به گزارش ایران اکونومیست، ملی شدن صنعت نفت اگرچه یکی از اقدامات مؤثر در صده اخیر بوده اما ابهاتی همچنان در این زمینه وجود دارد، که شاید مهمترین آنها این است که با ملی شدن نفت، صنعت نفت هم ملی شد؟ فریدون برکشلی، رئیس دفتر مطالعات انرژی وین در رابطه با این موضوع به مهر میگوید: نفت ایران، پس از پیروزی انقلاب و بر اساس تصمیم شورای انقلاب در مهرماه ۱۳۵۸ از نظر قانون ملی شد و بر مبنای این تصمیم، وزارت نفت در مکان شرکت ملی نفت ایران تأسیس شد. استنباط مسئولین وقت نظام از ایجاد وزارت نفت، با ملی سازی نفت ایران مترادف بود. در واقع در سال ۱۳۵۸ و با ایجاد وزارت نفت، صنعت نفت دولتی شد. پیش از آن هم ملی نبود، بلکه شبه ملی بود. در حقیقت آنچه بعداً در ۱۳۶۶ به نام قانون نفت تدوین و تصویب شد هم، همه جا ملی شدن و دولتی شدن در جای هم قرار میگیرند.
وی با اشاره به اینکه به نظر نمیرسد تأسیس وزارت نفت در ۱۳۵۸ بر پایه یک استدلال و مطالعات کارشناسی شکل گرفته باشد، توضیح داد: در آن زمان از یکی از وزرای نفت وقت پرسیدم و تنها پاسخ در خور توجه این بود که همه کشورهای عضو اوپک، وزارت نفت دارند، پس حتماً لازم است. درست میگفتند. ایران تنها عضو سازمان اوپک بود که وزیر اقتصاد و دارایی در اجلاسهای اوپک از سوی ایران شرکت میکرد. اما هیچ کار کارشناسی انجام نشد که علت آنچه بوده است، استدلال کارشناسی وجود نداشت.
برکشلی با اشاره به اینکه همچنان نقش وزارت نفت و شرکت ملی نفت به درستی مشخص نیست در این زمینه توضیح داد: همین امروز هم معلوم نیست که وزارت نفت و شرکت ملی نفت، دقیقاً کجای کار از هم تفکیک میشوند. البته در اساسنامه مرزهای حاکمیتی مابین وزارت نفت و شرکتهای چهارگانه نفت، پالایش و پخش، گاز و پتروشیمی وجود دارد ولی آشوب سازمانی گستردهای در ساختار نفت وجود دارد که از چند دهه پیش آغاز شده و ادامه و تعمیق پیدا کرده است. امروز میز و صندلی و اطاق وزیر نفت هم جزو داراییهای شرکت ملی نفت هستند.
وی افزود: چنانچه در سال ۱۳۵۸، به این دلیل وزارت نفت درست کردیم که همه اعضای اوپک، وزارت نفت داشتند، حالا هم بیاییم، شرکت ملی نفت تأسیس کنیم. مثل آرامکو، مثل ادناک و بقیه شرکتهای ملی نفت سازمان اوپک که وزارت نفت فقط جایگاه حاکمیتی و سیاسی دارد و شرکت ملی نفت، عملیاتی و برپایه یک بنگاه اقتصادی و تجاری بین المللی کار میکنند. وزارت نقشی در عملکرد تجاری شرکتهای ملی نفت (و گاز) ندارد.
این کارشناس ارشد انرژی با تاکید بر اینکه در کشور ما یک شرکت عملیاتی تراز اول بین المللی ندارد، توضیح داد: درست است صنعت نفت ایران، یک شرکت عملیاتی تراز اول بین المللی ندارد. اماایرانیان زیادی که در صنعت نفت ایران کار میکردند، در شرکتهای بین المللی کار و فعالیت میکنند. در پروژههای خارجی حضور داریم. فعالیتهای قابل ملاحظهای دارند، لیکن حضور شرکتهای خدماتی ایرانی در خارج از ایران، جملگی از مسیر روابط سیاسی مابین ایران و کشورهای طرف قرارداد، شکل میگیرند. ما در ونزوئلا، بولیوی، آفریقا و کشورهای مختلفی فعالیتهای در خور توجهای داریم. اما در هیچ مناقصه بین المللی حضور موفقی نداشتهایم.
برکشلی با اشاره به مساله تحریمها و تاصیر آن بر صنعت نفت ایران در این زمینه توضیح داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقباً گروگان گیری امریکاییها در تهران، به فاصله دو ماه، اولین تحریم آمریکا بر علیه صنعت نفت ایران اعمال شد. آمریکا، به خوبی میدانست که برای ضربه زدن به اقتصاد ایران باید به سراغ نفت برود. در واقع تا بیست سال پس از انقلاب هم، تحریمها تماماً نفتی بودند. در طی همین سالها هم، سیاستهای بین المللی نفتی ما، به نحوی در راستای تحریمهای آمریکا حرکت میکرد. ایران در پالایشگاههایی در هندوستان، کره جنوبی، آفریقای جنوبی و در تاسیساتی در سنگال، سرمایه گذاری کرده بود. البته این کشورها، پس از انقلاب و تشدید تحریمهای آمریکا بر علیه ایران، روابط خود با ایران را تقلیل دادند و سعی داشتند که با استفاده از فرصت، حضور ایران را منتفی سازند. اما در عین حال، ایران هم تلاش مؤثری برای تثبیت خود در بازارهای مهم مصرف از خود نشان نداد. البته سهام شرکت ملی نفت در پالایشگاه مدرس، هندوستان با تلاش بسیار خوب ایران و در چهارچوب اولین ساختار دیپلماسی انرژی ایران، حفظ شد.
این کارشناس ارشد انرژی ادامه داد: علت اینکه وارد بحث تحریم شدم، این است که بنده، نفت را یک مقوله بین المللی می دانم. در انزوای اقتصادی، نمیتوان صنعت و گاز را توسعه داد. یک شرکت خدماتی ایرانی واجد شرایط، حتی نمیتواند هزینه و پول حضور و شرکت در مناقصات بین المللی را تأمین کند. برای همین است که مشارکتهای خارجی ما جملگی با کشورهایی است که امکان عبور از تحریم را با آنها داشتهایم. با تحریم نمیتوانیم سرمایه گذاری کنیم، نمیتوانیم سرمایه گذاری و فن آوری بین المللی جذب کنیم. تحت هر شرایطی لازم است که نفت را فارغ از تحریم اداره کنیم.
وی توضیح داد: در آستانه سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران هستیم، این نکته را عرض میکنم که ملی شدن صنعت نفت ایران هم منبعث از یک ساختار کارشناسی شده نبود. ملی شدن صنعت نفت ایران، اولین تجربه تحریم خارجی در زمان صلح برای آمریکا بود. در صورت موفقیت نهضت ملی نفت هم، ما هنوز نیازمند روابط اقتصادی و با ثبات و متعادل بین المللی میداشتیم.
برکشلی خاطرنشان کرد: مدل قراردادی موسوم به IPC در واقع، اولین ساختار قراردادی کارشناسی شده صنعت نفت ایران بود. تیمی از خبرهترین کارشناسان در داخل و بیرون از صنعت نفت برای این کار مدت زمانی طولانی وقت صرف کردند. در مدتی هم که روابط با شرکتهای خارجی بر اساس IPC در جریان بود، نفت ایران پس از مدت زمان طولانی به باشگاه جهانی نفت، وارد شد. زیرا، نفت، یک فعالیت باشگاهی است. باید در صحنههای بین المللی حضور داشت و متقابلاً به دنیا امکان حضور در نفت را فراهم کرد. البته فقط مربوط به نفت نیست. بسیاری از صنایع و خدمات دارای این ماهییت بین المللی هستند. این روند به سرعت در حال گسترش هم هست.
این کارشناس ارشد انرژی با اشاره به اینکه حکمرانی خوب در صنعت نفت ضرورت دارد در این زمینه توضیح داد: نظام حکمرانی در صنعت نفت برای مدت طولانی مسیرهای متفاوت و متناقض را طی کرده است. عملکرد بین المللی متناسب و موافق، صنعت مهم و بزرگی در استاندارد صنعت نفت نداشتهایم. حکمرانی خوب مربوط به یک دوره وزارت نیست. فرایندی است که الزامات مدیریت برای یک دوره طولانی سامان میگیرد. سالهاست که وزرای مختلف، اعلام میکنند که برای بازسازی و به هنگام آوری صنعت نفت ۲۰۰ میلیارد دلار نیاز داریم. خوب، ساز و کار فراهم آوری این حجم از سرمایه گذاری چیست. اینکه امروز یک شهروند افغان با گذرنامه افغانی میتواند در هر بانکی در دنیا حساب بانکی داشته باشد و نقل و انتقالات مالی انجام دهد ولی شرکتی با اهمیت شرکت ملی نفت باید از طریق صرافی و در بازارهای موسوم به خاکستری فعالیت کند، نشان از حکمرانی بد دارد.
وی ادامه داد: در ۲۰۱۹ شرکت آرامکو تصمیم به عرضه عام معادل ۱/۵ درصد از سهام خود را گرفت. در آن مقطع عربستان شرکت آرامکو را ابتدا بالای ۲ تریلیون دلار و سپس به مبلغ ۱/۳ تریلیون دلار قیمت گذاری کرد. در همان موقع بر اساس یک برآورد اولیه ارزش داراییهای شرکت ملی نفت ایران را معادل ۰/۹ تریلیون دلار برآورد کردم. البته نوسانات نرخ ارز، برآوردها را در اقتصاد ایران دشوار میسازد. شاید ارزش شرکت ملی نفت ایران بیش از این رقم باشد. حال سیوال اینجاست که آیا شرکت ملی نفت ایران در کلاس یک شرکت نفتی تریلیون دلاری مدیریت میشود.
برکشلی خاطر نشان کرد: بر اساس برآورد بانک جهانی که موردتایید سازمان ملل و سپس مورد قبول جمهوری اسلامی قرار گرفت، خسارات اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام برعلیه ایران جمعاً ۶۲۲ میلیارد دلار بود. این خسارات اقتصادی بود که جنگ صدام در دوره ۱۹۸۰-۱۹۸۸ بر ما تحمیل کرد. میزان خسارات ناشی از عدم فروش نفت خام ایران، به لحاظ دو دوره تحریمهای بین المللی ۲۰۱۰-۲۰۱۵ و ۲۰۱۸-۲۰۲۲ جمعاً ۱/۳۵ تریلیون دلار برآورد شده است( Wood Mackenzie Quarterly-December 2022). البته برآوردهای همیشه جای خطا دارند.
وی ادامه داد: در ارتباط با مقایسه مدلهای قراردادی بای بک و IPC, باید عرض کنم که هر مدل قراردادی نفت و گاز در شرایط و بستر زمانی خود قابل بررسی است. مقایسه آنها با دوره قبلی چندان معقول نیست، میسر هم نیست. عوامل داخلی کشور، ساختار فنی و سیاسی به علاوه عوامل جهانی. وضعیت عرضه و تقاضای جهانی و پس زمینه اضطرار و علاقمندی شرکتها و کشورها به سرمایه گذاری، میزان در دسترس بودن سرمایه و هزینه یا قیمت سرمایه که خود منبعث از عوامل مختلفی مانند نرخ بهره بانکی، تورم، سیاست پولی و مالی کشورها و نظایر آنهاست. این ملاحظات هم برای سرمایه گذار و هم برای سرمایه پذیر قابل اهمیت است. ساختار و ماهیت مدلهای قراردادی تا حد زیادی جنبه بین المللی دارد.
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین خاطر نشان کرد: در حقیقت، بحران اوکراین و نگرانی مصرف کنندگان جهانی انرژی از امنیت انرژی، تا حدی جان تازه ای به تمایل کشورها و شرکتها به سرمایه گذاری و ظرفیت سازی در بخش نفت و گاز بخشیده است که در واقع شاید برای جمهوری اسلامی هم یک فرصت محسوب میشود. دنیا متوجه خطر ناشی از تهدید امنیت عرضه و تأمین انرژی شده است. جنگ اوکراین همچنین نشان داد که افسانه نفت و گاز شیل کم و بیش به سرآمده و شیل با قیمتهای زیر حوزه ۸۵-۹۰ قابل دوام و ادامه حیات نیست. در این قیمت هم ریسکهای رکودی برای اقتصاد آمریکا را بیش از پیش بالا میبرد.
به گفته این کارشناس انرژی در آستانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت، باید عرض کنم که فرصت برای صنعت نفت ایران محدود است. به عبارتی، در شرایط حالا یا هرگز قرار داریم.