به گزارش خبرنگار اقتصادی ایران اکونومیست، با قطع واردات گاز از ترکمنستان کنار شکستهشدن رکورد مصرف گاز خانگی، کشور با بحران گاز مواجه شد، ادارات، مدارس و دانشگاههای برخی استانها تعطیل شدند و گاز برخی مناطق (از جمله در خراسان رضوی و جنوبی) قطع شد، در چنین فضایی، بازار شایعات رسانههای زرد مجازی داغ شد، از جملۀ این شایعات، کمبود گاز در کشور بهدلیل «فروش یک میدان گازی در قالب قرارداد 20ساله به روسیه» یا «اهدای رایگان گاز به لبنان» است.
در این گزارش با مروری بر دلایل غلط بودن این ادعاها، ریشههای واقعی بحران کنونی بررسی شده است.
یکی از شایعاتی که این روزها دست به دست میچرخد، این است که «ما در کشور با بحران گاز مواجهایم، چون ایران، میدان گازی چالوس را در قالب توافق 20ساله به روسیه فروخته است». رسانههای زرد داخلی این شایعه را بهنقل از اویلپرایس مطرح میکنند. اویلپرایس (در تاریخ 19 آگوست 2021) در یادداشتی بهقلم یک روزنامهنگار، در مورد اهمیت گاز دریای کاسپین نوشته است، در این یادداشت ادعا شده است که در توافق 20ساله ایران و روسیه، قید شده است که روسیه باید کنترل قیمت و مقصد صادراتی بخش عمدۀ گاز میدان گازی چالوس را در اختیار داشته باشد! این ادعاهای کذب در حالی مطرح شده است که هنوز وجود میدان گازی چالوس در هالهای از ابهام قرار دارد و اساساً اکتشافی صورت نگرفته است که قرار باشد در مورد قیمت و صادرات آن، روسها اظهارنظر کنند.
پس از آنکه اویلپرایس در گزارش خود، اطلاعات غلط در مورد میدان گازی چالوس ارائه کرد، شرکت نفت خزر بهعنوان متولی اکتشاف و توسعه میدان گازی چالوس توضیحاتی با عنوان «پاسخ به ابهامات رسانهای منتشرشده در باب ساختار چالوس» منتشر کرد و در آن توضیح داد که در موررد میزان ذخایر گازی موجود در میدان چالوس، باید منتظر حفاری اکتشافی باشیم و اکنون نمیتوان در این خصوص نظر داد.»، همچنین جالبتر آنکه رسانههای زرد بهنقل از کاظم جلالی ـ سفیر ایران در روسیه ـ ادعا کردهاند که واگذاری میدان گازی چالوس به روسها و چینیها، بخشی از توافق 20ساله با روسیه است، این در حالی است که همان زمان جلالی، چنین ادعایی را تکذیب کرد و گفت: «موافقتنامه 20ساله با روسیه که قرار است در مجلس شورای اسلامی تصویب بشود، هیچگونه جنبه محرمانهای ندارد و بنا شد که پیشنویس آن توسط جمهوری اسلامی ایران تهیه و به طرف روسی ارائه شود.»
از دیگر شایعات رسانههای زرد فضای مجازی این بود که «دومین کشور دارای ذخایر گاز، به مشکل برخورده است، چون جمهوری اسلامی در حال تأمین سوخت رایگان برای لبنان و ساختن نیروگاه برق برای این کشور است.»، اما ماجرا چیست؟! امیرعبداللهیان ـ وزیر امور خارجۀ کشورمان ـ 22م دیماه برای سفری سهروزه وارد بیروت شد و با همتای لبنانی خود عبدالله بوحبیب دیدار کرد. او در کنفرانس خبری مشترک با حبیب تأکید کرد جمهوری اسلامی در هر شرایطی «دوست باوفای لبنان» خواهد ماند و ایران آماده تأمین سوخت لبنان است. رسانههای غربگرا در لبنان ادعا کردهاند که ایران نمیخواهد سوختی به لبنان بدهد و صرفاً حرف میزند، این در حالی است که امیرعبداللهیان تأکید کرده است که «هر زمانی که مقامات بیروت در خصوص موضوع سوخت اعلام نیاز کنند، تهران آمادگی کمک به بیروت را دارد.»، در ایران اما ادعا میشود این سوخت قرار است رایگان به لبنان داده شود، در حالی که پیشتر سخنگوی وزارت امور خارجه توضیح داده بود که این ارسال سوخت، رایگان نخواهد بود، همچنین ربط دادن اظهارات امیرعبداللهیان به بحران گاز در ایران، حاصل بافتن شایعات توسط رسانههای زرد است؛ چرا که از یک سو وزیر امور خارجۀ کشورمان از صادرات سوخت (بنزین، گازوئیل و...) صحبت کرده است و این ربطی به صادرات گاز (آن هم بهصورت رایگان) ندارد.
از دیگر سو، حرف از ساخت نیروگاه برق بهمیان آمده است که نوعی صادرات خدمات فنی و مهندسی محسوب میشود و باز هم ربطی به گاز ایران ندارد، همچنین یکی از نقاط قوت ایران، توانایی بالا در خدمات فنی و مهندسی است و صادرات این خدمات به کشورهای همسایه، میتواند ارزآوری خوبی برای کشور بههمراه داشته باشد، همچنین سید حمید حسینی ـ فعال اقتصادی ایرانی در بخش پتروشیمی ـ به تجارتنیوز گفته است که با فرض انجام صادرات گازوئیل به لبنان، این کشور موظف به پرداخت است، مگر آنکه بنا به دلایلی امکان پرداخت نداشته باشد، در این صورت صادرات با تخفیف یا بهصورت اعتباری از سوی ایران دنبال میشود.
بنابراین اگر ما نه گاز رایگان به لبنان صادر میکنیم و نه میدان گازیمان را به روسیه فروختهایم، چطور با بحران گاز مواجهیم در حالی که ادعا میکنیم دومین ذخایر گاز دنیا را داریم؟! در پاسخ به این پرسش، دو دیدگاه کارشناسی وجود دارد؛ برخی معتقدند اگر تحریمها لغو شوند و امکان جذب سرمایه خارجی فراهم شود، با نصب سکوهای تقویت فشار در فازهای میدان پارس جنوبی، میتوان تولید روزانۀ گاز را بهقدری بالا برد که نهتنها نیاز داخل تأمین شود، بلکه بخش مهمی از گاز مورد نیاز اروپا را نیز تأمین کنیم، بر این اساس دستکم نصب سکوهای تقویت فشار برای 24 فاز پارس جنوبی، نیاز به 60 میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد، در مقابل، دکتر مسعود درخشان معتقد است حتی با نصب سکوهای تقویت فشار برای همۀ فازها، در سال 1420 تولید پارس جنوبی روزانه 350 میلیون مترمکعب کمتر از امروز خواهد بود، بنابراین اگرچه تلاشهای دیپلماتیک برای رفع تحریمها مهم است، اما بر اساس این دیدگاه «ادعای حل مشکل گاز با سرمایهگذاری خارجی» با وجود میادین فعلی گاز افسانهای بیش نیست.
روشن است که احتمال اکتشاف میادین جدید در صورت سرمایهگذاری بیشتر در حفاری اکتشافی گاز وجود دارد، اما نمیتوان سیاستگذاری را معطل احتمال کشف منابع جدید کرد، بنابراین باید از راهکارهای موجود برای مدیریت بهینۀ منابع گازی استفاده کرد، راهکارهایی که در دولت قبل، کاملاً کنار گذاشته شدند. شاید مهمترین راهکار، طرح ذخیرهسازی گاز بود که متأسفانه در دولت تدبیر و امید، مشروط به جذب سرمایهگذاری خارجی شد و بعدتر، شرکت ذخیرهسازی در سال 96 منحل شد. تنوعبخشیدن به سبد انرژی کشور و همچنین جلوگیری از هدررفت گاز سوزاندهشده حین استخراج نفت نیز از دیگر راههایی است که باید احیا شود. بهطور کلی تقریباً روزانه 850 میلیون مترمکعب گاز مصرفی تولید میشود که در فصلهای سرد سال فقط 650 میلیون مترمکعب آن به مصرف خانگی میرسد. حجم صادرات گاز روزانه تقریباً 50 میلیون مترمکعب است که سهم قابلتوجهی از تولید محسوب نمیشود و همان هم بههیچوجه رایگان نیست، بنابراین ادعای کمبود گاز بهدلیل فروش میدان گازی به روسیه یا هدیۀ گاز به لبنان، دروغهای شاخدار رسانههای زرد مجازی هستند.
+