به گزارش ايسنا به نقل از خبر آن لاين کتاب در سه بخش «فرهنگ، ادبیات، جامعه» دربرگیرنده یک پیشگفتار و 19 گفتار است که هر گفتار موضوع و ساختاری مستقل دارد اما همه در کنار هم بحث واحدی را پیش میبرند.
«ناقد» در پیشگفتار کتاب توضیح میدهد: «گفتارهایی که در این دفتر فراهم آوردهام، حاصل دیدار سالهای دور و نزدیک من با «دیگری» است؛ حاصل گفتوگو و نشست و برخاست با مردمان سرزمینهایی است که من بیش از سه دهه است در میانشان روزگار میگذرانم، با فرهنگ و ادبیات آنان آشنایم و گذشته و امروزشان را میشناسم و از جامعه و آداب و رسومشان شناخت دارم.»
در نخستین گفتار کتاب که «سفر رویایی گوته» نام دارد، از سفر معنوی یوهان وُلفگانگ گوته، شاعر و نویسنده نامدار آلمانی به مشرقزمین سخن گفته شده است. گوته در «دیوان شرقی- غربی» خود که خسرو ناقد آن را محل تلاقی فرهنگ و ادبیات شرق و غرب، و دیدار و گفتوگوی آنها میداند، به ستایش از شاعران و نویسندگان بزرگ فارسیزبان پرداخته است. «صندلیهای سنگی شهر وایمار» عنوان یکی از گفتارهای کتاب است. این صندلیهای سنگی که در سال ۲۰۰۰ میلادی در پشتیبانی از طرح «گفتوگوی تمدنها» و در مخالفت با نظریه ستیزهجویانه «برخورد تمدنها» توسط هنرمند تندیسساز آلمانی ساخته و در شهر وایمار آلمان پردهبرداری شد، نمادی است از گفتوگوی فرهنگهای شرق و غرب. دو صندلی تراشیده از سنگ خارا و بر فرشی سنگی که همگان را به نشستن و گفتوشنود دعوت میکند.
در واقع بخش مهمی از کتاب به بازتاب ادبیات و فرهنگ ایران در جوامع آلمانی زبان و برخورد برخی چهرههای فرهنگی این جوامع با فرهنگ ایران اختصاص یافته است که از جمله میتوان به یادداشتهایی درباره «دیوان شرقی ـ غربی» گوته و نوشتههای « آنه ماری شیمل» اسلامشناس آلمانی درباره اقبال لاهوری، گزارشی درباره مطالعات ایرانشناسی در آلمان، گزارشی درباره نظریات برخی چهرههای فرهنگی آلمانی زبان درباره شاهنامه فردوسی، یادداشتی درباره ترجمههای «کورف شارف» از شعر برخی شاعران معاصر ایران و معرفی یکی از قدیمیترین ترجمههای قرآن به زبان آلمانی اشاره کرد.
در گفتارهای دیگر از گاندی، جمالزاده، نجیب محفوظ، یسدحسین نصر، آمارتیا سن و...یاد شده است. آخرین گفتار کتاب، نقدی است بر خشونتگرایی در دنیای امروز و شرحی بر «فرهنگ گفتوگو» به مثابه «پادزهر» خشونتگرایی.
در متن پشت جلد کتاب میخوانیم:
«اگر روزی روزگاری گذارتان به آلمان افتاد، حتماً سری هم به شهر وایمار در شرق این کشور بزنید. از شهرهای بسیار زیبا و تاریخی اروپاست. البته نه به بزرگی و عظمت اَبرشهرهایی چون برلین، پاریس یا لندن؛ اما فرهنگشهر آلمان است. حتی چند سال پیش از این، یونسکو این شهر را بهعنوان «نخستین فرهنگشهر اروپا» برگزید. وایمار شهر کلاسیکهای آلمان است، شهر ولفگانگ گوته و فریدریش شیلر؛ شهر فرانتس لیست است؛ آنجا که نیچه جان سپرد و جمهوری وایمار پا گرفت.
در وایمار سراغ پارک شهر را بگیرید. از پارک شهر تا «میدان بتهوون» راه چندانی نیست؛ یکی از میدانهای زیبای شهر است. در گوشه میدان بتهوون دو صندلی سنگی بزرگ به چشم میخورد که روبهروی هم قرار گرفتهاند. یکی رو به شرق دارد و یکی رو به غرب. هر دو صندلی را از یک قطعه سنگ خارا تراشیدهاند؛ از یک جنس با رگههایی از بلور نیلگون. جلوتر بروید! صندلیها خالی است و شما را به نشستن و نظاره کردن دعوت میکند. نگاه کنید! درست در میان فرش خارا، میان دو صندلی، غزلی از حافظ نقش بسته است، با خط زیبای نستعلیق؛ و در دو سوی فرش دو قطعه شعر از گوته بهچشم میخورد بهزبان آلمانی. گویی که این دو بزرگ، دور از اغیار در این گوشه از جهان به گفتوگو نشستهاند. میزبان گوته است که در وایمار ساکن است و میهمان حافظ».
این کتاب با نگارشی داستانگونه و روایی با قیمت 7500 تومان منتشر شده است.