال 82 نینجتسو را شروع کردم.

زیر نظر همان استادی که در مجله پیدا کرده بودید؟
ninja 2ninja 3
خب من با استاد فرجی قرار گذاشتم و وقتی ایشان در جریان علاقه زیاد من به نینجتسو قرار گرفتند من را به خانم سعادت معرفی کردند. آن زمان خانم سعادت نینجتسو را به خانم ها آموزش می داد و من هم زیر نظر این استاد و بعدها استاد دیگری مشغول به کار شدم. بد نیست بدانید آنقدر عاشق نینجتسو شده بودم که در روز سه شیفت و به صورت فشرده در باشگاه تمرین می کردم تا اینکه توانستم در حد مربیگری پایه شروع به کار کنم. خب برای گرفتن گواهینامه مربیگری باید بیست سالم می شد. من هم به همین شکل تمرینات خود را ادامه دادم تا اینکه توانستم در سال 84 و در سن 20 سالگی دوره های مربیگری نینجتسو را پشت سر بگذارم. حالا خودم در چهار باشگاه، به 150 شاگرد، این رشته رزمی را آموزش می دهم.

نینجتسو دقیقا چه چیزی است؟ ورزش است، هنر است، بزن بهادربازی است؟ دقیقا در این رشته چه کاری می کنید؟

نینجتسو نه تنها یک ورزش رزمی است بلکه یک هنر هم محسوب می شود. مبدا این هنر رزمی کشور ژاپن است و این رشته از زمستان سال 68 توسط استاد فرجی وارد ایران شد و در کرج شروع شد. در این رشته شما با انواع سلاح های سرد کار می کنید و در کنارش با حرکات آکروبات و دفاع شخصی هم آشنا می شوید. در واقع همه جهش و پرش هایی را که یکی از نیازهای اصلی این رشته است و رزمی کار تا حدی باید با بخش های مختلف این رشته آشنا شود یاد می گیرد. ما سعی می کنیم از هر بخش تکنیک های لازم و مقدماتی را به رزمی کاران آموزش بدهیم اما ممکن است بعدها شاگردان خودشان تصمیم بگیرند در کدام بخش به صورت اختصاصی فعالیت کنند. مثلا ما شاگردی را داشتیم که نینجتسو را به خوبی یاد گرفت و با حرکاتش آشنا شد اما ترجیح داد در قسمت آکروبات بیشتر فعالیت داشته باشد و به عکس دیگری در کار با سلاح یا دفاع شخصی.

خودتان در کدام یک از این ها حرفه ای تر هستید؟

من کار با سلاح را بیشتر دوست دارم و معمولا از میان سلاح هایی که در این رشته وجود دارد من کار با شمشیر را بیش از همه دوست دارم. البته باید بدانید که شاگردان ما در این بخش با انواع سلاح آشنا می شوند و یاد می گیرند در زمانی که هیچ سلاحی همراه ندارند از وسایلی که در اطرافشان است برای دفاع از خود و مبارزه استفاده کنند. مثلا بادبزن، سنجاق سر و....

نینجاها سلاح مخصوص هم دارند؟

بله. بچه ها در این بخش کار خود را با چوب شروع می کنند. بعد به مرور زمان ما کار با سلاح های دیگری مثل چاقو، شمشیر، سیخ های مخصوص که دارای تیغه ای در سر خود هستند، باتوم و.... البته شمشیرهایی که بچه ها با ان کار می کنند در سه سایز مختلف هستند. واکی زاشی، کاتانا و تانسو. غیر از این سلاح ها ما چند سلاح دیگر داریم که فقط مخصوص نینجا ها است. حتما در فیلم های ژاپنی نینجاهایی را دیده اید که به سمت دشمن خود ستاره های تیغه داری را پرتاب می کنند. به این سلاح در اصطلاح شوراکن گفته می شود که در میان بچه های ما به شتاره پرتابی معروف است. یک سلاح دیگر هم هست که فوکی بارای نام دارد. این سلاح لوله ای است که ما با ان سوزن هایی را به سمت دشمن فرضی پرتاب می کنیم. البته همه این آموزش ها در محیط باشگاه در شرایط ایمنی برگزار می شود و هیچ کدام از شاگردان حق استفاده از این سلاح ها در خارج از محیط باشگاه را ندارند.

خانواده تان مشکلی با این که شما نینجتسو کار می کنید ندارند ؟

خانواده ام همیشه مشوق من بودند و از اینکه رزمی کار می کردم استقبال می کردند اما مادرم وقتی با ورزش نینجا آشنا شدم کمی ترسید. به هر حال دوست نداشت اتفاقی برای من رخ بدهد به همین خاطر زمانی که فهمید من می خواهم نینجتسو را شروع کنم اول مخالفت کرد اما وقتی علاقه مرا دید به یک شرط اجازه دارد تا برای ثبت نام به باشگاه بروم. آن هم این بود طوری تمرین کنم که صدمه ای نبینم و اتفاقی برایم رخ ندهد.

یعنی به جز این مخالفت دیگری نداشتند؟ مثلا بگویند این کارها مردانه است، دختر که نباید شمشیر به دست باشد!؟

خب یک بار آن اوایل در باشگاه زمانی که آکروبات کار می کردیم باید از ارتفاع می پریدم. همان طور که بهتان گفتم در آکروبات شما باید پرش، جهش و چرخش های زیادی را انجام بدهید تا بدنتان انعطاف پذیر شود و یاد بگیرید در حین پرش از یک ارتفاع چند متری چطور بپرید که صدمه ای نبینید. به هر حال ان روز من هم در حال تمرین بودم که ناگهان به شدت زمین خوردم و زانویم به شدت صدمه دید. همه دلواپسی ام از این بود که وقتی به خانه رسیدم به مادرم چه بگویم. بعد از اینکه به خانه رسیدم متوجه شدم برق ها رفته. کلید هم نداشتم. خانه به شدت تاریک بود و مادرم که گویا دستش بند بود از من خواست تا از دیوار حیاط بپرم و وارد خانه شوم. با سختی و زحمت در حالی که از درد زانویم به خود می پیچیدم از دیوار پریدم و وقتی مادرم با روشنایی سمتم امد تا مرا به سمت خانه هدایت کند متوجه لنگان لنگان راه رفتن من شد. با نگرانی از من پرسید چه اتفاقی برایت رخ داده و من هم گفتم: هیچی بهم گفتی از دیوار بیام خوردم زمین پایم اینطوری شد. از آن روز مادرم تا مدت ها تصور می کرد زخمی شدن زانوی من به خاطر پرشم از دیوار خانه بود. در حالی که نمی دانست این دروغی مصلحتی برای ادامه کار من در رشته نینجا بود.

ازدواج کرده اید؟

بله و اتفاقا همسرم خودش نینجتسو کار می کند و سابقه او در این رشته خیلی از من بیشتر است.

دو نینجا با هم به مشکل بخورند چطور مشکلشان را حل می کنند؟ از سلاح که احیانا استفاده نمی کنید؟

نه. خیلی جالب است بدانید تزئینات خانه ما با شمشیر و دیگر سلاح های نینجتسو است اما ما در بحث هایمان سعی می کنیم زبانی مشکل را حل کنیم و کار به سلاح نمی رسد. اما چیزی که اطرافیان همیشه به ما گوشزد می کنند این است که می گویند: وای به حال شما، اگر صاحب فرزند پسری شوید بدون شک بروسلی می شود.

کسانی که تازه با شما و همسرتان آشنا می شوند چه عکس العملی دارند؟

خب کار ما برای همه جذاب است. شاید در گذشته مردم برایشان عجیب بود که زنی سراغ رشته رزمی برود اما دیگر خانم های رزمی کار برای مردم عادی شده اند. این اتفاق برای نینجاها هم افتاده اما با این حال چه خانواده هایمان و چه مردم از اینکه ما نینجا هستیم ذوق زده می شوند. مثلا در خانواده مان خیلی ها دوست دارند که ما تکنیک های نینجا را انجام بدهیم و معمولا همسرم در میان اقوام خودش گاهی اوقات اگر آنها درخواست کنند یکی دو حرکت انجام می دهد و همه سر ذوق می آیند. در کل برای همه عجیب است که چطور دو نینجا می توانند با هم به صورت مسالمت آمیز زندگی کنند. مثلا بعضی از کسانی که تازه وارد خانه ما می شوند و می دانند که من و همسرم 7سال است که با هم زندگی مشترک داریم می پرسند در دعواها چطور برخورد می کنیم. تزئینات خانه ما با شمشیر و سلاح های نینجا است و بعضی ها وقتی چشمشان به شمشیر ها می افتد می پرسند در دعوا با همسرت کدام یکی اول شمشیر را بر می دارد و حمله می کند.

حالا کدام تان اول دست به شمشیر می شوید؟

راستش هر وقت این سوال را از من می کنند به خنده می افتم. سال ها است که این شمشیرها جزء اشیاء تزئینی خانه ما به حساب می آیند ولی تا به حال نشده که ما برای همدیگر شمشیر بکشیم. جالب است بدانید مردهای نینجا خیلی آرام هستند و کمتر و به ندرت دچار خشونت می شوند. اما با این حال نینجاهای زن نسبتا خشن تر از مردان نینجا هستند. بعضی از دوستان من شوهرانشان هم نینجا هستند اما انها هم اعتراف می کنند که در بحث شوهرانشان آرام هستند و موضوع به همین راحتی حل می شود.

با همسرتان تمرین هم می کنید؟

بله. ما قسمتی از فضای خانه مان را خالی گذاشته ایم برای انجام تمرین و گاهی در آن فضا تمرین می کنیم. البته مسافرت هم که می رویم گاهی اوقات در محیط های آرام تمرین می کنیم. البته هیچ وقت از لباس های نینجا استفاده نمی کنیم چرا که دوست نداریم جلب توجه کند و با لباس های معمولی این کار را انجام می دهیم.

تا به حال شده همسرتان فنی را اجرا کند که اذیت بشوید؟

بله. یک بار وقتی نامزد بودیم در باغ خانوادگی همسرم مشغول تمرین بودیم. همسرم می خواست فن پایی را به من یاد بدهد. بعد گفت آرام این فن را اجرا می کنم که اذیت نشوم اما وقتی آن ضربه را زد من یک متر و نیم به عقب پرت شدم. او بلافاصله خودش را بالای سر من رساند و با نگرانی حالم را پرسید اما وقتی دید اتفاقی برایم نیفتاده خیلی جدی کارش را ادامه داد و با هم تمرین را از سر گرفتیم. راستش همسرم در کارش خیلی جدی است و اصلا شوخی ندارد.

نینجاها آدم های خشنی نیستند؟ بالاخره هر روز جنگیدن و شمشیر کشیدن برای همدیگر هر روحیه ای را خشن می کند!

نه، این تصور کاملا اشتباه است. ما اولین چیزی که به بچه ها یاد می دهیم تواضع و آرامش است. به همین خاطر اکثر رزمی کاران و نینجاها به خوبی می دانند در چه شرایطی باید هنر خود را به نمایش بگذارند. این طور نیست که انها با وقوع یک درگیری خودشان را وارد میدان کنند و از توانایی هایشان به شکل نادرستی استفاده کنند. کسی که در این رشته فعالیت می کند بعد از یک مدت حتی اگر به او توضیح هم ندهند خودش به سمتی کشیده می شود که هنرش را فقط در مسابقه ها به نمایش می گذارد. من خیلی مواقع از مردم می شنوم که می گویند نینجاها سارق هستند یا از دیوار بالا می روند و به تازگی هم انگ تروریست را در تلویزیون های غربی به ما زده اند. این درست نیست. همه چیز دست خودمان است. مردم فکر می کنند نینجاهای واقعی مثل شخصیت فیلم های ژاپنی هستند. انها باید نگاهشان را عوض کنند چراکه نینجا ها به هیچ وجه اهل درگیری نیستند. ما فقط به شاگردانمان این هنر رزمی را همان طور در کشورهای دیگر آموزش داده می شود یاد می دهیم. همین!

یعنی تا به حال پیش نیامده که در مهلکه ای گرفتار شده باشید که بخواهید از هنر رزمی تان استفاده کنید؟

شاید باورتان نشود اما تا به حال چنین اتفاقی برای من رخ نداده. اما برای چند نفر از شاگردانم این اتفاق رخ داده. جالب است بدانید یکی از چیزهایی که ما به نینجاهای خانم یاد می دهیم این است که در موقعیت های بحرانی آرامش خود را از دست ندهند. چراکه نگرانی و ترس شما حریف را قدرت مند تر می کند و او به ضعف شما پی می برد اما نینجاها به خوبی می دانند با هنر آرامش چطور موقعیت را به نفع خودشان تمام کنند تا حد ممکن وارد درگیری نشوند. اما یک بار برای یکی از شاگردانم پیش امده که مزاحمی دست از سر او بر نمی داشته. به همین خاطر شاگردم که تازه دو سه ماه می شد در نینجتسو فعالیت می کرد با یک حرکت خیلی کوچک از خجالت مزاحم سمجش درآمده و او را متقاعد کرده که باید زودتر برگردد و به دنبال کارش برود. به نظر من دختران ما توانایی و استعداد زیادی در یادگیری نینجا دارند. این یک واقعیت است و کشورهای دیگر هم به این موضوع پی برده اند. حتی کشور ژاپن که خودش مهد این رشته بوده است. به همین خاطر از یکی از شبکه های تلویزیونی ژاپن می خواهند به اینجا بیایند و از توانایی های دختران نینجا مستندی را تهیه کنند. آنها در مکاتباتشان گفته بودند که در کشور ما زنان ژاپنی به این زیبایی که دختران ایرانی حرکات نینجتسو را انجام می دهند، نمی توانند نینجتسو را به نمایش بگذارند.

شاگردی داشته اید که مثل خودتان مربی شده باشد؟

بله. من از سال 84 مربی نینجتسو هستم و از بین شاگردانم 7 خانم مستعد و جوان توانسته اند دوره های مربی گری را پشت سر بگذارند و در کرج و تهران مشغول به کار شوند.

آنها هم به خوبی خودتان حرکات نینجا را به شاگردانشان منتقل می کنند؟

خب شاید باورتان نشود اما گاهی که به آنها سر می زنم تصور می کنم که خودم در زمین هستم و دارم آن حرکات را اجرا می کنم. خیلی جالب است که بگویم حتی شکل داد کشیدن انها در حین اجرای حرکات هم مرا یاد خودم می اندازد. این همه مقدمه چیدم تا بهتان بگویم شاگردان من از خودم بهتر نینجتسو را یاد شاگردانشان می دهم و من به توانایی های انها ایمان دارم.

گفتگو: الینا حسن زاده
آخرین اخبار