حجتالاسلام مهدی یعقوبی گیلانی - مدیر موسسه منبر آسمانی- در گفتوگو با ایران اکونومیست در مورد مقام شهادت از نگاه علوی اظهار کرد: روزهای آخر بود که حضرت علی(ع) بالای منبر کوفه در حال سخن بود که یکی از اصحابش تفسیر آیهای را خواست که حضرت سالها منتظر تفسیر و تأویلش بود، بعد از تفسیر آیه، صدای گریه و ناله بود که در مسجد کوفه بلند شد.
وی ادامه داد: حتما این آیه را همه علی دوستان بارها شنیدهاند «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِر»، [در میان مؤمنان] مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستادهاند. بعضی پیمان خود را به آخر بردند [و شهید شدند] و بعضی دیگر در انتظارند.»
وی یادآور شد: آن شخص پرسید آقاجان این آیه درباره چه کسانی نازل شده است؟، حضرت فرمود: «این آیه در باره من و حمزه و پسر عمویم عُبیده نازل شد؛ اما عبیده پس پیمان خود را با شهادت در جنگ بدر به آخر رساند و حمزه پیمان خود را در روز [جنگ] احد با شهادت به آخر رساند و اما من منتظر و چشم به راه شهادتم تا بدبختترین فرد این محاسنم را از خون پیشانیم خضاب کند و با دستش به ریش و سر خویش اشاره کرد و فرمود : آری این عهدی است که حبیبم رسول خدا با من بسته است.
عشق حضرت امیرالمومنین(ع) به شهادت
این استاد حوزه یادآور شد: عشق حضرت علی(ع) به شهادت اینگونه نیست که دیگران را تشویق و ترغیب به شهادت کند و خود از آن فراری و گریزان باشد. آن حضرت سراپا عشق به شهادت و پیوستن به لقاءالله بود و عمری در آرزوی شهادت زندگی کرد.
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی خاطرنشان کرد: استاد شهید مطهری در این باره میگوید: «یکی از خصوصیاتی که در تاریخ صدر اسلام مشهود است، روحیه خاصی است که در بسیاری از مسلمین صدر اول دیده میشود. من نمیدانم نام این روحیه را چه بگذارم؟ فکر میکنم رساترین تعبیر «نشاط شهادت» است. در رأس همه این افراد، حضرت علی قرار دارد... علی به امید شهادت زنده بود. اگر این امید را از او میگرفتند، خیری در زندگی نمیدید، زندگی برایش بیمعنی و بیمفهوم بود... .»
وی افزود: حضرت علی(ع) این نشاط و عشق را با زبانها و بیانهای مختلفی مطرح کرده است. ابوالفرج اصفهانی از محمدبنالحسین نقل کرده است که اشعث بنقیس در جنگ صفین بر علی وارد شد و بعد از رد و بدل شدن سخنانی، بر علی درشتی کرد و گفت که باید دست از جنگ با معاویه بردارد زیرا آنها قرآن به نیزه کردهاند و تا آنجا پیش رفت که حضرت را به ترور و قتل تهدید کرد. حضرت برآشفت و فرمود «أَ بِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی أَوْ تُهَدِّدُنِی فَوَ اللَّهِ مَا أُبَالِی وَقَعْتُ عَلَی الْمَوْتِ أَوْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَی. آیا با مرگ مرا میترسانی و تهدید میکنی؟ پس به خدا قسم! باکی ندارم که من بر مرگ وارد شوم یا مرگ بر من وارد شود.»
علاقه به مرگ بیش از علاقه طفل به مادر
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: پس از وفات پیامبر اکرم(ص) و ماجرای سقیفه، ابوسفیان پیشنهاد داد که با امام بیعت کنند. حضرت فرمود: در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، میگویند: بر حکومت حریص است و اگر خاموش باشم، میگویند: از مرگ ترسیده! هرگز! من و ترس از مرگ، پس از آن همه جنگ و حوادث ناگوار! «وَ اللَّهِ لَاِبْنُ أَبِی طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْی أُمِّهِ؛ سوگند به خدا! اُنس و علاقه فرزند ابی طالب به مرگ [در راه خدا] از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر است».
مشتاق دیدار حق
وی بیان کرد: آن حضرت در روایتی میفرماید «وَ إِنِّی إِلَی لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ
و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش نیک او منتظر و امیدوارم.» و گاه میفرمود: «وَ إِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لاقٍ إِلَی الْمَوْتُ؛ دوست داشتنیترین چیزی که آرزو میکنم، مرگ است.»
زندگی به عشق شهادت
وی اظهار کرد: امیرالمومنین(ع) در نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمد بن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری نوشت «فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا طَمَعِی عِنْدَ لِقَائِی عَدُوِّی فِی الشَّهَادَةِ وَ تَوْطِینِی نَفْسِی عَلَی الْمَنِیةِ لَأَحْبَبْتُ اَ ّلَا أَلْقَی مَعَ هَؤُلَاءِ یوْماً وَاحِداً وَ لَا أَلْتَقِی بِهِمْ أَبَداً؛ / به خدا سوگند! اگر در پیکار با دشمن، آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم، دوست میداشتم حتی یک روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم.»
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: حضرت در آخرین ماه رمضان عمر خویش حال عجیبی داشت. لحظه به لحظه از شهادت خویش خبر میداد، اشتیاق خود را به آن ابراز میداشت و هر شب را برای افطاری در منزل یکی از فرزندان سپری میکرد.
وی ادامه داد: ابن حجر عسقلانی میگوید «آن گاه که رمضان [آخر عمر علی] فرا رسید، همان رمضانی که مولا در آن کشته شد، شبی در منزل حسن و شبی در منزل حسین و شبی نزد [دخترش زینب منزل] عبدالله جعفر و... افطار میکرد و بیش از سه لقمه [غذا] میل نمیکرد و میفرمود: دوست دارم خدایم را [با شکم] گرسنه ملاقات کنم.»
وی بیان کرد: هرچه شب نوزدهم نزدیکتر میشد،عشق و اشتیاق مولا به شهادت شعلهورتر میشد. روز سیزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه بر فراز منبر به حسنش رو کرد و فرمود «ای ابا محمد! چند روز از این ماه گذشته؟ گفت: سیزده روز ای امیرمؤمنان! آن گاه رو کرد به سوی حسین و فرمود:ای ابا عبدالله! چند روز از ماه رمضانی که مردم در آن قرار دارند، باقی مانده است؟ پس حسین گفت: هفده روز ای امیرمؤمنان! سپس دستی به محاسنش کشید، در حالی که در آن روز سفید شده بود. آن گاه فرمود: خدا بزرگتر است، [به زودی] محاسن را با خونش خضاب میکند، آن گاه که شقیترین آنها برانگیخته شود.»
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشتخو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن نهراس
مردار بـود هر آنـکه او را نکشنـد
شهادت در حکومت علی یک فرهنگ است
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی ابراز کرد: راه حضرت علی(ع) راه شهادت و زندگی ایشان عشق به شهادت و نشاط حیات او گره خورده به شهادت است. در واقع شهادتطلبی نزد حضرت علی(ع) فقط یک نظریه و یا یک فرضیه نیست بلکه شهادت در حکومت علوی یک فرهنگ است. فرهنگ دل کندن از دنیایی فانی و پرواز به سرایی باقی. این فرهنگ شهادت است که همیشه خون تازهای در رگهای جامعه ایجاد میکند و ریشه فرهنگ شهادت نیست مگر مقاومت در مقابل دشمن و نه وادادگی و تسلیم شدن در برابر خونخواران جهان و معاویه صفتان پست.
اعتراف دشمنان به شهادت طلبی شیعه
این استاد حوزه بیان کرد: ارزش شهادت و شهادتطلبی امری است که حتّی دشمنان ما نیز بدان اعتراف دارند. پرفسور بیل آمریکایی در کویت گف: «یکی از عوامل ادامه انقلاب اسلامی در ایران، شهادت طلبی است.»
وی با بیان اینکه ما باید همه دست به دست هم داده و این فرهنگ را در جامعه نشر بدهیم، گفت: حتما میپرسید چگونه این فرهنگ را نشر دهیم. در جواب باید گفت راههای فراوانی است اما دو راه ساده و زودبازده میباشد.
راههای نشر فرهنگ شهادت طلبی
وی تأکید کرد: اول اینکه در جامعه و اقشار مختلف، این نکته حقیقی را نشر دهیم تا از تلقین تبدیل به یقین شود که اگر شهید نشویم، میمیریم. به همین خاطر حضرت امیرالمومنین(ع) میفرماید «بهترین مرگ شهادت است».
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: در قرآن کریم آمده است«إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِیثٌ لَا یفُوتُهُ الْمُقِیمُ وَ لَا یعْجِزُهُ الْهَارِبُ إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ / همانا مرگ به سرعت در جستجو [ی شما] ست. آنها که نیروی مقاومت دارند و آنها که فرار میکنند، هیچ کدام را از چنگال مرگ رهایی نیست. به راستی گرامیترین مرگها کشته شدن [در راه خدا] ست.»
وی در پایان گفت: راه دوم زنده نگه داشتن یاد شهداء، با برگزاری یادوارههای شهدا در محلات، مساجد، مدارس، ادارات و ... است.