به گزارش ایران اکونومیست؛ محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی بعد از اینکه طی سالهای گذشته خود را به تخت پادشاهی نزدیکتر کرد، تلاش گستردهای برای ارائه چهرهای اصلاحطلبانه از خود به کار گرفته و وانمود میکند که رویکردهای سنتی عربستان به پایان رسیده و مردم این کشور از این پس با آزادی بیان و عمل و رفتار بیشتری زندگی خواهند کرد. وی با توسعه نمونههای زندگی مدرن اروپایی در پروژههای کلان تلاش دارد خود را به عنوان یک نئولیبرال معرفی کند، فارغ از اینکه رویکردهای استبدادی با روحیه وی عجین شده است. رفتاری که طی سالهای گذشته نمودهای مختلف آن در ابعاد سرکوبهای داخلی، افزایش احکام صادره زندان و اعدام ضد مخالفان سیاسی، نقض گسترده آزادیهای اقلیت های دینی و مذهبی، مهاجران خارجی و نقض حقوق زنان و گسترش فساد شاهد آن هستیم.
از سوی دیگر مقامات ریاض سنگبنای سیاست خارجی خود را مبتنی بر جلب حمایت قدرتهای غربی برای بقای حاکمیت غیر دموکراتیک خود در عربستان قرار دادهاند، علاوه بر اینکه تلاش گستردهای در توسعه ایدئولوژی وهابی و تکفیری مبتنی بر این رویکرد در منطقه دنبال میکنند که منجر به مداخله گسترده این کشور در امور داخلی دولتهای دیگر منطقه و بینالملل و جنگ افروزی ضد برخی از آنها از جمله یمن شده است. آنچه در این مجموعه مقالات بررسی خواهد شد، ابعاد سیاستهای متناقض حاکمیت سعودی در دو عرصه داخلی و بینالمللی و تشریح نقض گسترده مبانی انسانی در رفتارهای حاکمان سعودی است.
ج: عربستان و مداخله در لبنان
عربستان سعودی همواره به لبنان به عنوان یکی از حیاتخلوتهای خود در منطقه مینگریسته و ارزش مستقلی برای سیاستمداران و سیاستهای این کشور قائل نیست. سعودیها عادت دارند مانند سایر کشورهای منطقه، سیاستمداران لبنانی به ویژه احزاب وابسته به ریاض را قانع به حرف شنوی از خود کنند و هر گونه تمرد آنها از دیکتههای ریاض را با واکنشهای سخت مواجه کنند.
دخالت عربستان سعودی در امور داخلی لبنان و تلاش برای ناآرامی اوضاع این کشور را از دو بعد میتوان بررسی کرد، اولین بعد حمایت از گروههای تروریستی در این کشور که طی سالهای اوج بحران سوریه شاهد آن بودیم و با فعالیتهای امنیتی حزب الله لبنان در جنوب لبنان خنثی شد.
از سوی دیگر حمایت مطلق عربستان سعودی از برخی گروههای سیاسی داخلی لبنان در جریان 14 مارس بویژه حزب نیروهای لبنانی و تا حدی جریان المستقبل سرنخ بسیاری از مداخلات عربستان در لبنان را اثبات می کند. منافع در هم تنیده ریاض با این گروههای سیاسی باعث شده که آنها همکاری گستردهای در ایجاد خلأ حاکمیتی در دوره کنونی لبنان از خود نشان دهند. مخالفت با حزب الله لبنان و برنامههای ضد صهیونیستی این حزب از مهم ترین دستور العملهای مقامات ریاض در لبنان است.
مواضع مشکوک ریاض در جنگ 33 روزه
در طول جنگ جولای 2006 میان لبنان و رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی خرید سلاح از ایالات متحده را به ارزش 2.6 میلیارد دلار افزایش داد. «طارق البشری» اندیشمند، قاضی و مورخ مصری درباره قراردادهای تسلیحاتی عربستان و آمریکا در طول جنگ جولای 2006 میان لبنان و رژیم صهیونیستی میگوید: در آن زمان به این نتیجه رسیدیم که دولت عربستان چند میلیارد دلار به کارخانههای اسلحهسازی آمریکا پول داده؛ در حالی که این کارخانهها سلاح و مهمات در اختیار اسرائیل قرار میدهند تا مردم لبنان را قتل عام کند.
به این ترتیب رابطه عربستان سعودی و حزبالله در طول جنگ جولای 2006 متشنجتر از گذشته شد و عربستان عملیات ربایش 2 نظامی صهیونیست توسط حزبالله را یک ماجراجویی محاسبه نشده توصیف کرد. در واقع عربستان در طول این جنگ از رژیم صهیونیستی حمایت میکرد و مواضع ریاض در راستای توجیه تجاوزات اسرائیل به لبنان بود. همچنین ماشین رسانهای عربستان کاملاً در خدمت صهیونیستها قرار داشت. علاوه بر آن، ریاض حامی اصلی پروژه خاورمیانه جدید بود که دولت وقت آمریکا از طریق «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه اسبق این کشور در آن زمان اعلام کرده بود.
بعد از پیروزی مقاومت در جنگ جولای 2006، «فؤاد سنیوره» نخستوزیر وقت لبنان در سال 2008 یک هجمه گسترده علیه شبکه ارتباطی حزبالله آغاز کرد و در تاریخ 6 مه بیانیه دولت وقت لبنان صادر شد مبنی بر اینکه هیئت وزیران تصمیم گرفته شبکه ارتباطی ایجاد شده توسط حزبالله را غیرقانونی و در قالب تجاوز به حاکمیت دولت و مردم لبنان معرفی کند و بر این اساس همه ارگانها و شرکتها و شخصیتهای وابسته به این شبکه حزبالله باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند. این تصمیم موجب انفجار اوضاع لبنان در تاریخ 7 مه 2008 شد که البته توطئه جریان 14 مارس علیه مقاومت با تدابیر حزبالله خنثی شد.
گسترش تروریسم در لبنان
شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب در سال 2016 به دستور عربستان حزبالله را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کردند. از آن زمان عربستان کشورهای مختلف از جمله همپیمانان خود را برای تحت فشار قرار دادن و محاصره حزبالله تحریک کرد. ریاض همچنین از طریق مهرههای خود در داخل لبنان تلاش زیادی برای جلوگیری از ائتلاف گروههای لبنانی با حزبالله کرد.
همزمان با تحولات میدانی در سوریه بعد از آغاز بحران این کشور در سال 2011 و جنگ جهانی تروریسم ضد آن، که عربستان سعودی نقش مهمی در این جنگ ایفا میکرد. ریاض به فکر فعالسازی یک جبهه جدید برای تروریستها در شمال لبنان افتاد که البته ایده اولیه این اقدام توسط یک مؤسسه نزدیک به رژیم صهیونیستی مطرح شد. این اقدام عربستان به گروههای سَلَفی داخلی و هزاران آواره سوری امکان داد تا وارد درگیری در لبنان شده و راه ورود تروریستها را به این کشور باز کنند. از طرف دیگر در سال 2014 عناصر گروه تروریستی تکفیری داعش که تحت حمایت مستقیم عربستان قرار داشتند شروع به انجام عملیاتهایی در ضاحیه جنوبی بیروت کردند.
ربودن نخستوزیر رسمی لبنان
روشهای مداخله عربستان سعودی در لبنان متفاوت بوده و حوزههای سیاسی و اقتصادی و امنیتی و قضایی این کشور را شامل میشود. روند تحریمهای عربستان ضد لبنان نیز از یک دهه گذشته همچنان سیر صعودی داشت تا اینکه روابط بین ریاض و سعد حریری به شکل بی سابقهای متشنج شد. بعد از ربوده شدن سعد حریری در ریاض در سال 2017 و بیانیهای که تحت فشار سعودیها ضد حزبالله صادر کرده و در خاک عربستان از منصب نخستوزیری لبنان استعفا داد، دشمنی عربستان با لبنان وارد فاز جدیدی شد.
ریاض گرچه بعد از پایان بحران گروگانگیری ضد حریری نخستوزیر لبنان در عربستان سعودی مناسبات خود حتی با گروه های سیاسی تحت امر خود در لبنان را به کمترین حد کاهش داد، اما طی ماههای اخیر و در نتیجه بروز خطر خلأ قدرت در این کشور بار دیگر تحرکات خود را در لبنان افزایش داده است. کاهش سطح مداخله ریاض در تحولات داخلی عربستان را میتوان در نتیجه شکست سیاستهای این کشور در انتخابات پارلمانی گذشته لبنان و رسوایی گروگانگیری نخستوزیر لبنان در ریاض دانست.
بعد از آن اعتراضات اکتبر 2019، تحریمهای آمریکا ضد لبنان و محدودیتهایی که بنا به «قانون سزار» در سال 2020 ضد لبنان تحمیل شد عرصه مناسبی برای عربستان جهت سوء استفاده از فضای متشنج لبنان بود. ریاض از مارس 2021 به بهانه توقیف یک محموله حاوی مواد مخدر در کامیون حامل میوه که از لبنان عبور کرده بود واردات سبزیجات و میوه از لبنان را ممنوع و شروع به اتهامزنی ضد حزبالله در این پرونده کرد.
مانعتراشی در عبور از خلأ سیاسی
در عرصه تحولات سال جاری نیز مانورهای عربستان برای تاثیرگذاری بر پرونده ریاستجمهوری لبنان از ماهها قبل آغاز شده و بازیگردان برنامههای ریاض در این زمینه «ولید البخاری» سفیر سعودی در بیروت است. عربستان همزمان که در تلاش برای سازماندهی کمپینی جهت روی کار آوردن یک رئیس جمهور از اردوگاه مخالف حزبالله در لبنان است، سعی دارد جلوی هر ابتکار داخلی و خارجی که به حل بحران سیاسی لبنان کمک میکند را بگیرد.
چند هفته قبل سفارت سوئیس در لبنان از نیروهای سیاسی این کشور دعوت کرده بود تا با حضور در یک ضیافت شام در این سفارتخانه برای انتخاب رئیس جمهور به توافق برسند که سفارت عربستان مانع آن شد. اما سعودیها درحالی که مانع تجمع نیروهای سیاسی لبنان در سفارت سوئیس شده بودند، شنبه 5 نوامبر نشستی تحت عنوان «کنفرانس طائف» در کاخ یونسکو لبنان برگزار کردند تا بار دیگر در عرصه این کشور خودنمایی کنند.
سفارت عربستان از احزاب و نیروهای سیاسی داخلی و خارجی در لبنان دعوت کرده بود در این نشست حاضر شوند و مقامات لبنانی همچون «نجیب میقاتی» نخستوزیر دولت موقت از جمله شرکتکنندگان در توافق طائف بودند و سفیر عربستان تلاش کرد بگوید که توافق طائف همچنان اولین مرجع برای ساختار سیاسی و اجتماعی لبنان است.
به عبارت دیگری سعودیها از خلال برگزاری چنین کنفرانسی در تلاش برای بازیابی نفوذ از دست رفته خود در لبنان هستند تا ابتکارهای سیاسی این کشور را به انحصار خود دربیاورند. اما با وجود اینکه شمار زیادی از شخصیتهای برجسته لبنانی و حتی خارجی در کنفرانس توافق طائف حضور داشتند، جای خالی خاندان حریری از جمله سعد و سایر اعضای جریان المستقبل که مهمترین حامیان عربستان در لبنان بودند، در این کنفرانس بسیار جالب توجه بود. از آن گذشته هیچ نمایندهای از حزبالله یا جنبش امل در کنفرانس مذکور حاضر نبود و بنابراین عربستان نمیتواند ادعا کند که این نشست را به منظور متحد کردن لبنانیها جهت خروج از بحران سیاسی سازماندهی کرده است.
با وجود اینکه تلاش سعودیها برای تاثیرگذاری بر پرونده ریاستجمهوری لبنان تاکنون نتیجه عملی نداشته اما روند انتخاب رئیس جمهور را در این کشور بسیار کند و پیچیده کرده؛ تا جایی که نمایندگان پارلمان از فشارهای سفارت عربستان شکایت میکنند. با ازسرگیری نشستهای پارلمانی لبنان برای انتخاب رئیس جمهور نیز به نظر میرسد سعودیها تحرکات خود را برای تحت تاثیر قرار دادن آرای نمایندگان تشدید کنند.
دامن زدن به بحران اقتصادی لبنان، تلاش برای نشر تفکر وهابیت در این کشور، مداخله در امور نظامی و ایجاد کمپینهای رسانهای ضد مقاومت از جمله دیگر اقدامات عربستان علیه لبنان در چند دهه گذشته است که مدتی پیش با تحریم این کشور به بهانه انتشار اظهارات «جورج قرداحی» وزیر رسانه لبنان درباره جنگ یمن به اوج خود رسیده است. به طور کلی مشکل عربستان در لبنان حضور گروههای مقاومت و جنبشهای آزادیخواهانه از جمله حزبالله بوده و خواسته نهایی ریاض در منطقه، تأمین و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی و خدمت به پروژههای آمریکا حتی به قیمت نابودی امت عربی ـ اسلامی است.
سعودی طی این سالها با وجود فشارهایی که به حاکمیت لبنان وارد کرد، نتوانست در برخی پروندههای داخلی و منطقهای از جمله ممانعت از تشکیل دولت مستقل در لبنان و اتخاذ مواضع خصمانه ضد جمهوری اسلامی ایران از سوی لبنانیها موفق عمل کنند. همین موضوع راز مجموعهای از سیاستهای عقاب آمیز سعودیها ضد لبنان بود که شامل اعمال محدودیت در سفر اتباع خود به این کشور و تعلیق کمکهای نظامی به بیروت و ... میشود.
ادامه دارد...