جمشید عدالتیان، در گفتوگو با ایران اکونومیست با تأکید بر ضرورت دانشبنیان شدن اقتصاد ملی تصریح کرد: همه کشورهای در حال توسعه کشورهایی هستند که در قسمتی از موادی که تولید میکردهاند و مورد نیاز کشورهای صنعتی بوده است، رشد کردهاند و در بقیه بخشهای رشد نکردهاند؛ مثلاً در مالزی رشد تولید کائوچو را شاهد بودیم یا در کشور ما بخش نفت رشد کرده و بقیه مغفول مانده است؛ در کشوری چوب و در کشور دیگری قهوه مورد توجه قرار گرفته و موجب شده است که رشد در این کشورها به صورت یکدست در همه حوزهها اتفاق نیفتد.
به گفته این کارشناس اقتصادی، برخی از کشورها مثل مالزی یا کشورهای جنوب خلیج فارس توانستهاند مسیر توسعه را طی کنند و از طریق سرمایهگذاری مجدد درآمدی که از آن بخش خاص به دست آورده اند، اقتصاد ملی شان را دانش بنیان کنند؛ این کشورها توانستهاند اندک اندک خودشان را از خام فروشی یا تک محصولی بودن برهانند. این موضوع در کشور ما طی سالیان گذشته مطرح بوده است و هنوز هم در مورد آن صحبت می کنیم.
وی در ادامه گفت: در مورد ضرورت این موضوع که باید با اعمال سیاست هایی به سمت دانش بنیان کردن اقتصاد ملی حرکت کنیم و خود را از شرایط فعلی نجات دهیم، شکی نیست؛ این راه را کشورهایی مانند عربستان، ترکیه، امارات و مالزی رفته و موفق شده اند؛ ما هم اگر می خواهیم از خام فروشی خلاص شویم، باید سیاست گذاری های دقیقی داشته باشیم و آن ها را به درستی اجرا کنیم. نمونه های موفقی پیش روی ما وجود دارد که چه طور از درآمدهای نفتی و دیگر محصولات برای توسعه استفاده کنیم.
عدالتیان ادامه داد: کارآفرینی در کشور ما به سه دوره تقسیم می شود. کارآفرینی آب محور که در حوزه ی کشاورزی بود. کارآفرینی امتیازمحور یا خام فروشی که نفتی بود و بیشتر کارآفرینان به صورت مستقیم به نفت و پتروشیمی وصل می شدند. مرحله ی سوم، کارآفرینی مهارت محور یا دانش بنیان است.
به گفته این کارشناس اقتصادی، آلمان و کشورهای توسعه یافته از کارآفرینی نوع سوم یعنی دانش بنیان استفاده کرده و به پیشرفت دست یافته اند؛ باید ببینیم اراده ای در کشور ما وجود دارد که مسئله ی دانش بنیانی را تحقق بخشد و کشور را از مزایایش بهره مند کند یا خیر.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در سال جدید در خصوص ضرورت دانش بنیان شدن اقتصاد ملی به منظور دور شدن از خام فروشی، تصریح کرد: دانش بنیان کردن اقتصاد ملی یک ضرورت است؛ باید کل سیستم و ساختار کشور دانش بنیان شود، دولت باید دانش بنیان شود، دانشگاهها لازم است به سمت نسل چهارم بروند، صنعت کشور نیز با کمک شرکت های دانش بنیان به سمت دانش بنیان شدن پیش برود. با تسهیل ورود تحقیق و توسعه و صرفه یافتن ورود تکنولوژی به صنایع از محل اعتبار مالیاتی و همچنین مدل موفق بومی سازی در صنعت نفت کشور و با توجه به اینکه تمامی منابع و مواد اولیه تولید را در اختیار داریم؛ امکان جهش بزرگ صنعتی در کشور از مسیر دانش بنیان شدن اقتصاد ملی وجود دارد.
بنابراین گزارش پس از اعمال تحریمهای همه جانبه بر اقتصاد کشورمان، در دولت یازدهم و دوازدهم به جای خنثی کردن اثرات تحریم ها، به دنبال رفع آن ها با مذاکره رفتیم. این روش نتیجه ای برایمان نداشت و حتی موجب شد که اقتصاد ایران یک دهه درجا بزند. به طوری که تشکیل سرمایه در سال تحویل دولت دوازدهم منفی شد. بنابراین، نیاز است همه چیز از نو ساخته شود.
چنانچه همراستا با بیانات مقام معظم رهبری، دانش بنیان کردن صنایع و اقتصاد ملی در دستور کار قرار بگیرد، نتیجه آن ایجاد بستری برای فعالیت شرکتهای دانش بنیان و متخصصان داخلی خواهد بود که اتفاق مثبت و بزرگی به شمار می رود. حالا وقت آن است که با یک برنامه ریزی دقیق به سمت دانش بنیان کردن اقتصاد ملی گام برداریم و همچنان که در عرصه های مختلف مانند تسلیحات و صنایع نفت و گاز پیشرفت داشته و گام هایی در راستای دانش بنیانی برداشته ایم، در حوزه های دیگر نیز پیش برویم.
مسیر دانشبنیان شدن اقتصاد ملی را میتوان در قانون جدید و تحولی جهش تولید دانشبنیان دید. جایی که علاوه بر اصلاح نظام تامین مالی اقتصاد دانشبنیان، برای ورود فناوری به صنعت نیز سیاستهای مهم و جدیدی نظیر اعتبار مالیاتی با کارکرد تامین مالی بخشهای مختلف صنعتی در تحقیق و توسعه پیش بینی شده است.
در زمینه بومیسازی تجهیزات و فرآیندهای گلوگاهی نیز اخیراً با سازوکار بومیسازی و مسیر تولید بار اول این اقلام راهبردی و فرآیندهای گلوگاهی زمینه داخلیسازی و بومیسازی صنعتی کشور فراهم شده است.
پایان پیام/