یعنی جمعیت در سن کار به ۶۴ میلیون نفر رسیده، اما از این میزان ۲۶ میلیون نفر در بازار کار هستند و مابقی یا از بازار کار خارج شدهاند یا اصلا به آن وارد نشدهاند یا اصولا از جستوجوی شغل ناامید شدهاند.
با اظهارنظر تازه سخنگوی دولت درباره اشتغالزایی جدید بیش از یک میلیون نفر، مشخص شده که دولت سیزدهم بر این ادعا اصرار زیادی دارد. اما چنین چیزی چقدر درست است؟ نخستین بار، دوم بهمن ماه بود که رییسجمهور در برنامهای تلویزیونی عنوان کرد که «آمار حاکی از ایجاد قریب به یک میلیون شغل جدید است که با کد ملی، کد بیمه و محل اشتغال به شکل مستند ارایه شده است.» یک روز بعد، معاون اول رییسجمهور با استناد به همین کد ملی و بیمه و محل اشتغال، تعداد «شاغلان جدید» را ۹۰۰ هزار نفر اعلام کرد.
یک روز بعد در چهارم بهمن ماه، نوبت به صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسید که این آمار را تایید کند. او گفت که «دولت بر مبنای وعدهای که داده بود از مرز ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال عبور کرده است.» دو هفته از این اعلام رقمهای «اشتغالزایی» گذشته و روز گذشته سخنگوی دولت، ارقام تازهای ارایه کرده و گفته است که «میزان اشتغال در پاییز ۱۴۰۱ نسبت به سال قبل ۵۳۰ هزار نفر افزایش یافته و تعداد شاغلان به ۲۴ میلیون نفر رسیده است.»
آقای رییسی در جریان مبارزات انتخاباتی بارها عدد «یک میلیون» را به کار برد و در وعدههایش استفاده کرد. مثل «ایجاد یک میلیون شغل در هر سال» یا «ساخت یک میلیون واحد مسکونی در هر سال». به نظر میرسد که با توجه به گذشت تقریبا یکسال و چندین ماه از آغاز به کار دولت، فشار رسانهای از پیگیری این وعدهها آنقدری بوده که این آمارها ارایه شود. چنانکه هنوز خبری از یک میلیون واحد مسکونی وعده داده شده نیست و آمار اشتغال را هم قرار است اینجا بررسی کنیم.
آمار متناقض با کد ملی
ابتدا باید گفت که سه آمار مختلف ارایه شده. اولی توسط رییسجمهور و وزیر کار که هر دو از ایجاد یک میلیون شغل خبر دادهاند. دومی از طرف معاون اول رییسجمهور که ۱۰۰ هزار شغل را کم و سومی توسط سخنگوی دولت که آمار ابتدایی رییس دولت را نصف کرده است. اگر مسوولان دولتی مدعی هستند که این یک میلیون شغل با «کد ملی» یا «کد بیمه» قابل پیگیری و اثبات هستند، پس چرا چندین آمار متناقض و متفاوت توسط آنها منعکس شده است؟ مطابق برنامه ششم توسعه (اجرای این برنامه قبلا یکسال و نیم تمدید شده بود تا برنامه هفتم تصویب شود، اما با توجه به عملکرد قابل ستایش سازمان برنامه و بودجه که باید برنامه هفتم را تدوین و به مجلس ارایه میداد، یکسال و نیم دیگر تمدید شده است) مرکز آمار ایران مسوول مستقیم ارایه آمارهاست. آیا نمیشد مسوولان سازمان برنامه و بودجه به سازمان تحت مدیریت خود یعنی مرکز آمار بگویند که نشستی مطبوعاتی برگزار کرده و آمار اشتغالزایی را بهطور جزیی ارایه دهند؟
تناقض کاهش مشارکت اقتصادی بیکاری
مطابق گزارشی که مرکز آمار ایران نهم بهمن ماه امسال منتشر کرده تا پاییز ۱۴۰۱ جمعیت در سن کار دو میلیون نفر بیشتر شده، اما جمعیت شاغل هنوز حدودا ۵۰۰ هزار نفر کمتر از زمانی است که هنوز خبری از کرونا در کشور نبود. یعنی جمعیت در سن کار به ۶۴ میلیون نفر رسیده، اما از این میزان ۲۶ میلیون نفر در بازار کار هستند و مابقی یا از بازار کار خارج شدهاند یا اصلا به آن وارد نشدهاند یا اصولا از جستوجوی شغل ناامید شدهاند.
نرخ بیکاری به معنای آن است که افراد ناکام از یافتن شغل چه درصدی از افراد مشارکتکننده در بازار کار را تشکیل میدهند. این آمار نشان میدهد که نرخ بیکاری پاییز امسال به کمترین سطح خود در ۱۷ سال گذشته رسیده (۸.۲ درصد). اما در کنار آن، نرخ مشارکت که نسبت کل جمعیت مشارکتکننده در بازار کار (بیکار و شاغل) به کل جمعیت در سن کار است، در حدود ۴۱ درصد باقی مانده است. یعنی ۵۹ درصد از جمعیت هنوز در دسته «غیرفعال» قرار دارند و نتوانستهاند پس از شوک ناشی از همهگیری کرونا، به بازار کار برگردند.
جمعیت شاغلان چقدر افزایش یافت؟
چه اتفاقی در این مدت برای تعداد شاغلان افتاده است؟ مرکز آمار میگوید جمعیت شاغلان در پایان تابستان سال گذشته یعنی زمانی که دولت آقای رییسی قدرت را به دست گرفت، ۲۳ میلیون و ۴۰۴ هزار و ۹۸۰ نفر بوده است. سه ماه بعد یعنی در پایان پاییز پارسال، جمعیت شاغلان به ۲۳ میلیون و ۵۳۵ هزار و ۱۷۵ نفر میرسد. یعنی در این سه ماه، ۱۳۰ هزار و ۱۹۵ نفر به تعداد شاغلان اضافه شده است.
سه ماه بعد، در پایان سال ۱۴۰۰ جمعیت شاغلان به ۲۳ میلیون و ۴۴۷ هزار و ۴۵۲ نفر میرسد. یعنی در پایان سال ۸۷ هزار و ۷۲۳ نفر دیگر به تعداد شاغلان اضافه میشود. ۹ ماه بعد، یعنی در پایان پاییز، تعداد شاغلان آنگونه که مرکز آمار میگوید به ۲۴ میلیون و ۷۰ هزار و ۱۴۲ نفر رسیده. یعنی در این مدت، ۶۲۲ هزار و ۶۹۰ نفر به تعداد شاغلان اضافه شده است. در این بازه ۱۵ ماهه، اتفاقات زیادی افتاده و تعداد شاغلان هم رشد داشته و در این شکی نیست. به هر حال اقتصاد ایران از یک شوک بیکاری ناشی از همهگیری کرونا بیرون آمده و به همین دلیل چندان بیراه نیست اگر بخش بزرگی از آنها که از بازار کار خارج شده بودند، با فروکش کردن موجهای کرونایی به بازار برگردند.
اما هر طوری که بخواهیم مقایسه کنیم، عدد یک میلیون اشتغال ایجاد شده را آمارها تایید نمیکنند و میتوان دید که شمار شاغلان به یک میلیون حتی نزدیک هم نشده است. شاید این مقایسه از نظر ریاضی چندان درست نباشد، اما به هر حال در جستوجوی عددهای اعلامی مجبور به چنین مقایسههایی هستیم. جمعیت شاغلان در پاییز امسال نسبت به تابستان پارسال ۶۶۵ هزار و ۴۳۲ نفر افزایش یافته. در فاصله یکساله پاییز ۱۴۰۱ به پاییز ۱۴۰۰ جمعیت شاغلان ۵۳۵ هزار و ۲۳۷ نفر اضافه شده.
از پایان سال گذشته تا پایان پاییز امسال هم جمعیت شاغلان ۶۲۲ هزار و ۹۶۰ نفر اضافه شده است. باید پرسید که این یک میلیون افزایش شاغلان و ایجاد شغل در کجا بوده که آمارهای نهاد رسمی ارایهکننده آمار در ایران آن را تایید نمیکند؟ اتفاقی که در دو سال گذشته رخ داده، رکود تورمی و خالی نشدن اثرات شوک همهگیری کرونا بر بازار کار بوده که برعکس اعتقاد مسوولان دولتی باید گفت موجب «اشتغالزایی منفی» هم شده است. واقعیت امروز بازار کار، بیش از دو میلیون نفری هستند که در جستوجوی شغل مناسبند و بیکارند و ۷.۵ میلیون نفر هم در ردیف اشتغال ناقص قرار گرفتهاند.
اعتماد