محسن یگانه از گذشته سختش و جنگ با آن برای رسیدن به آرزوهایش میگوید!
یگانه با تمام حواشی و آثارش حالا جزیی از مارکت موسیقی مجاز است. یک عضو تاثیرگذار که رکورد اجراهای زنده کشور را در دست دارد و با اعتماد به نفس خاصی کارش را ادامه می دهد.
محسن یگانه: مجبور شدم با احمدی نزاد دست بدهم
مصاحبه ما با محسن یگانه در دفترش انجام شد، دفتری بزرگ که البته به قول خودش 90 روز است خودش را در یکی از اتاق های آن حبس کرده تا بتواند یک آلبوم آبرومند را برای هوادارانش جمع و جور کند.
رفتار یگانه در طول مصاحبه آرام بود. در مقابل سوالات ما جبهه نمی گرفت و بدون عصبانیت به همه آنها جواب داد. این شاید یکی از بی سانسورترین مصاحبه های او است؛ مصاحبه ای که حرف های ناگفته زیادی در آن است
اما او ناباورانه اصرار داشت که هیچ کدام از این جملات جذاب تیتر نشود.
بعد از «رگ خواب» در حالی که آلبوم جواب داده بود؛ با مدیر برنامه های سابقت دچار مشکل شدی و مدتی ممنوع الکار بودی. هیچ وقت مشخص نشد که مشکل چه بود؟ برایمان از اصل ماجرا بگو.
این اتفاقات واقعا برایم تجارب بزرگی در پی داشت. متاسفانه ایشان (آقای چ) با جعل امضای من، از طرف من با خودش قرارداد بسته و دست به کلاهبرداری زده بود. ما با هم قراردادی نداشتیم اما با سند جعل شده ایشان همه
فکر می کردند ما با هم قرارداد داریم و مدت ها طول کشید تا ثابت کنم این موضوع کذب است اما در نهایت رأی دادگاه صادر شد و ایشان به دلیل جعل امضا باید 91 روز به زندان برود که البته الان متواری است.
متاسفانه در آن روزها به من از لحاظ روحی و همچنین مالی خیلی ضرر وارد شد. خیلی ها فکر می کنند محسن یگانه آنقدر پول دارد که نصف شمال را خریده و دو تا خانه ویلایی هم در شمال تهران دارد، در حالی که واقعا
اینطور نیست و در روزهایی که می توانستم پول دربیاورم، درگیر این مسائل شدم.
البته به نظرم تصور مردم در مورد وضعیت مالی ات بیراه هم نیست...
خدا را شکر. الان هر چه دارم از زحماتی است که سال های پیش کشیده ام. البته من پولدار نیستم و تازه دارم پولدار می شوم (خنده). خیلی ها هستند که از من پولدارترند، زیاد حساب - کتاب نکن (خنده).
بعد از انتشار «حباب» در یک برنامه رادیویی گفتی این آخرین آلبوم من است و دیگر آلبومی منتشر نخواهم کرد اما چند وقت پیش خبر انتشار آلبوم جدیدت رسانه ای شد. چرا گفتی آلبوم جدیدی در کار نیست وقتی خودت هم
ته دلت می دانستی باز هم آلبوم منتشر خواهی کرد؟
بعد از انتشار «رگ خواب» مجموعه ای از اتفاقات بد برای من افتاد که مردم از آن بی خبرند. همه در آن روزها فکر می کردند من سوار یک ماشین گرانقیمت هستم و مدام مسیر شمال - تهران را رانندگی می کنم اما واقعیت این
بود که من در آن روزها پله های دادگاه را بالا و پایین می رفتم. هیچ وقت یادم نمی رود، آن موقع یک آزرا داشتم که چند بار ماموران با حکم توقیف اموال آمدند و آن را به پارکینگ بردند و من مبهوت به همه چیز نگاه می کردم.
تا همین 6، 7 ماه پیش درگیر مسائلی بودم که لذت خیلی چیزها را برایم کمرنگ کرد. همه چیز سخت گذشت اما کسی از حال واقعی ام باخبر نبود.
به جز مسئله ای که با آقای چ داشتم، یک نفر در ترکیه آهنگ هایم را کاور کرد اما عده ای مطلب نوشتند که آهنگ های آلبوم یگانه کاور است! این در حالی است که من در هر سه آلبومی که منتشر کرده ام یک آهنگ کاور بیشتر
نداشتم که این موضوع را هم پشت جلد هر آلبوم درج کرده ام و منبع آهنگ به وضوح ذکر شده است. در هر صورت بعد هم که مشخص شد این آهنگ ها چند ماه بعد از انتشار «رگ خواب» در ترکیه منتشر شده و در واقع آنها
کارهای مرا کاور کرده اند هم حتی یک عذرخواهی کوچک از من نکردند.
اینها چه ارتباطی دارد به آلبوم ندادن؟
صبر کن! ببین من به اندازه کافی با گذشته ام جنگیده ام. در خانواده ای بزرگ شده ام که باید هم تراز بقیه تحصیلات عالی می داشتم اما طرز فکر من متفاوت بود و از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم به این سمت و سو بیایم.
گذشته سختم یک طرف، جنجال سازی هایی که در مورد کاور بودن آهنگ ها صورت گرفت و جعل امضا و کلاهبرداری که برایت توضیح دادم هم از طرف دیگر دست به دست هم داد تا واقعا احساس خستگی کنم.
وقتی داشتم آلبوم «حباب» را جمع می کردم اسیر یک سیستم فرسایشی شدم. مدام پله های دادگاه را بالا می رفتم. با ممنوع الکاری دست و پنجه نرم می کردم و سیستم ارشاد آن زمان هم که جای خودش را داشت! برآیند همه
این اتفاقات این بود که من پیش خودم داشتم شکست می خوردم. اتفاقاتی که می افتاد واقعا بیشتر از تحملم بود. در این شرایط تنها یک راهکار برایم باقی مانده بود که البته فکر می کنم به صلاح نیست بازش کنم (شاید همان چیزی است که الان داری به آن فکر می کنی) و طبق این تصمیم کلی که در ذهن داشتم نباید آلبوم می دادم، چون شاید یک مسافرت با زمان نامشخص در پیش داشتم. واقعا راه دیگری نداشتم.
یعنی چی به صلاح نیست؟
بگذریم. شاید بعدا در موردش صحبت کردیم. اگر بعدا مطمئن شوم بازگو کردن این مسئله به شرایط کاری امروزم لطمه ای وارد نمی کند. در موردش مفصل صحبت می کنیم.
از آلبوم جدید چه خبر؟
یکی از مسائلی که در مورد آلبوم «حباب» وجود داشت این بود که فکر می کنم قبل از انتشار آلبوم، زیاد در موردش صحبت کردم و همین موضوع باعث شد توقعات بالا برود. این بار نمی خواهم توضیحی در مورد جزییات آلبوم
بدهم. فقط همین قدر می گویم که حالِ آلبوم خوب است و فکر می کنم کار باحالی از آب درخواهد آمد. شاید بتوان گفت این آلبوم به روز شده سال های پیش محسن یگانه است.
پارسال در جنوب کشور مراسمی با حضور احمدی نژاد برگزار شد. تو آنجا برنامه اجرا کردی و با او خوش و بش کردی! این موضوع حواشی زیادی برایت ایجاد کرد. نمی ترسیدی به سرنوشتی شبیه به علیرضا افتخاری دچار شوی؟
احمدی نژاد و محسن یگانه + عکس
من واقعا از سیاست چیزی نمی دانم و سعی می کنم چیزی هم از آن نفهمم. آن برنامه در بندر شهید رجایی با حضور 3 هزار نفر از نخبگان کل کشور برگزار شد و قرار بود از نخبگان برگزیده تقدیر شود، خبری هم از حضور آقای احمدی نژاد نبود و به ما چیزی در این مورد نگفته بودند.
گفتی چیزی از سیاست نمی دانی اما بعد از انتخاب آقای روحانی در صفحه شخصی خود از این موضوع ابراز شادی کردی...
من از نشاط و امیدی که در جامعه به وجود آمده بود خوشحال بودم. آن روز وقتی داشتم به دیدار اقوام می رفتم صحنه هایی از خوشحالی مردم را در شهرهای بین راه دیدم که شگفت زده ام کرد.
برگردیم به ماجرای احمدی نژاد...
ای کاش به جای آن عکس معروف، فیلم مراسم منتشر می شد تا همه چیز مشخص می شد. خیلی جالب است که اکثرا یادشان رفته من فرزند شهیدم اما نمی دانم چطور این موضوع به یاد مجری آن مراسم آمد و از این عنوان استفاده کرد تا من را به سمت آقای احمدی نژاد بفرستد. تو اگر در چنین موقعیتی قرار بگیری چه کار می کنی؟
در آن لحظات به علیرضا افتخاری و داستان دیدارش با احمدی نژاد فکر می کردی؟
دروغ چرا؟ بله ولی اتفاقی بود که افتاده بود و نمی توانستم کاری انجام دهم. در هر صورت بعد از این اتفاق دوستانی که هیچ وقت به آنها باج نداده ام مطالب مختلفی در این مورد نوشتند و سعی کردند استفاده های خودشان را از این موضوع ببرند.
احمدی نژاد و محسن یگانه + عکس
چرا در آن زمان این توضیحات را ندادی و سکوت کردی؟
نمی دانم شاید صبرم زیاد بود. البته این اتفاق برای خیلی از هنرمندان دیگر هم افتاد اما سر و صدایی بلندنشد اما دوستان غرض ورز در مورد من بزرگنمایی کردند.
دفتر موسیقی وزارت ارشاد اعلام کرده تصمیم دارد به موسیقی رپ مجوز دهد، موزیسین های پاپ از این موضوع نمی ترسند؟
به عنوان کسی که از اول در چارچوب کار کرده معتقدم به جز یکی دو نفر از خواننده های رپ، بقیه مستحق این نیستند که اینقدر ساده وارد مارکت موسیقی مجاز شوند. خیلی از این دوستان برای شناخته شدن از ابزارهایی
استفاده کرده اند که ما از آنها محروم بوده ایم. مثلا من به خاطر چهار آهنگ بدون ویدئو دو سال ممنوع الکار بودم و شاید یک مقدار بی انصافی است افرادی که خیلی از خط قرمزها را نادیده گرفته اند اینقدر راحت به موسیقی مجاز بپیوندند.
یک مقدار نگاهت تنگ نظرانه نیست؟ مگر نه این است که وقتی مجوز نداشتی پیش خودت می گفتی همه حق دارند کار کنند؟
به طور کلی از اینکه چنین اتفاقی (مجوز) برای یک هنرمند و طرفدارانش بیفتد خوشحال می شوم. اصلا از کجا می دانی من طرفدار چند نفر از آنها هستم؟ من نمی گویم چرا می خواهند مجوز بدهند بلکه سوالم اینجاست که چرا
سختگیری نمی کنند؟ من از لحظه ای که برای مجوز اقدام کردم دو سال طول کشید تا برگه مجوز را دریافت کنم و در این دو سال هم با عدم انتشار آهنگ، تاوان کارهایی که به صورت غیرمجاز منتشر کردم، دادم.
حرف من این نیست که این موضوع باید برای همه تکرار شود اما می گویم باید به هنجارها هم توجه و یک مقدار عادلانه تر برخورد شود. باور کن زمانی که خبر مجاز شدن زانیار و یاس را شنیدم خیلی خوشحال شدم و جزو اولین
نفراتی بودم که به آنها تبریک گفتم.
برگردیم به چند سوال قبل، اگر رپ مجاز شود، موسیقی پاپ و کنسرت هایش به حاشیه رانده نمی شود؟
نمی توان در مورد آینده به صورت قطعی صحبت کرد. چند وقت اخیر گروه های موسیقی خاصی مثل «چارتار» کارهایشان را منتشر و کنسرت های خوبی هم برگزار کردند. در این شرایط به عنوان کسی که مدام کنسرت می
گذاشتم طبیعی بود که نگران شوم اما معتقدم کسی که موسیقی من را گوش می کند و دوست دارد به کنسرتم بیاید، اگر هزارتا کنسرت در همان شبی که من کنسرت دارم برگزار شود باز هم تصمیمی را می گیرد که دلش می
خواهد و در مقابل اگر من هزار شب کنسرت بگذارم و یک نفر موسیقی من را دوست نداشته باشد. هیچ کاری نمی توانم انجام دهم تا او به کنسرتم بیاید.
به نظرت کدام یک از خواننده های رپ مستحق گرفتن مجوزند؟
یاس هنرمندی است که برای خودش چارچوب و خط قرمزهای معینی دارد. حتی در ویدئوهایش هم خط قرمزی را رد نکرده و همیشه حرف های اجتماعی اش را بیان کرده است.
اگر یاس مجاز شود کنسرت های پاپ تحت الشعاع قرار نمی گیرند؟
نظرم را در این مورد یک بار به صورت شخصی به یاس گفته ام (موبایلش را نشان می دهد و به مسیجی که برای یاس فرستاده اشاره می کند). به نظرم یاس آدم بسیار محبوبی خواهد شد، محبوب تر از قبل. چند وقت پیش در مصاحبه ای از یاس تعریف کرده بودم که این موضوع برایم دردسرساز شد.
چند وقت پیش یعنی دولت قبل؟
حالا... (خنده)
حالا یعنی چی، منظورت دولت قبل است؟
معلوم دیگر، چرا دوست داری من را سیاسی کنی؟ گفتم که از سیاست خوشم نمی آید. اما خوشحالم که امروز شرایط عوض شده است. تفکرات عوض می شود چون خواسته ها تغییر پیدا می کند. هیچ ابایی ندارم از اینکه بگویم ارشاد تغییرات مثبتی داشته است. وقتی می توانی راحت با آدم های ارشاد بنشینی و صحبت کنی یعنی خیلی چیزها عوض شده!
صریح بگو که نگران مجاز شدن رپ هستی یا نه؟
شاید نگران باشم اما جنس این نگرانی بد و به خاطر تنگ نظری نیست.
قبول داری زود تحت تاثیر قرار می گیری؟
چطور؟
مثلا در کنسرت مرتضی پاشایی در حالی که خیلی ها تصور می کنند دل خوشی از او نداری، روی استیج می روی...
کی گفته ما با هم مشکل داشتیم؟ کسی از میزان رفاقت من و مرتضی خبر ندارد. من واقعا آهنگ «یکی هست» را دوست داشتم و آن لحظه حس کردم باید روی استیج بروم و با او همخوانی داشته باشم.
در همه جای دنیا جشن های مختلف موسیقی برگزار می شود. این موضوع در ایران وجود نداشت تا اینکه سایت «موسیقی ما»، سال گذشته و امسال جشن سالانه خود را برگزار کرد. پارسال همه موزیسین های مطرح در این جشن شرکت کردند اما امسال عده ای از خواننده های پاپ این جشن را تحریم کردند، چرا؟
برخی از افراد در سیستم این سایت فعالیت دارند که طرز فکرهای جالبی ندارند و خیلی غرض ورزانه کار می کنند و در این شرایط، انسان از بچه هایی که در این سایت هستند اما با حسن نیت فعالیت می کنند دلگیر می شود که به چه قیمتی با این افراد همکاری می کنید؟ پارسال مشکلاتی بر سر انتشار DVD مراسم به وجود که به دوستان گفتم نمی خواهم تصویر من در این DVD منتشر شود اما در مقابل حرف های عجیب و غریبی شنیدم.
متاسفانه وقتی به دفترم آمدند طوری صحبت کردند که باعث تعجب بود! چرا فکر می کنند من به آنها مدیونم؟ در مقابل خبررسانی کار بنده و همکارانم، سایت آنها هم مورد بازدید مخاطبان ما قرار گرفته. در این میانه ما از لحاظ اخلاقی به کسی بدهکار نیستیم. منظور من از «ما»، من، گروهم و خواننده هایی است که به صورت موازی به این مشکل برخورده اند. این یک اختلاف نظر کلی بوده که به صورت یک ناهنجاری رفتاری از سوی تحریریه سایت موسیقی ما رخ داده و کسی هم نمی تواند این مسئله را کتمان کند.
اگر یک مقدار دقیق تر به مسئله نگاه کنیم به جزییات این مشکل هم پی می بریم. تمام این مشکلات از بی انصافی ها نشأت گرفته است. در تمام این سال ها سعی کرده ام جزو دسته و گروه خاصی نباشم. از اینکه بخواهم تحت
نظر دیگران زندگی شخصی ام را داشته باشم بدم می آمده و هنوز هم این عقیده را دارم و به کسی باج نمی دهم.
فکر می کنید غیرمنصفانه است که بگویید چون ما در این جشن شرکت کردیم، باید برای انتشار DVD مراسم، برای ما هم سهمی در نظر بگیرید...
ماجرا خیلی ساده است. من دوست نداشتم تصویرم در این DVD باشد. وقتی در هزار و یک مسئله دیگر در این سایت به من توهین می شود، چرا باید از حق خودم بگذرم؟ وقتی در سایتی مرا دزد خطاب می کنند، چرا باید حق خودم را نادیده بگیرم؟
اگر این همه مشکل وجود داشته، اصلا چرا سال گذشته در جشن شرکت کردی؟
اگر خواهش مدیر سایت نبود قطعا در جشن سال گذشته هم شرکت نمی کردم. به هر حال من رفتم و در جشن شرکت کردم اما آن زمان به ما از ماجرای انتشار DVD چیزی نگفته بودند.
به هر حال این جشن خصوصی است و باید منابع مالی اش تامین شود و فکر می کنم فروش DVD یکی از معدود راه های تامین این هزینه هاست...
بنده جزو آدم هایی بودم که دوست داشتم روابط اسپانسری این جشن جوش بخورد. خود دوستان هم از این ماجرا خبر دارند. وقتی برای من ارزش قائل نمی شوند که حتی قبل از انتشار DVD یک خبر کوچک بدهند، چرا باید همکاری کنم؟ چرا گاهی لطف تبدیل به وظیفه می شود؟! این حق من نوعی است که بگویم نمی خواهم تصویرم از این طریق منتشر شود. این موضوع فقط هم از طرف من نبوده و خیلی از بچه ها این تصمیم را گرفتند. وقتی احترام قائل نشدند و DVD منتشر شد، تقریبا همه با هم تصمیم گرفتیم در جشن امسال شرکت نکنیم.
به نظرت چیزی بوده که نپرسیده ایم ولی برایت مهم است که بگویی؟
نکند روزی برسد که به این نتیجه برسیم در مورد یک آدمی اشتباه کردیم. اگر یک آدمی را الکی بزرگ کنیم، شاید ناراحت شویم ولی عذاب وجدان نخواهیم گرفت اما اگر تلاش کنیم یک نفر را زمین بزنیم و زندگی او را سخت کنیم و مجبورش کنیم خودش را به اثبات برساند، آن موقع اگر بفهمی اشتباه کرده ای، دیگر جای برگشت ندارد چون روزهای جوانی آن آدم دیگر برنمی گردد. بیاییم یک مقدار مراقب رفتارمان باشیم تا مبادا فردا پشیمان شویم و عذاب وجدان بگیریم.
پارسینه
مرد بودي همون موقع ميگفتي!
ثانیاً باعث افتخاره که آدم بتواند که با رئیس جمهور رسمی یک کشور هم صحبت بشه.
وتازه هدیه نیز بگیره .متاسفانه این آقا تحت تاثیر جو ضد احمدی نژاد قرار گرفته .