«مریم» خانم، هفتهای یکبار برای کمک به مادرم در امور منزل به خانه شان میآید. کهولت سن مادر و اشتغال همه فرزندان و دور شدن آنها از خانه، فقط یک گزینه برای ما به جای گذاشته و آن استفاده از نیروی کار خانگی دستمزدی برای کمک به مادر است. هر هفته سعی می کنم برنامهام را جوری تنظیم کنم تا قبل از رفتن به سر کار، اول مریم خانم را ببینم و با ایشان گپی بزنم. پرسیدن احوالاتش و اتفاقات یک هفته خانوادهاش، علاوه بر اینکه مسئولیت انسانی من است و فرصتی را برای همفکری و همدلی فراهم میکند، به عنوان یک جامعهشناس حوزه زنان و به ویژه اشتغال به من این امکان را می دهد تا بیشتر با مشکلات زنان هموطن و هم جنسم آشنا شوم و به عنوان یک محقق فرصتی را برای تحقیق و تجربه عمیق تر و درک بهتر جامعه ام داشته باشم.
کار خانگی به عنوان یک شغل یدی و مداوم، برای زنان کم سواد و حتی در مواردی باسواد، یکی از در دسترسترین فرصتهای شغلی است که همواره با زحمت زیاد، فرسودگی بدنی، عدم وجود حمایتهای اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی به ویژه در راستای مناسبات اجتماعی، همراه است. این نوشتار، نیم نگاهی است به وضعیت کارگران خانگی دستمزدی در جهان و تا حدودی ایران.
کارگران خانگی در آیینه آمار جهانی
کارگران خانگی به کارگرانی گفته میشود که برای یک خانواده به صورت خصوصی و تمام وقت یا برای خانوادههای مختلفی به صورت پاره وقت کار میکنند.
آنها خدمات مراقبتی مستقیم و غیرمستقیم را برای بیماران، کودکان یا سالمندان ارائه میدهند و از جمله افرادی هستند که در اقتصاد مراقبتی فعالیت دارند. در بیستمین کنفرانس جهانی سازمان بین المللی کار در سال ۲۰۱۸، تعریفی برای کارگران خانگی به تصویب رسید که منطبق با آن، «کارگران از هر جنس(زن یا مرد) که به ازای دستمزد یا سود یا به ازای پرداختهای غیرنقدی(مانند ارائه محل زندگی یا غذا و غیره)، به ارائه خدماتی برای یک خانوار میپردازند، کارگر خانگی هستند».
بر اساس آمار سال ۲۰۲۱ سازمان بینالمللی کار(ILO)، ۷۵.۶ میلیون نفر کارگر خانگی بالای ۱۵ ساله در سراسر جهان وجود دارند که بیش از نیمی از آنها، یعنی معادل با ۵۵ درصد، در دو منطقه آسیای شرقی و آمریکای لاتین، زندگی میکنند. جنوب شرقی آسیا، با ۳۶ درصد و پس از آن آمریکای لاتین و کارائیب با ۱۹ درصد، بیشترین سهم از کارگران خانگی در جهان را به خود اختصاص میدهند.
کارگران خانگی زن، بیشترین آمار در جهان
از منظر جنسیتی، زنان بخش عمده و مهمی از نیروی کار خانگی را تشکیل میدهند. بر اساس آمار سال ۲۰۲۱، ۷۶ درصد از ۷۵.۶ میلیون نفر کارگر خانگی بالای ۱۵ ساله در سراسر جهان، زن هستند و فقط یک چهارم از کل کارگران خانگی در جهان، مرد هستند. در سطح جهانی، کار خانگی ۴ درصد از اشتغال زنان و ۱ درصد از اشتغال مردان را در بر میگیرد. این آمار براساس سطح توسعه یافتگی کشورها متفاوت است. آمارهای سال ۲۰۲۲ نشان میدهند که ۱۳.۴ میلیون نفر از کل کارگران خانگی در جهان، از کشورهای توسعه یافته و ۶۲.۲ میلیون نفر از آنها، از کشورهای در حال توسعه هستند. در کشورهای در حال توسعه و نوظهور، ۷۹ درصد زنان در مقایسه با مردان ۲۱ درصد و در کشورهای توسعه یافته ۶۴ درصد زن و ۳۶ درصد مرد، کارگران خانگی هستند.
از منظر تابعیت، میتوان از دو گروه کاگران خانگی مهاجر و غیرمهاجر یا وطنی سخن گفت. کارگران خانگی غیرمهاجر در کشور و وطن خود، به ارائه خدمات میپردازند، اما کارگران مهاجر خانگی، ممکن است در کشوری کار کنند که تابعیت آن را ندارند. برآوردهای جهانی سازمان بینالمللی کار در مورد کارگران مهاجر (۲۰۱۵) نشان میدهد که از ۶۷ میلیون کارگر خانگی، ۱۷ درصد از آنها یعنی معادل یک نفر از هر شش، مهاجر بین المللی هستند.براساس دادههای سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۲۱، در کشورهای عربی، ۸۳ درصد کارگران خانگی، در اروپا و آسیای مرکزی ۵۵ درصد، در اروپای شرقی ۲۵ درصد، و در آمریکای شمالی، ۷۱ درصد از کارگران خانگی را مهاجران تشکیل میدهند.
آسیا مهمترین صادر کننده کارگر خانگی
در اکثر مناطق آسیا، نسبت کمی از کارگران خانگی مهاجران بینالمللی هستند. به طور مثال در آسیای جنوب شرقی و اقیانوس آرام، فقط یک چهارم کارگران خانگی مهاجر هستند و خود این کشورها، از مهمترین صادرکنندگان کارگرخانگی به کشورها و مناطق دیگر هستند. زنان کارگرخانگی مهاجر، معمولا زنان جوان روستایی هستند که به شهرها میآیند یا از کشورهای کم درآمد به کشورهای ثروتمند و توسعه یافته، در جستجوی شغل و زندگی بهتر مهاجرت میکنند. تعدادی از کارگران خانگی هم به کشورهای توسعه یافته و ثروتمند، قاچاق میشوند و شرایط تقریبا مشابه با اسارت را تجربه میکنند، به طوری که کارفرمایان آنها، اغلب پاسپورت کارگران را نگه میدارند و آنها دیگر نمیتوانند به کشور خود باز گردند.
کارگران خانگی در ایران
با مروری بر گزارشات سازمان بینالمللی کار، مشخص شد که دادههای مربوط به ایران قدیمی است و به سال ۲۰۰۸ باز میگردد. براساس این گزارش، ۱۹ هزار نفر کارگر خانگی در ایران وجود دارند که از این تعداد ۱۴هزار نفر زن و ۵ هزار نفر مرد هستند( ILO,۲۰۲۱ ,۲۰۱۳). بنابراین زنان و مردانی که متناسب با نقشهای جنسیتی، به انجام کارهایی مانند نظافت خانه، پخت و پز، شستن و اتو کردن لباسها، باغبانی، نگهبانی از خانه، رانندگی برای خانواده و حتی مراقبت از حیوانات خانگی اشتغال دارند، به عنوان کارگران خانگی شناخته میشوند.
در تمام کشورها، اکثریت قریب به اتفاق زنان در کار خانگی (حدود ۸۰ درصد از آنها)، به عنوان نظافتچی و پرستار مشغولند، اما مردان در طیف وسیعتری از انواع کار خانگی اشتغال دارند. حدود یک سوم از کارگران خانگی مرد، نگهبان، باغبان و کارگران تعمیر و نگهداری ساختمان(سرایدار)؛ حدود یک چهارم از آنها، نظافتچیها و مستخدم و کمی کمتر از یک چهارم آنها، راننده هستند. کارگران خانگی، به صورت تمام وقت یا پاره وقت کار میکنند و ممکن است از طریق خانوادهها یا شرکتهای خدماتی به کارفرمایان معرفی شوند.
براساس آمار سال ۲۰۲۲ مییلادی ، ۷۰ درصد از کارگران خانگی که در کشورهای اتحادیه اروپا اشتغال دارند توسط سازمانهای دولتی یا خصوصی، استخدام شدند و فقط ۳۰ درصد از آنها مستقیما توسط خانوارها به استخدام در آمدهاند. در مورد ایران، ۴۹ درصد از کارگران خانگی(زن و مرد)، به صورت غیرمستقیم و از طریق آژانسهای خدماتی به استخدام در آمدهاند.
بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار در سال ۲۰۱۳، در ایران کارگران خانگی به اندازه سایر کارگران مشمول قوانین عمومی کار هستند. میزان حق استراحت هفتگی آنها نسبت به سایر کارگران یکسان یا حتی در مواردی مطلوبتر است. میزان مرخصی سالیانه با دستمزد آنها نیز با سایر کارگران برابر است، اما پیرامون حداقل دستمزد آنها اطلاعاتی در دسترس نیست.
روند افزایشی نیاز به کارگران خانگی
در مجموع، روند نیاز به کارگران خانگی در سطح جهان به دلایل متفاوت در حال افزایش است.
۱- از دلایل مهم آن، سالخوردگی جمعیت بهویژه در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است که موجب شده تا نیاز به کارگران خانگی، افزایش یابد.
۲- فقر روستایی در بسیاری از کشورها افزایش یافته و زنان کم سواد و کم مهارت، همانطور که گفته شد، بخش اعظمی از کارگران خانگی را تشکیل میدهند. عوامل زیادی باعث میشود که زنان به کارگری در خانهها روی آورند.
۳- زنان از خانوادههای فقیر یا جوامع محروم، اغلب فرصتهای شغلی کمتری دارند و ممکن است بر اساس جنسیت، طبقه، نژاد یا قومیت با تبعیضات متعددی مواجه شوند.
۴- تقاضا برای خدمات خانگی در سراسر جهان به دلیل افزایش زنان شاغل در خارج از خانه و افزایش نیاز به مراقبت طولانی مدت و از دست دادن حمایتهایی که پیشتر توسط خانواده گسترده به افراد ارائه میشد، در حال افزایش است.
کارگران خانگی و نابرابریهای شغلی
با این وجود، کارگران خانگی از شرایط نابرابر کاری، دستمزدی و حمایتهای قانونی نابرابر برخوردارند.
از منظر سطح دستمزدی، با وجود فقدان دادههای کامل از همه کشورها گزارشات حاکی از آن است که سطح دستمزد کارگران خانگی به طور معناداری، کمتر از سایر کارمندان است، به طوریکه در مواردی حتی دستمزد آنها تا ۲۰ درصد کمتر از متوسط دستمزد سایر کارمندان پرداخت میشود، همچنین در قوانین کار بسیاری از کشورها، حق استراحت هفتگی برای کارگران خانگی دستمزدی، در نظر گرفته شده است.
به عنوان مثال، قانون کار در اروگوئه و جنوب آفریقا، یک دوره استراحت پیوسته ۳۶ ساعته در هفته را برای کارگران خانگی در نظر گرفته که شامل روز یکشنبه است. با این حال، گزارشات موجود از کشورهای مختلف جهان، حاکی از وجود نابرابریهای بسیاری است. به گونهای که براساس آمار هنوز در حدود ۴۴.۹ درصد از کل کارگران خانگی، یعنی معادل با ۲۳.۶ میلیون نفر در سراسر جهان بر اساس قوانین ملی حق هیچ گونه استراحتی را در هفته ندارند.
این درحالی است که براساس کنوانسیون کارگران خانگی در سال ۲۰۱۱ ، برخورداری از چنین حقی، نه تنها به سلامت و ایمنی کارگران خانگی کمک خواهد کرد، بلکه به آنها این امکان را میدهد تا با خانوادههایشان وقت بگذرانند و در نتیجه تعادل میان کار و خانواده را ممکن ساخته و به آنها امکان میدهد تا خدمات با کیفیت بهتری را به کارفرمایان خود ارائه دهند.
در برخی موارد، کارگران خانگی توسط آژانسهای خدماتی به استخدام در میآیند و اگرچه این آژانسها، نقش مذاکره کننده و جستجوگر فرصتهای جدید برای کارگران خانگی را بر عهده دارند؛ اما نقشی در نظارت بر شرایط کار ندارند. همچنین اگرچه اغلب آژانسها عملا در جایگاه کارفرما قرار میگیرند، اما تعهدات همراه با آن، یعنی احترام به حقوق کار و تامین حمایت اجتماعی را نمیپذیرند. در برخی موارد حتی آژانسهای مذکور، با ورود به فعالیتهای مجرمانه و تبادل و صادرات کارگران خانگی، پول زیاد و خدمات خوبی به دست میآورند.
اگرچه سیستمهای تأمین اجتماعی در کشورهای مختلف معمولا سعی دارند کارگران خانگی را تحت پوشش قرار دهند، اما این امر، با مشکلاتی مواجه است به طوریکه براساس پیش بینیها، هنوز ۹۰ درصد از کارگران خانگی در سراسر جهان، از سیستمهای تامین اجتماعی برخوردار نشدهاند. یکی از دلایل این مساله، وجود این واقعیت است که کارگران خانگی در یک خانوار به صورت خصوصی کار میکنند و کنترل و بازرسی آنها، دشوار است. همچنین در مواردی کارگران خانگی، بیش از یک کارفرما دارند و در نتیجه، نرخ گردش شغلی را افزایش میدهند. از سوی دیگر، در مواردی پرداخت دستمزدها به صورت غیرنقدی است.
زمانبندی دریافت دستمزدها هم بسیار نامنظم است و روابط کار معمولا از طریق قرارداد کار برقرار نمیشود و بیشتر غیررسمی است. این مشکلات در تضارب با عوامل دیگری مانند عدم به رسمیت شناختن قانونی کار خانگی به عنوان یک شغل، وجود تبعیضهای اجتماعی و قانونی، و سایر عناصر اجتماعی فرهنگی که ارزش و منزلت اجتماعی پایینی را برای کار خانگی در نظر می گیرد، همراه است.
براساس آمارهای سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۶، مهمترین مشکلات در پوشش تامین اجتماعی کارگران خانگی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. البته این مشکل، در برخی از کشورهای صنعتی هم وجود دارد. به طور مثال، تقریبا ۶۰ درصد از کارگران خانگی در ایتالیا در سیستمهای تأمین اجتماعی ثبت نام نکردهاند یا به آنها کمکی نمیشود. در اسپانیا و فرانسه نیز، ۳۰ درصد از کارگران خانگی از پوشش تامین اجتماعی محروم هستند. به هر حال میتوان گفت که هیچ مدل واحد و یکپارچهای برای حمایت اجتماعی از کارگران خانگی در جهان وجود ندارد و اکثر کشورها تصمیم گرفتهاند که حمایت اجتماعی از کارگران خانگی را از طریق تامین اجتماعی عمومی و طرح هایی که از نظر قانونی شرایط پوشش یکسانی را برای سایر کارمندان فراهم می کند، دنبال کنند.
کارگران خانگی و حمایتهای قانونی
تاکنون، برخی قوانین، سیاستها یا طرحهای جدید، برای حمایت از کارگران خانگی تنظیم شده که اگرچه هنوز کاملا به تصویب نرسیده، اما نشان دهنده اراده جمعی برای بهبود وضعیت زندگی و رفاه کارگران خانگی است. این قوانین به موضوعاتی چون حق سازماندهی و داشتن اتحادیه، تحت پوشش قرار گرفتن قانون استخدامی، و حق برخورداری از قراردادهایی با حداقل استانداردهای مکفی اشاره دارد. نقطه آغازین حمایت از کارگران خانگی به سال ۲۰۰۷، باز میگردد یعنی به رویدادی که در آن، کارگران خانگی و سازمانهای حمایتی از سراسر جهان برای اولین بار در آمستردام گرد هم آمدند و نیاز به تغییر در وضعیت موجود کارگران خانگی را پذیرفته و مورد حمایت قرار دادند. بنابراین طی یک تلاش هماهنگ جهانی، کنوانسیون مربوط به کار شایسته برای کارگران خانگی (C۱۸۹) و توصیههای همراه با آن در صدمین کنفرانس بین المللی کار در ژنو به تاریخ ژوئن ۲۰۱۱ به تصویب رسید.
کمپین C۱۸۹ ، ابزاری را برای سازماندهی کارگران خانگی فراهم کرد و اقداماتی را به جهت بهبود شرایط کار و زندگی آنها به اجرا درآورد و به مثابه یک پیشرفت جهانی بود. این کنوانسیون «سهم قابل توجه کارگران خانگی در اقتصاد جهانی» را به رسمیت شناخت و حمایت قاطع خود را با کسب موافقت بیش از ۸۳ نفر از اعضا، نشان داد. این رویداد مهم، ناشی از تلاشهای هماهنگ و طولانی مدت سازمانهای کارگران خانگی در سطح منطقهای، ملی و بینالمللی و متحدان آنها بود.
در سال ۲۰۱۳، شبکه بینالمللی کارگران خانگی، خود را به اولین سازمان اتحادیه جهانی در جهان یا همان فدراسیون بین المللی کارگران خانگی(IDWF) تبدیل کرد که توسط زنان اداره میشود. یک سازمان جهانی برای کارگران خانگی، که مبتنی بر عضویت کارگران خانگی است و هدف آن، حمایت و پیشبرد حقوق کارگران خانگی در همه کشورهاست.
براساس گزارشات ۲۰۲۱، فدراسیون بینالمللی کارگران خانگی، دارای ۸۲ زیرمجموعه از ۶۴ کشور است و نمایندگی بیش از ۵۹۰ هزار نفر از کارگران خانگی را به عهده دارد.
چالشهای پیش روی کارگران خانگی
با وجود نکات مطرح شده، در آخر لازم به ذکر است که هنوز چالشهای متعددی بر سر راه بهبود وضعیت کارگران خانگی وجود دارد. یکی از چالشها، به عدم آگاهی کارگران خانگی نسبت به حقوقشان باز میگردد و اینکه آنها نمیدانند که به ازای مالیاتهای پرداختی و کمکهای مالی چه مزایا و حمایتهایی را میتوانند دریافت کنند. کارگران مهاجر با چالشهای خاصی روبرو هستند که آنها را از حمایت قانونی کمتری برخوردار میکند، بهویژه اگر فاقد مدرک اقامت باشند یا قاچاق شده باشند.
چالش دوم به عدم سازماندهی کارگران خانگی در قالب اتحادیه، اشاره دارد. یک الگوی خوب از انعکاس فعالیت اتحادیهای و در راستای احقاق حقوق کارگران خانگی، اقدامات در کشور آمریکای لاتین است.اکنون متاسفانه در همه کشورها، حمایتهای اتحادیهای از کارگران خانگی وجود ندارد و حتی در برخی از کشورها باوجود آنکه کارگران خانگی، حق قانونی سازماندهی و داشتن اتحادیه را دارند، باز هم بهرهگیری از حمایتهای قانونی، کار آسانی نیست. زیرا کارگران خانگی، گروهی منزوی و آسیب پذیر هستند. ماهیت رابطه کارگر و کارفرما و فقدان اتحادیههایی برای چانه زنی، نبود امکان مذاکره در مورد قراردادهای شغلی با کارفرمایان در کنار فرهنگ جامعه که نگاهی طبقاتی به کارگران خانگی دارد، همگی به آسیب پذیری و انزوای بیشتر آنها کمک می کند.