به گزارش ایران اکونومیست، ماجراهای انحلال و ادغام معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان از چندی قبل رسانهای شد؛ مسئلهای که با انتقادات فراوان کارشناسان و علاقمندان به ورزش همگانی همراه بود و سر و صدای زیادی به پا و این پرسش را مطرح کرد که چرا علیرغم شعارهای گوناگون و تاکیدات فراوان مسئولان کشوری، باید ورزش همگانی را قربانی کرد؟
وضعیت ورزش همگانی طی سالهای اخیر بارها با انتقاد کارشناسان و متخصصان دانشگاهی و ورزش همگانی همراه و به دفعات از بیتوجهی مسئولان فدراسیون نسبت به برنامهریزی درست و علمی برای افزایش میل و انگیزه مردم جهت حضور در فعالیتهای ورزشی صحبت شده بود و شاهد درجا زدن در مقوله بهبود سلامت عمومی مردم از مسیر ورزش همگانی بودیم و چالش همیشگی ورزش همگانی، یعنی توجه بیش از حد به ورزش قهرمانی و در سایه ماندن اهمیت سلامت عمومی مردم با انجام فعالیت های ورزشی و کاهش کم تحرکی طی سال های اخیر موجب شده تا شاهد روز افزون انواع ناهنجاریهای اجتماعی، جسمی و روحی و روانی باشیم.
در عین حال وضعیت پیچیده به وجود آمده ناشی از کم تحرکی، شیوع کرونا، هجوم بیماریهای غیر واگیر، چاقی کودکان، موج سالمندی، آلودگی هوا و فعالیت بدنی کمتر در بین زنان، سلامت عمومی ایرانیان را با خطری جدی همراه کرده است که در صورت عدم مقابله با آن، پیامدهای تلخی برای کشور به دنبال خواهد داشت!
آمارها در حوزه «کم تحرکی» ایرانیان از یک هشدار جدی خبر میدهد، هشداری که عدم توجه به آن جز مرگ و میر نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت و سهل انگاری در این خصوص باعث شده طی سال های اخیر شاهد وخیم شدن وضعیت سلامت مردم باشیم و ادامه این روند در سال های آینده فاجعه ای جبران ناپذیر را به دنبال خواهد داشت.
آمارهای ترسناک
میانگین شیوع کم تحرکی در کشور به ۵۶ درصد رسیده است و در این بین کم تحرکی، عامل ۸۲ درصد از مرگ و میرها در ایران است. کمتحرکی در بین زنان ۶۴ درصد و سهم کم تحرکی در بین مردان ۴۶ درصد است. ۳۷ درصد از ایرانیان دچار فشار خون بالا و در عین حال ۴۶ درصد از مردم دچار کلسترول بالا هستند. آمار نشان میدهد که ۱۰ درصد مردم دچار دیابت و ۲۵ درصد در مرحله پیش دیابت قرار دارند و اگر دسته دوم سبک زندگی خود را تغییر ندهند آن ها به ۱۰ درصد قبلی اضافه میشوند. در این زمینه کافی است درصد دیابتیهای کشور را کنار جمعیت ۸۳ میلیون نفری مردم ایران قرار دهیم و ببینیم حدود هشت میلیون و ۳۰۰ هزار نفر مبتلا به دیابت در ایران وجود دارد.
۲۰ درصد کودکان ایرانی نیز دچار چاقی هستند و این در حالی است که بنابر اعلام فدراسیون دانش آموزی، با توجه به شیوع ویروس کرونا و تعطیلی آموزشگاه ها و ورزشگاه ها حدود ٣٠ درصد دانش آموزان دچار کم تحرکی شده اند. همچنین ۲۳ درصد مردم ایران دچار افسردگی هستند. در عین حال موج سالمندی برای کشور در راه است و در جلسه شورای عالی سالمندان عنوان شد که سرعت پیر شدن جمعیت ایران از تمامی کشورهای دنیا بیشتر است. همچنین باید بدانیم اتفاقی که در حوزه سالمندی در ایران طی ۲۵ سال رخ داده در کشورهای پیشرفته صنعتی حدود ۱۰۰ سال طول میکشد.
ماجرای انحلال و ادغام ورزش همگانی
پیشتر سینا کلهر، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان در مورد ماجرای انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان و ادغام شدن آن در معاونت توسعه ورزش حرفهای و قهرمانی این وزارتخانه به ایران اکونومیست توضیح داد.
کلهر در این باره گفت: " آخرین اتفاقی که در اواخر دوره وزارت مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان سابق و زیرمجموعهاش در اواخر دولت دوازدهم رخ داد، ارسال طرحی تلخ و تاسفآور به سازمان اداری و استخدامی کشور مبنی بر انحلال معاونت فرهنگی و توسعه همگانی وزارت ورزش و جوانان بود اما خوشبختانه، سید حمید سجادی به عنوان وزیر جدید ورزش و جوانان در دولت سیزدهم تلاش میکند تا این طرح با طرح دیگری جایگزین شود و هم اکنون در حال گفتوگو با سازمان اداری و استخدامی هستیم تا طرح دولت قبل تغییر کند.
باید بدانید که طرح انحلال معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی به امضای وزیر ورزش و جوانان رسیده و از سوی معاونت توسعه، منابع انسانی و پشتیبانی وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد شده است. تنها شانسی که وجود داشت این بود که خوشبختانه طرح مربوطه هنوز به تصویب سازمان اداری و استخدامی نرسیده بود و پس از روی کار آمدن دولت جدید و نظرخواهی از وزارت ورزش و جوانان از سوی وزیر ورزش اعلام شد که چنین طرحی را قبول نداریم و باید طرحی دیگری مد نظر قرار گیرد.
این اتفاقات، ورزش همگانی را در سطح کلان تضعیف میکند و مشخص نیست که با چه استدلال و استنباطی از سوی برخی افراد دنبال شده است که در نهایت تا این جای کار خوشبختانه مانع از پیشبرد آن شدیم. متاسفانه شش ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ساختار وزارت ورزش و جوانان را به سازمان اداری و استخدامی ارسال کردهاند تا بر اساس آن، معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی منحل شود. اتفاق تلختر و تاسفآورتر اینکه بعد از سال ۱۳۹۷ تمامی اختیارات ورزش همگانی به بخش قهرمانی منتقل شده و در آئیننامه کمیسیون ماده ۵ که سال ۹۸ نوشته شده است، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی از این کمیسیون که در راستای صدور مجوز و نظارت بر باشگاههای ورزشی کل کشور فعالیت میکند، حذف شده در حالی که تا پیش از تاریخ مذکور، عضو این کمیسیون بوده و مشخص نیست به چه علت صدور مجوز رشتههای ورزش همگانی به بخش قهرمانی سپرده شده است!
در واقع قبل از انحلال معاونت از جهت اختیارات، معاونت را منحل کردهاند و هیچ اختیاری برای ورزش همگانی باقی نمانده است! این اتفاق هم ظلم به فرهنگ در ورزش، ظلم به ورزش همگانی و ظلم به ورزش روستایی است که متاسفانه در دوره قبل، صورت پذیرفته است.
حال مسئله این است به چه علت زمانی که با مشکلات عدیده و بحرانی در حوزه ورزش همگانی روبرو هستیم باید شاهد حذف معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی از کمیسیون ماده ۵ وزارت ورزش و جوانان باشیم؟ زمانی که صدای ورزش همگانی و حرفهای تا این حد بلند است و همواره ورزش همگانی در سایه قرار دارد اگر ورزش همگانی به عنوان زیرمجموعه ورزش قهرمانی بخواهد فعالیتهای خود را ادامه دهد به طور حتم، اتفاقات تلختری رخ میدهد.
باید بدانیم تعداد زیادی از مردم این سرزمین قصد ندارند ورزشکار حرفهای باشند. این مسئله دلایل مختلفی دارد، شاید ورزشکار حرفهای بودن با کسب شهرت همراه باشد اما مردم میدانند که قرار گرفتن در این جایگاه با رنج فراوان همراه است و پیامدهای زیادی به همراه دارد که شامل محدودیتهای حرکتی و آسیبهای جسمی در سالهای بعدتر است و این نیست که عموم مردم فقط کسب مدال را ببینند. از ۸۵ میلیون ایرانی بر اساس آمار تنها ۳ میلیون ورزشکار سازماندهی شده وجود دارد و این بدان معنا است که بیش از ۸۰ میلیون ایرانی باید در حوزه ورزش همگانی فعالیت کنند.
فعال کردن ۸۰ میلیون ایرانی در حوزه ورزش همگانی نیز نیازمند برنامهریزی بسیار دقیق و مدون است و کسی که قصد دارد در این راستا برنامهریزی کند باید از اختیارات ویژه برخوردار باشد و بتواند با قدرت گام بردارد تا پس از آن نیز امکان مطالبه از سوی مقامات بالادستی وجود داشته باشد و به طور دقیق بدانیم در حوزه ورزش همگانی چه اقداماتی صورت گرفته است. آیا شما هم اکنون که در تهران زندگی میکنید اثری از رویدادهای همگانی در سطح شهر میبینید؟ نمیتوان به مردم آمارهای بی اساس ارائه کرد. آنچه امروز به عنوان میراث ورزش همگانی در کشور به ارث رسیده است به هیچ وجه قابل دفاع نیست. چندی پیش در جمع روسای فدراسیونهای ورزشی نیز به صراحت مسائلی را مطرح و اعلام کردم که در صورت در نظر گرفتن شرع، عرف، اخلاق و عقل نباید منابع مالی ورزش همگانی را صرف ورزش قهرمانی کرد."
آخرین وضعیت معاونت همگانی؟
کلهر در مورد آخرین وضعیت معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی نیز به تازگی توضیحاتی را ارائه کرده که در ادامه به آن اشاره شده است: " در حال حاضر توافق حذف معاونت همگانی به تعویق افتاده است و گفتوگو برای بررسی حذف یا ادامه فعالیت این حوزه با سازمان اداری استخدامی در حال انجام است.
این موضوع به دولت قبل بر میگردد. وزیر قبلی با سازمان اداری استخدامی توافقی داشته بودند تا بر اساس مفاد قانونی موجود در قانون مدیریت خدمات کشوری نسبت به کاهش ساختار اداری، یکی از معانتها را کاهش بدهند. انتخابشان هم معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی بوده است. طبق صحبتی که با آقای سجادی داشتیم گفتند رویکردم حذف این معاونت نیست. بنابراین نامه مکتوبی به سازمان اداری استخدامی زده بودند و توافق قبلی را لغو کردند.
این موضوع برای چهار ماه قبل است. این موضوع مطرح است که آیا اداره استخدای همچنان اصرار می کند که وزارت ورزش مشمول آن قانون بشود یا نه. از این جهت میگویم که سازمان تربیت بدنی و سازمانان جوانان معاون رئیس جمهور بوده و ادغام شدهاند. وزارتخانهها و معاونت های رئیس جمهوری که ادغامی هستند مشمول آن قانون نمیشوند. این کم کاری دولت قبل بوده است. طبق آخرین گفت وگوها مجدد قانون اهداف و وظایف وزارت، سیاست های کلی نظام، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی میشود تا بر اساس شرح وظایفی که وجود دارد ساختار در نظر گرفته شود.
کلهر ادامه داد: در بیشتر کشورهای دنیا وزارتخانه کار ورزش همگانی و کمیته ملی المپیک کار قهرمانی را انجام می دهد. طبیعی است که نمیتوانیم ورزش همگانی را به خاطر اهمیت، سیاستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان گزینه مطرح کنیم. یعنی اگر روزی تصمیم گرفتند وزارتخانه نباشد آخرین گزینه حذف حوزه همگانی و فرهنگی باشد. در حال حاضر هم طبق نامه کتبی وزیر به سازمان اداری استخدامی توافق قبلی را کان لم یکن تلقی کردند. گفت و گوهای کارشناسی بررسی و انجام میشود تا ساختار جدید آماده شود."
باید منتظر ماند و دید در نهایت ورزش همگانی کشور به کدام سو خواهد رفت و چه سرنوشتی در انتظار معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی است؟ آیا سرانجام حرفوحدیثهای مختلف در مورد وضعیت ورزش همگانی به پایان خواهد رسید و پرونده این تصمیم چالش برانگیز بسته خواهد شد یا چندی دیگر باز هم شاهد طرح مسائل مختلف در این راستا خواهیم بود؟