ایران اکونومیست پلاس: «بابا نوئل» شدن فقط نقش بازی کردن نیست؛ بلکه یک مهارت است. برای همین هم هست که بابانوئلهای بداخلاق، هزاران دلار برای یادگیری هنر، علم و وظایفی که درباره سرگرم کردن کودکان در ایام کریسمس وجود دارد، خرج کردهاند. دهها سمینار، کارگاه و کلاس آموزشی وجود دارد که نکات مهم این حرفه را به صورت تخصصی آموزش میدهند. مدرسه «چارلز دبلیو هاوارد سانتا» میشیگان، قدیمیترین مدرسه بابانوئلهاست که حالا صد سال است که از زمان تاسیسش میگذرد و برخی آن را «هاروارد بابانوئل»ها میدانند.
«بابانوئل» بودن یک روش زندگی است
«چارلز دبلیو هاوارد سانتا» هر ساله میزبان مشتاقانی از سراسر آمریکاست که میخواهند بدانند چگونه به یک مرد شاداب و سرزنده در کت و شلوار قرمز تبدیل شوند؟ هنرجویان این مدرسه طیفهای مختلفی را شامل میشوند؛ از بابانوئلهایی که میخواهند در فروشگاههای زنجیرهای بزرگ استخدام شوند تا یک افسر پلیس که دوست دارد رابطه صمیمانه با بچهها را یاد بگیرد. رییس مدرسه بابانوئلها معتقد است: «بابانوئل بودن یک روش زندگی است. این یک حالت ذهنی است؛ نه یک عمل... ما در تلاش هستیم تا سفیران عشق و شادی معرفی کنیم.»
اولویت تحصیل با ریشسفیدهاست
این مدرسه، افرادی با میانگین سنی ۶۳ سال را پذیرش میکند و به آنها یاد میدهد که چگونه با کودکان معاشرت کنند. بابانوئلها باید در مدرسه یاد بگیرند که چگونه در ایام تعطیلات کریسمس سرحال باشند. آنها باید اصول اخلاقی را به خوبی بیاموزند و یاد بگیرند که چطور برای دوربینهای عکاسی ژست بگیرند.
اولویت ثبت نام در این مدارس نیز با کسانی است که سری پر از موی سفید و ریش بلند داشته باشند اما افرادی که این ویژگی را نداشته باشند هم میتوانند در مدرسه ثبت نام کنند؛ مخصوصا اگر در حوزه روانشناسی کودک تجربه داشته باشند.
چه کسانی اجازه بابانوئل شدن ندارند؟
هر سال صدها نفر برای آموزش بابانوئلی در مدرسه هاوارد بابانوئل درخواست تحصیل می دهند، اما همه آنها پذیرفته نمیشوند. این مدرسه کسانی را که علاقهای به آواز خواندن ندارند یا به نظر میرسد، برای مواجه با کودکان در سنین مختلف به اندازه کافی صبور نیستند را ثبت نام نمیکند. پس از گزینشها در نهایت حدود 200 بابانوئل برای تحصیل وارد مدرسه میشوند. والنت (مدیر مدرسه) جلسه معارفه در مدرسه را با این آرزو آغاز میکند: «بیایید تلاش کنیم تا بهترین بابانوئلهایی باشیم که میتوانیم باشیم.»
یکی از بابانوئلهای محصل در این مدرسه درباره تجربههای شخصیاش میگوید: «به عنوان یک بابانوئل باید همیشه مراقب باشید؛ زیرا هرگز نمیدانید که بچهها قرار است از شما چه بپرسند؟در طول آموزش در این مدرسه، بابانوئلها در زمینه روانشناسی کودک آموزش میبینند و ترفندهای مفیدی را از متخصصان و حتی یکدیگر یاد میگیرند؛ مثلا اینکه چگونه با بچههای ژولیده و یا بچههای گریان رفتار کنیم؟ بابانوئلها حتی زبان اشاره ابتدایی را یاد میگیرند؛ زیرا مهم است که بتوانیم شادی کریسمس را به همه کودکان منتقل کنیم.»
بابانوئل آنها و حاجیفیروز ما!
همانطور که بابانوئل یک چهره افسانهای در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحیان است، «حاجیفیروز» نیز چهره افسانهای فولکلور ایرانیان است. حاجب فیروز در نخستین روزهای هر سال در کنار «عمو نوروز» به شهرها میآید تا آمدن نوروز را به مردم خبر دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاهرُخ، با کُلاهِ دوکی، گیوههای نوکتیز و جامه سرخ است که با دایرهزنگی و تنبک به خیابانها میآید و به رقص، شیرینکاری و خواندن آواز میپردازد.
یکی از انتقاداتی که به حاجی فیروز وجود دارد، این است که چرا او برخلاف بابانوئل، چهرهای سیاه دارد؟ این در حالی است که چهره سیاه حاجی فیروز به معنی تمام شدن ناپاکی، سیاهی و تاریکی در زندگی افراد و بهنوعی مژدهدهنده فصل بهار است. حاجی فیروز نماد بازگشت سیاوش به جهان مادی ما است و چهره سیاه او خبر از آمدن او از دنیای مردهها را میدهد.
خیلیها در مقایسه بابانوئل و حاجی فیروز، بابانوئل را یک شخصیت هدیهدهنده و حاجی فیروز را یک متکدی میدانند و نسبت به این شخصیت انتقاد دارند؛ این در حالی است که این شخصیت با گذر زمان دستخوش تغییر شده و مدتهاست که در ایران حاجیفیروزهای واقعی جای خود را به متکدیانی در پوشش لباس حاجیفیروز دادهاند تا به جای اینکه در سطح شهر آمدن بهار را نوید دهند، لقمهنانی برای خود دست و پا کنند.
درحالی که مدارس بابانوئل روز به روز تعدادشان بیشتر میشود، حاجی فیروز در ایران حتی ثبت ملی هم نشده است!