به گزارش ایران اکونومیست، «غلامرضا مقدم» از مسئولان ارشد اقتصادی رژیم گذشته است که معروف بود هیچگاه پست وزارت را قبول نکرد و دلیل این کار را خودش اینگونه روایت میکند: ' این کار من را در خط اول جبهه در مقابل شاه قرار میداد و در آن جبهه مقابل شاه، از دو حال خارج نبود؛ یا بایستی به شاه تسلیم میشدم و دستوراتش را که به آن اعتقاد نداشتم اجرا کنم یا اینکه مخالفت کنم که برای خودم اسباب زحمت میشد و چون دردسر هم برای خود نمیخواستم قبول نکردم!'
مقدم دکترای اقتصاد از دانشگاه استانفورد داشت و معاونت وزیر بازرگانی، معاونت بانک مرکزی و قائممقامی و معاونت سازمان برنامه ازجمله مسئولیتهای او بود.
وی در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد میگوید من با سیاستها و رویههای شاه مخالفت شدید داشتم، از آن جمله به آن به اصطلاح «انقلاب ششم بهمن» و فرمانهای ششگانه و برنامه اصلاحات ارضی که اول ارسنجانی و امینی آن را شروع کردند و بعد شاه از دست آنها بیرون آورد و به عنوان یک آلت دست سیاسی برای منظورهای خودش به کار برد. شاه حقیقتاً هیچ ایمان و اعتقادی به برنامه اصلاحات ارضی نداشت!
بهمناسبت فرا رسیدن بهمنماه و سالگرد 44سالگی انقلاب اسلامی، گزیدههایی از مصاحبههای سران رژیم پهلوی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد را بازخوانی میکند.
'من از ابتدا در شاه یک چیزی میدیدم که خیلی من را رنج میداد و آن این بود که تمام اظهارات و بیانات و عملیاتش غیرواقعی و غیرصادقانه بود. هر کاری که میکرد جنبه تظاهر و تزویر و عوامفریبی داشت. فساد ناشی از دور و اطرافیانش را هم از موقعی که در سازمان برنامه بودم میدیدم، موقعی که در وزارت بازرگانی بودم دیدم؛ در بعضی موارد چه جور فشار میآوردند و همینطور در بانک مرکزی که بودم تا اندازهای این جریانات سوء را میدیدم.
تاسفآور بود که شاه یک برنامه اصیل خیلی عالی را که اصلاحات ارضی بود چطور منحرف کرد و در دست خودش گرفت و تبدیلش کرد به هیچ! یعنی آن چیزی که او پیاده کرد افتضاح بود.'