شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۹
عباس عبدی یادداشتی نوشت:

مطالعه موردي پزشك مشهدي

کد خبر: ۶۱۵۴۰۷

عباس عبدی نوشت: یكي از شيوه‌هاي تحليل پديده‌ها، مطالعه موردي يا به تعبير انگليسي Case Study است. در واقع به جاي مطالعه ده‌ها و صدها مورد، كافي است كه يك نمونه را با دقت موشكافي كرده و تمام جوانب آن را تحليل كنيم و نتايج حاصل را با اعتبار كافي تعميم بدهيم. هدف استنتاج نتايجي فراتر از آن مورد خاص است. براي دريافت بخشي از واقعيت جامعه ايران، مي‌توان مورد ويژه پزشك مشهدي را كه سر و صداي فراوان ايجاد كرد، مطالعه كرد. يك مرد همسرش را به مطب آقاي دكتر برده و درخواست ويزيت و معاينه او را مي‌كند. پزشك نمي‌پذيرد؛ او نيز اعتراض مي‌كند، در نهايت خبري را منتشر مي‌كند كه چون همسرم چادري بوده پزشك او را ويزيت نكرده و اين آغاز ماجرا براي طرفداران وضع موجود مي‌شود كه بدون رسيدگي مطب را پلمب مي‌كنند و در فضاي عمومي و رسانه‌اي تبليغات وااسلاما و واانقلابا سر مي‌دهند. عليه پزشكان غرب‌زده و... خواهان برخورد مي‌شوند و الي آخر كه مي‌توانيد حدس بزنيد چه قشقرقي راه مي‌افتد. يك روز بيشتر طول نمي‌كشد كه آقاي پزشك كه اتفاقا از هاروارد هم فارغ‌التحصيل شده و اكنون در كشورش خدمت مي‌كند، با استناد به فيلم‌هاي موجود مطب و شواهد و ادله كافي، تمام ادعاها را رد و خلاف آنها را ثابت مي‌كند.

 

با نكته‌سنجي جالب و تلميح، تنها بي‌حجاب آن لحظه مطب را همان فرد معرفي مي‌كند كه با آستين كوتاه آنجا بوده است!! بلافاصله آب‌ها از آسياب مي‌افتد، اندكي از آنان عذرخواهي مي‌كنند و اغلب‌شان سكوت را پيشه مي‌نمايند تا نوبت بعدي دو باره قشقرق مشابهي را عليه ديگري راه بيندازند. اين واقعيت جامعه ماست كه عده‌اي مي‌توانند براي منافع شخصي خود پشت اسلام و انقلاب پنهان شوند و با جار و جنجال عليه ديگران اتهام بزنند و فضاي رسانه‌اي رسمي و رانتي نيز به سرعت به حمايت آنان بيايد. چنين رفتاري در بيشتر حوزه‌ها وجود دارد و البته اين مورد خاص به دليل زيركي آقاي پزشك يا هر علت ديگري به سرعت ادعاهاي دروغ آنان برملا شد. فرض كنيد كه فيلم‌ها و شهود مطب نبودند، حتما تا آخر ماجرا مي‌رفتند و يك بي‌گناه را گناهكار معرفي مي‌كردند و در پي آن ده‌ها پزشك و متخصص ديگر نيز كشور را ترك مي‌كردند و طبعا هيچ‌ كدام اينها براي اين قدرت‌طلبان مهم نبوده و نيست، ولي نكته مهم اين است كه چرا ساختار سياسي خود و انقلاب و اسلام را هزينه چنين رفتارهايي مي‌كند؟ واقعا چرا؟ جالب است كه آنجا تهديد مي‌كنند كه مطب را پلمب مي‌كنيم و پلمب هم مي‌كنند!

 

نكته ديگر وارونه شدن اصل برائت است. كسي اتهاماتي زده است چرا بايد متهم از خودش دفاع كند و اتهامات را رد کند؟ مگر اتهام‌زننده نبايد اثبات كند؟ واقعيت اين است كه اين تبعيض كشنده‌ترين تبعيض موجود است. حالا پرونده را فرستاده‌اند به هيات انتظامي دانشگاه، ايرادي ندارد ولي اگر تبرئه شد آيا اتهام زنندگان هم محاكمه و مجازات خواهند شد؟ عقل اقتضا مي‌كرد كه حتي اگر چنين ادعايي درست بود، باز هم نبايد آن را آشكار و عمومي مي‌كردند. اين موارد را بايد از طريق روال‌هاي حرفه‌اي رسيدگي كرد انتشار عمومي آن كينه و نفرت و واكنش ايجاد مي‌كند كه به سود جامعه و هيچ كس نيست.

 

رسانه منتشركننده بايد حتما از پزشك سوال مي‌كرد كه ماجرا چيست؟ ولي ظاهرا همه ‌چيز مخدوش شده است. اين رفتار ناشي از كوششي است كه براي دو قطبي كردن جامعه صورت مي‌گيرد. غافل از اينكه اين دو قطبي شدن نه به سود افراد محجبه و ديندار است و نه به سود جامعه، بلكه ريشه آن در منافع بخشي از افرادي است كه خود را پشت اين مفاهيم پنهان مي‌كنند. آنچه براي من جالب بود تناقضي است كه در رفتار اين فرد وجود داشت. هميشه بايد نسبت به پزشك اعتماد داشت اگر اعتماد نداريد، اصلا نزد او نرويد. پس چگونه مي‌توان به پزشكي اعتماد داشت ولي با زور درخواست معاينه و ويزيت كرد؟! و بعد هم اين‌چنين عليه او اقدام كرد؟ اين رفتار محصول بساطي است كه عده‌اي عليه پزشكان راه انداخته‌اند، نه مي‌توانند بدون آنان زندگي كنند و نه مي‌توانند به آنان احترام بگذارند. در هر حال بايد منتظر بود و ديد كه آيا ساختار موجود قادر است كه با رسيدگي و تنبيه خاطي، از خودش و از پزشكان و از مردم در برابر اين افراد دفاع كند؟ خواهيم ديد. حكومت با وجود اين افراد نيازي به مخالفان و تخريب‌كنندگان ندارد.

 

منبع: اعتماد

آخرین اخبار