ایران اکونومیست پلاس: ویدئو با این عنوان کوتاه شروع میشود. مرد جوان در چشم همه ما زل میزند و میگوید که میخواهد با مرگ خودخواستهاش توجه برخی رسانهها را به خود جلب کند و امیدوار است که حرکتش پیامی باشد به مردم ایران که فکر نکنند ایرانیان خارج از کشور در غم آنان شریک نیستند! این ویدئوی کوتاه از 5 دی ماه تا امروز همچنان در فضای مجازی دست به دست میشود و کاربران طوری با شوق و ذوق این ویدئو را منتشر میکنند که انگار با یک صحنه کاملا عادی مواجه هستند!
خودکشی یک پدیده رنجآور اجتماعی است که نه تنها نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت؛ بلکه باید برای این درد اجتماعی چاره کرد. خودکشی نه تنها برای فردی که دست به چنین انتخابی میزند، زیانبار است؛ بلکه برای اجتماع نیز زیان فراوانی در پی دارد. حالا فرض کنید ما بدون توجه به این آثار زیانبار حدود یک هفته است که این ویدئوی خشونت آمیز را دست به دست میکنیم؛ بدون آنکه به تاثیر آن بر روی نوجوانان و یا بیماران روان که مخاطب این ویدئو قرار میگیرند، توجه داشته باشیم. آیا در خودکشی فضیلتی نهفته است که باید همه را از آن با خبر کنیم؟ آیا انتشار چنین ویدئویی برای جامعه مفید است و منجر به رواج یک انقلاب فکری میشود؟
تماشای صحنههای خشونتآمیز به تکرار صحنههای خشونت آمیز منجر خواهد شد
دکتر محمد رحیمی (جامعهشناس و استاد دانشگاه) درباره آسیبها و تبعات منفی رواج خودکشی در جامعه میگوید: «ویدئویی که این روزها درباره خودکشی یک جوان ایرانی در لیون فرانسه در شبکههای اجتماعی مجازی وایرال شده که قبل از خودکشی با انتشار یک فیلم گفته است، میخواهم صدایم را به جریانات اخیر برسانم و مردم صدای من را بشنوند با توجه به تقسیمبندی امیل دورکیم، یکی از بنیانگذاران دانش جامعه شناسی و فردی که نخستین بار پدیده خودکشی را به صورت علمی و از دیدگاه اجتماعی مطالعه کرد، یک نوع خودکشی از نوع دگرخواهانه است. یعنی فرد با این عمل خود، خواسته جامعه و گروهی از مردم را به خود و هدفش که به تعبیر خودش هدف اجتماعی است، متوجه سازد.»
او ادامه میدهد: «فارغ از جریانات اخیر کشور که پرداختن به آن موضوع بحث ما در این گفتگو نیست، قصد بنده این است که جامعه، گروه و نهادهای اجتماعی را متوجه پیامدها و آسیبهای انتشار گسترده این ویدئو در شبکههای اجتماعی و حوزههای عمومی ساخته و نسبت به موج گسترش خودکشی با انتشار این قبیل ویدئوها هشدارهای لازم را داده باشم. مسالهای که اکنون شاهد آن هستیم این است که مردم دارند این ویدئوی خودکشی را دست به دست میکنند؛ این اتفاق همان طور که شما نیز اشاره کردید، اتفاق خوشایندی نیست و آسیبهای اجتماعی زیادی را به همراه دارد.»
او معتقد است: «تماشای این صحنه توسط نوجوانان و جوانان که با اندک تلنگری احساسات و عواطف شدیدی را تجربه میکنند یا افراد دارای مشکلات روانی نظیر افسردگی که هیچگونه امیدی نسبت به زندگی و اصلاح رویههای زندگی روزمره ندارند، افرادی که احساس بی قدرتی اجتماعی دارند و تصور می کنند هیچ نقشی در تغییر وضع موجود ندارند، تبعات منفی بسیاری به همراه دارد. آلبرت بندورا در نظریه یادگیری اجتماعی معتقد است تماشای صحنههای خشونتآمیز به تکرار صحنههای خشونت آمیز منجر خواهد شد. این جریانی که چند روز اخیر به راه افتاده و موج گستردهای از افراد از گروههای اجتماعی مختلف با آن همنوایی کردهاند، چنانچه جدی گرفته نشود و به عنوان یک پدیده عادی همانند بسیاری از پدیده های عادی زندگی روزمره از کنار آن گذر کنیم، باعث خواهد شد از ابعاد و پیامدهای منفی آن مغفول شویم و با موجی از گسترش این نوع خودکشیها مواجه خواهیم شد که دیگر تبدیل به بحران اجتماعی شده و نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.»
اگر رسانه را از زندگی نوجوانان و جوانان حذف کنیم زندگی روزمرهشان مختل میشود
این جامعهشناس ادامه میدهد: «به عنوان فردی که با توجه به تخصص و حوزه کاری خود این جریانات را رصد میکنم، صراحتا عرض میکنم در حوزه نوجوانان و جوانان ما هیچ گونه کانال ارتباطی مشخصی نداریم، یعنی زمانی که میخواهیم با این گروه اجتماعی گفتگو کنیم، دقیقا نمیدانیم نماینده آنها کیست و چگونه میشود با زبان خوشان به آنها گفتگو کرد. شاید بگویید خانواده و نظام آموزشی، دو کانال ارتباطی مهم ما هستند، اما بنده معتقدم نوجوان و جوان امروزی ارزشها و نگرشهایش نه در خانواده، نه در نظام آموزشی بلکه در رسانهها شکل میگیرد و این گروه اجتماعی را بدون رسانهها نمیتوانیم تصور کنیم؛ در واقع اینها به هم گره خوردهاند.»
رحیمی درباره تاثیر رسانه بر روان نوجوانان میگوید: «اگر رسانه را از زندگی نوجوانان و جوانان حذف کنیم زندگی روزمرهشان مختل میشود. رسانهها امروزه همه زندگی نوجوانان و جوانان هستند و تاثیر پذیری آنها از این طریق به جرأت میتوانم بگویم از خانواده و نظام آموزشی بیشتر شده است. بنابرین ناگزیریم برای شناخت نوجوانان و جوانان از طریق رسانهها با آنها وارد گفتگو شویم و نسبت به آسیبهای اجتماعی این پدیده اقدامات لازم را انجام دهیم. اما این جریان در جامعه ما در چند سال اخیر سابقه داشته است.»
او با اشاره به پیشینه وقایع این چنینی توضیح میدهد: «دو دختر ۱۵ ساله اصفهانی که در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۹۶ قبل از خودکشی با انتشار ویدئو خود را از روی پل انداختند یا سعید جوان ۱۹ ساله اردبیلی ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ قبل از خودکشی با انتشار ویدئو خود را از بالای ساختمان در میدان شریعتی به پایین انداخت، همگی پیامدهای اجتماعی ناگواری را رقم زدهاند. اکنون نیز با موجی از انتشار این ویدئو در شبکه اجتماعی مجازی مواجه هستیم. زمانی که نوجوانان و جوانان این صحنه را تماشا میکنند، با حجم انبوهی از یاس و نا امیدی و استیصال مواجه میشوند؛ با پرسشهای بی پاسخ و تصور زندگی فاقد معنا و در نتیجه افکار خودکشی به ذهنشان خطور میکند و چون توان مدیریت احساسات و عواطف خود را ندارند، اتفاقات ناگواری را رقم میزنند. لذا فهم نوجوان و جوانان و ورود به دنیای ذهنی آنها اولین گام در مدیریت مسائل جوانان است و این میسّر نخواهد شد، مگر اینکه از طریق رسانهها و اعتماد آفرینی در این حوزه بتوانیم ارتباط مؤثری برقرار کنیم.»