به گزارش ایران اکونومیست، ماهها از حضور عادی تماشاگران در ورزشگاهها گذشته و هر بار به یک دلیل غیرفوتبالی، بتنها و فولادهای یخ زده و خالی ورزشگاههای قدیمی و مفلوک ایران را با پارچهها و طرحهای موزاییکی نه چندان خلاقانه پر میکنند. گویا سکوها یک ابزار تزیینی برای نمایش شعارها و تبلیغات تلویزیونی هستند. اصلا یادمان رفته آخرین بار کی و کجا ۷۰، ۸۰ هزار تماشاگر راهی یک ورزشگاه شده و در خیابانهای اطراف ورزشگاه برای پیدا کردن یک بلیت ارقام هنگفتی پرداخت شده است.
مدتهاست که پیوند میان فوتبال و تماشاگران در ایران تیره و تار شده و این اتفاقا به این معنی است که کوچکترین منبع اصلی و مستقیم درآمد باشگاهها که بلیت فروشی است، حذف شده است. فارغ از تمام تبعات منفی که این ممنوعیت بر فوتبال ایران تاثیر گذاشته، غیبت تماشاگران مستقیما روی درآمد تیمها تاثیر دارد و حتی به طور غیر مستقیم روی علاقه بخش خصوصی برای تبلیغات محیطی و اسپانسرینگ در دراز مدت اثر دارد چون احساس میکنند اساسا تماشاگر در این فوتبال مفهومی ندارد که روی تبلیغات و درآمدزایی تاثیر بگذارد.
واقعیت این است که بخشی از این ماجرا را به حساب دغدغهها و دلمشغولیهای مردم میگذاریم که در میان مشکلات ریز و درشت خود، زمانی برای دیدن فوتبال از ورزشگاههای سیمانی و زهوار در رفته ایران ندارند اما سهم اعظم این جدایی را باید به حساب سیاستگذارها و تصمیمگیرها نوشت.
این غیبت طولانی و عجیب در شرایطی است سازمان لیگ صراحتا اعلام کرده حضور تماشاگران در اختیار این سازمان نیست و از مراجع دیگری در این رابطه تصمیم گیری انجام میشود.
از اواخر سال ۹۸ به این سمت، روزهای کمی شاهد حضور مستمر و عادی هواداران فوتبال در ایران بودهایم. حضور تماشاگران فوتبال در ورزشگاهها به حدی دور از انتظار است که برای نویسنده این مطلب یادآوری حضور پرتعداد هواداران فوتبال در ورزشگاه کار راحتی نیست.
شاید آخرین بار که ورزشگاه آزادی، یادگار امام تبریز یا نقش جهان اصفهان را مملو از جمعیت دیدیم، به سه، چهار سال قبل بازگردد. البته نمیتوان از موارد نادر مانند بازی ایران و لبنان در نوروز ۱۴۰۱ گذشت که حضور حدودا ۳۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه امام رضا با تمام مشکلات و اتفاقات تلخی که رقم زد، تا حدودی به ورزشگاه جان بخشیده بود.
اگر زیر صدای مصنوعی تماشاگران هنگام دیدارهای بدون هوادار لیگ برتر وجود نداشت، چطور میشد دیدارهای نه چندان باکیفیت فوتبال را در ایران تحمل کرد؟ کدام لیگ فوتبال را میشناسید که در نبود تماشاگر، دیدارهای فنی و باکیفیتی را به نمایش بگذارد؟ آیا سطح فنی فوتبال انگلیس در فصل جاری با فصلی که ورزشگاهها به علت غیبت تماشاگران خالی از هوادار شده بود، یکسان است؟ قطعا اینطور نیست و کسی از بازیهای سال ۲۰۲۰ به خوشی یاد نمیکند.
در حالی که بعد از کرونا دلمان به حضور تماشاگران در ایران خوش شده بود، در چهار ماه اخیر کمتر هواداری توانسته بدون داشتن پارتی و لابی نزدیک با مسئولان تیمها از روی سکوها بازیها را مشاهده کند. لیگ برتر در ماههای گذشته تبدیل به یک لیگ خانوادگی شده که فقط اقوام درجه یک مالکان و اعضای تیمها به ورزشگاهها میروند و اگر مردم، این فوتبال را دوست نداشته باشند، عجیب نیست چون اداره کنندگان هم هواداران را پس میزنند.
در شرایطی که کشورهای عرب خاورمیانه که از نظر توسعه فنی فوتبال از ایران عقب هستند، با هر روش ممکنی هواداران را به ورزشگاه میکشانند، تماشاگران با نیروی دافعه ناشناختهای در ایران مواجه هستند!
وقتی الکلاسیکو میان رئال مادرید و بارسلونا در عربستان برگزار شد، حسرت خوردیم که چطور در کشورهای نزدیک ایران از حضور هواداران در ورزشگاهها استفاده میشود و کشور خود را برای برگزاری دیدارهای بزرگ و حضور پرشور هواداران، زنده و پرهیجان نشان میدهند.
نقطه مقابل ایران، عراق است که از آن سمت بام افتاده چون در شرایط نه چندان مناسب امنیتی و اجتماعی برای تماشای فینال مسابقات جام کشورهای عربی هزاران تماشاگر را به ورزشگاهی در بصره دعوت کردند و در این حضور پرشور یک فاجعه را به واسطه فوت و زخمی شدن چندین نفر رقم زدند. در یک طرف ازدحام و هجوم ۲۵۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه ۶۰ هزار نفری حیرتانگیز است و در سوی دیگر، فضای خالی و سرد ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفری در ایران جلب توجه میکند.
مگر کسی میتواند بازی استقلال و السد در پلیآف آسیا را فراموش کند؟ هنوز هم بازی پرتماشاگر پرسپولیس و الدحیل در آزادی در یادهاست. کسی دیدار دوستانه پرسپولیس و بایرن مونیخ را که با هزاران تماشاگر برگزار شد، فراموش کرده است؟ هیچ وقت دیدار دوستانه ایران و آلمان با حضور پرشور تماشاگران از یادها نمیرود.
حالا بعد از ماهها قرار شده که هواداران رفته رفته از هفته هفدهم لیگ برتر به ورزشگاهها برگردند اما هیچکس از آینده و تداوم حضور تماشاگران مطمئن نیست. امید است این بار دیگر شاهد ممنوعیت نباشیم و این حضور به یک حضور طولانی، مستمر و پرشور منتج شود.