به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از فست کمپانی، «سم آلتمن»(Sam Altman)، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل «OpenAI» باور دارد که کودکان به زودی ممکن است دوستان هوش مصنوعی بیشتری نسبت به انسانها داشته باشند.
آلتمن طی یک مصاحبه ویدئویی در «نشست سون»(Sohn Conference)، به «پاتریک کولیسون»(Patrick Collison) یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت «استرایپ»(Stripe) گفت: حرفی که اخیرا از یک نفر شنیدم و توجهم به آن جلب شد، این است که والدین کاملا مطمئن هستند فرزندان آنها دوستان هوش مصنوعی بیشتری نسبت به دوستان انسانی خواهند داشت. من نمیدانم پیامدهای آن چه خواهد بود.
آلتمن خاطرنشان کرد که این موضوع تا حدودی شگفتآور است زیرا به نظر میرسد که حتی زمانی که هوش مصنوعی بسیار پیچیده نیست، مردم در تشخیص دادن انسان و هوش مصنوعی مشکل دارند. وی افزود: اشتیاق به تعامل اجتماعی با یک دوست هوش مصنوعی، در برخی موارد برای برخی افراد رضایتبخش به نظر میرسد. بنابراین، من فکر میکنم این که چگونه میخواهیم با آن کنار بیاییم، یک مشکل است.
صحبتهایی از این دست احتمالا زنگ خطر را برای والدین به صدا درمیآورند که بسیار بلندتر از زنگ خطر اواخر پاییز گذشته به خاطر ظهور ویروسی چتبات ChatGPT شرکت «OpenAI» است. در آن زمان، والدین و مربیان متوجه شدند که دانشآموزان از ChatGPT برای تقلب کردن در تکالیف و امتحانات استفاده میکنند. برخی از مدارس، مانند مدارس شهر نیویورک تا آنجا پیش رفتند که ChatGPT را ممنوع کردند.
ممکن است دوستی بین کودکان و هوش مصنوعی، بیخطر به نظر برسد. دوستان تولیدشده توسط هوش مصنوعی قطعا جذابیت ویژهای دارند. در یک جهان سرشار از برنامههای پربار و رقابتی، دوستان هوش مصنوعی بر حسب تقاضا در دسترس هستند. آنها میتوانند خود را تکثیر کنند؛ به طوری که هیچ کس احساس نمیکند که کنار گذاشته شده است. آنها را میتوان برای تشویق کردن به جای قلدری و همچنین، دلسوزی به جای نقد کردن برنامهریزی کرد. مطمئنا آنها دوستان واقعی نیستند اما این یک مشکل به شمار نمیرود؛ به ویژه اگر احساس کنید که تجربیات دوستی فرزندتان بسیار کم است.
از سوی دیگر، آسیب ناشی از دوستی با هوش مصنوعی میتواند بسیار عمیقتر از اضطراب کنونی در مورد تأثیر رسانههای اجتماعی بر کودکان باشد. الزامات تجاری، زیربنای پلتفرمهایی مانند فیسبوک و تیکتاک هستند و کاربر آنها یک محصول است. بسیاری از والدین به درستی به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند با نظارت دقیق بر افرادی که فرزندانشان آنها را دنبال میکنند و با آنها در ارتباط هستند، از الزامات تجاری رسانههای اجتماعی دوری کنند.
چتباتهای مولد هوش مصنوعی، این منطق را کنار میگذارند. در پارادایم دوستی هوش مصنوعی، اجتناب کردن از اقتصاد وجود ندارد. شما یا هزینه دوستی را می پردازید یا محصول آن هستید. گفتگو ممکن است زیبا باشد اما این رابطه در نهایت تجاری است. به هر حال، این ربات توسط یک نهاد شرکتی ایجاد شده است که دستور کار خاص خود را دارد. این دستور کار میتواند انحصار محبت، زمان یا کیف پول شما باشد. امروزه ما انتظارات انسانی را از دوستان هوش مصنوعی داریم. چه اتفاقی میافتد اگر در آینده برعکس این موضوع صادق باشد و حتی روابط انسانی ما نیز ماهیت معاملاتی را در بر بگیرد؟ این قلمرو خطرناک است و پیامدهای گستردهای را به همراه دارد.
دوستیهای انسانی در بهترین حالت، ریشه در تصور انسان از عشق دارند. پیش از اینکه راه رفتن، صحبت کردن و پرس و جو کردن در چتباتها را یاد بگیریم، ابتدا یاد میگیریم که به روشهای سادهای عشق بورزیم. هنگامی که نوزادان گریه میکنند، والدین آنها را آرام میکنند و برای آنها لالایی میخوانند. وقتی نوزادان گرسنه هستند، والدین به آنها غذا میدهند. نخستین درک ما از جهان کاملا مبتنی بر لمس و صدا و راحتی است و ما این درک را به روابط خود میآوریم. دوستان هوش مصنوعی هیچ چیز از این اسرار نمیدانند. آنها فقط میتوانند داستانهای انسانی را که آموختهاند، تکرار کنند.
شاید کودکان برای استفاده کردن از فناوریهایی مانند ChatGPT بسیار کوچک باشند اما به اندازه کافی بزرگ هستند که بتوانند اولین دوستان خود را پیدا کنند. این دوستیها اغلب بحثبرانگیز هستند؛ به ویژه زمانی که فقط یک اسباببازی برای تقسیم کردن وجود دارد اما در میان اشکها، آنها را میبینم که زیبایی لحظات شادی با انسانهای دیگر را تجربه میکنند و این همان چیزی است که نمیتوان با همه ابررایانههای جهان عوض کرد.