نگاهی به تحولات اخیر این روزها درباره برخورد با تروریسم فعال در سوریه و عراق نشان دهنده برخورد گزینشی ائتلاف مدعی مبارزه با تروریسم در منطقه است.
در روزهای اخیر، جنگنده های آمریکایی در قالب ائتلاف ضد داعش، به جای هدف قرار دادن تروریست ها، زیر ساخت های سوریه از جمله چند پالایشگاه و چاه نفت را هدف قرار دادند.
دو روز پیش، خبرگزاری فرانسه گزارش داد: وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون اعلام کرده است آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی چهارشنبه شب 12 پالایشگاه تحت کنترل داعش را در شرق سوریه هدف حمله قرار داده اند.
هواپیماهای ائتلاف مبارزه با تروریسم همچنین چاه های نفت غرب بوکمال در شرق سوریه را بمباران کردند.
چند سوال بی پاسخ
سوال این است: چند تروریست در این حملات کشته شدند؟
پاسخ اعضای ائتلاف این است که با این کار، قرار نیست تروریست ها طی حمله کشته شوند، بلکه منابع تامین مالی تروریست ها ( از فروش نفت) ، قطع می شود.
سه سوال دیگر که بی پاسخ مانده، اینها هستند: 1- چه طرف یا طرف هایی نفت را از داعش می خرند؟ 2- چه کسی قرار است عربستان، قطر و ترکیه را به دلیل تامین مالی تروریست های سوریه طی سال های گذشته به نام براندازی اسد، تنبیه کند؟ 3- آیا هدف قرار دادن زیرساخت های اقتصادی سوریه با هدف نابودی داعش صورت می گیرد یا تضعیف حکومت بشار اسد؟
تناقض در ترکیب ائتلاف و رویکرد اعضا
پاسخ این سوالات برای بسیاری از ناظران تحولات اخیر منطقه روشن است. روشن است که ترکیه علاوه بر پناه دادن به تروریست ها، نفت را به وسیله تاجرانش از تروریست ها می خرد و همچنین مرز خود را محل جولان و اقامت این گروه کرده است. شاید یکی از دلایل تاخیر ترکیه در پیوستن به ائتلاف ضد داعش همین نسبت های نزدیک با داعشی ها باشد.
همچنین بر هیچ کس پوشیده نیست که عربستان سعودی و قطر سه سال است که دلارهای نفتی را به سوریه و عراق با هدف براندازی در این کشورها گسیل کرده اند.
عربستان سعودی بزرگترین خاستگاه گروه های اسلامگرای افراطی و تروریستی است و این کشور به همراه قطر و شماری از میلیاردرهای عرب با حمایت های بی دریغ مالی شان راه را برای ظهور گروه هایی از این دست در مدارس و مراکز مذهبی سراسر جهان از آسیای مرکزی گرفته تا خاور دور و قاره آمریکا هموار کرده اند.
۱۵ شهروند عربستان سعودی به همراه چهار عضو دیگر القاعده حمله ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ را در آمریکا آفریدند و القاعده بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶، طی یک رشته اقدامات تروریستی، صد ها نفر را در عربستان سعودی سر به نیست کرد.
بر اساس یکی از اسناد محرمانه ویکی لیکس که به نام هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا منتشر شده است، وزیر خارجه وقت آمریکا از عربستان سعودی به عنوان بزرگترین پایگاه مالی گروه های تروریستی در جهان یاد کرده است. بر پایه این سند که هیلاری کلینتون آن را به سفارتخانه ها ی آمریکا در خاورمیانه و پاکستان ارسال کرده بود، عربستان سعودی بزرگترین محل جمع آوری کمک های مالی برای القاعده، لشگر طیبه پاکستان و طالبان است.
تروریسم خوب، تروریسم بد
این نشان می دهد که آمریکا نه تنها در برخورد با تروریست ها گزینشی عمل می کند بلکه حسب منافع خود، حامیان و پرورش دهندگان این تروریست ها و پدیده تروریسم را نیز استثنا می کند و از تحرکات آنها چشم می پوشد، زیرا تروریسم تا زمانی که منافع آمریکا و غرب را تهدید نکند از نظر آنها اساسا نه تنها مذموم نیست، بلکه مطلوب است.
به همین دلیل، بسیاری از ناظران سیاسی بر این باورند که ورود آمریکا به جبهه سوریه با هدف ریشه کنی تروریسم صورت نگرفته بلکه هدف از آن، براندازی اسد و به فرجام رساندن پروژه تغییر نظام سیاسی در سوریه است.
از سوی دیگر، ماهیت متناقض سیاست خارجی کشورهای زیر پرچم ائتلاف آمریکایی ضد داعش کافی بود تا این ائتلاف به جای تیمی منسجم، یکدست و مصمم، تجمعی شکست خورده باشد.
اندکی تامل در این شرایط و ترکیب ائتلاف مذکور نشان می دهد که هدف از آن مبارزه جدی با تروریسم نیست، یا دستکم این، تنها هدف نیست و پشت پرده این ائتلاف اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است.
چگونه می توان بر این ترکیب نام ائتلاف گذاشت؟
این ترکیب چگونه می تواند جدی باشد در حالی که در آن، دولت ترکیه، دولت مصر را متهم به کودتا می کند، مصر هم متقابلا ترکیه را متهم به پناه دادن تروریست ها و حمایت از آنها می کند، در حالی که قرار است هر دوی اینها در کنار هم علیه تروریست ها بجنگند، قطر همچنان از اخوان المسلمین مصر حمایت می کند و آن گروه را اسلامگرای معتدل می نامد؛ عربستان و مصر اما اخوان المسلمین را به مثابه جماعتی تروریستی می نگرند، از آن سو، ترکیه و قطر این جماعت را قانونی، منتخب مردم و قربانی کودتای نظامیان در مصر می خوانند.
در چنین شرایطی، عربستان و دست های پنهان آن که در پرورش داعش و گروه های تروریستی فعال در سوریه شریکند، حساسیت مصر را بر می انگیزند و مصر با وجود بهبود اخیر در روابط خود با عربستان، ترس از آن دارد که جریان تکفیر مورد حمایت سعودی ها راه آفریقا را در پیش بگیرد و به آن نفوذ کند و نمونه زنده آن فعالیت تکفیری ها در صحرای سینا است . بنابراین، حتی مصر و عربستان نیز با وجود همگرایی ملموستر از سایرین، یک وجه اختلاف خطرناک و حساس دارند و آن نوع نگاه به مقوله تروریسم است.
این ناهمگونی نه تنها در ترکیب تشکیلات موسوم به ائتلاف مبارزه با تروریسم بلکه در نوع نگاه و تعریف تک تک اعضای آن از این پدیده نیز مشهود است.
اگر آمریکا در ریشه کنی تروریسم جدی بود...
اگر آمریکا در مبارزه با تروریسم جدی می بود و این تهدید برایش اولویت می داشت، باید کشورهایی را وارد این ائتلاف می کرد که خود قربانی تروریست ها شده اند و با آنها جنگیده اند. از این مساله هم که بگذریم، آمریکا باید دستکم حامیان تروریسم را به علت پناه دادن و پرورش تروریست ها مورد مواخذه قرار دهد. سومین اصل برای مبارزه واقعی با تروریسم این است که از نگاه جزیره ای و گزینشی به این پدیده پرهیز شود. باید به خاطر داشت که سرکوب و کشتن تروریست ها در نقطه ای و چشم پوشیدن از آنها در جایی دیگر و همچنین بی توجهی به تشکیلات دولتی منسجم در پشتیبانی از تروریست ها، آن گونه که نیکولاس مادورو رییس جمهور ونزوئلا در دیدارش با حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران گفت، باعث انتشار تروریسم در سرتاسر جهان و ریشه دواندن آنها در مناطق مستعد بحران می شود. این کار شبیه قیچی کردن برگ های گیاهان هرز بدون ریشه کنی آنهاست.
در مجموع، تاریخ پدیده تروریسم از افغانستان درگیر با اتحاد جماهیر شوروی گرفته تا سوریه امروزی درگیر با پروژه براندازی به دست تروریست ها نشان می دهد که تقسیم تروریسم به بد و خوب از سوی مدعیان مبارزه با آن، اساسا ربطی به ماهیت فعالیت های تروریستی ندارد، بلکه مرتبط با تهدید یا تامین منافع غربی ها به ویژه آمریکایی هاست. از این منظر، ا زمانی که تحرکات تروریستی به ظرف منافع آمریکا سرریز شود، مطلوب بوده و تنها زمانی مذموم است که به تهدیدی برای منافع آنها بدل شود.
جام جم آنلاین