به گزارش ایران اکونومیست، به استناد اصل ۵۵ قانون اساسی دیوان محاسبات به کلیه حسابهای وزارتخانهها موسسهها و شرکتهای دولتی و سایر دستگاههایی که به نحوی از انحاء بودجه کل کشور استفاده میکنند به ترتیبی که قانون مقرر میدارد رسیدگی یا حسابرسی میکند به استناد بندهای الف و ب ماده (۱) قانون دیوان محاسبات کشور وظیفه دیوان محاسبات در اعمال کنترل و نظارت مستمر مالی به منظور پاسداری از بیتالمال از طریق کنترل عملیات و فعالیتهای مالی و تهیه گزارشهای عملیاتی از دستگاههای اجرایی است.
بررسی و حسابرسی کلیه عملیات و فعالیتهای مالی دستگاههای دولتی و بخشی از نهادهای عمومی غیردولتی به منظور پاسداری از بیتالمال طبق ماده (۱) قانون دیوان محاسبات کشور موجب آن شده که بیش از پیش از ظرفیت قانونی موجود استفاده و رسیدگیهای دیوان محاسبات صرفاً منوط به تهیه گزارش بندهای قانون بودجه سنواتی نباشد، طی سنوات گذشته و با توجه به تعدد قوانین مالی محاسباتی، چگونگی اظهارنظر در خصوص فعالیتهای دستگاههای اجرایی، بررسی و حسابرسی عملکردی دستگاههای اجرایی گزارش تفریغ بودجه سالیانه قرائت شده در صحن علنی مجلس منوط به خواندن بندهای تفریغ بودجه سال گذشته میشد و بعد از این قرائت متن کامل تفریغ بودجه در سایت دیوان محاسبات کشور برای استحضار عموم قرار میگرفت.
طبق ماده ۸ قانون دیوان محاسبات کشور تجزیه و تحلیل لایحه تفریغ بودجه ارسالی از طرف قوه مجریه بر اساس نتایج حاصل از بررسیهای رسیدگیها و یا حسابرسیهای انجام شده و تهیه و ارائه گزارش حاوی نظرات دیوان محاسبات کشور به مجلس شورای اسلامی از تکالیف این نهاد نظارتی می باشد، طبق ماده ۱۰۳ قانون محاسبات عمومی وزارت امور اقتصاد و دارایی مکلف است حساب عملکرد هر سال مالی را حداکثر تا پایان آذرماه سال بعد در اختیار دیوان محاسبات کشور قرار دارد تا مبنای مقایسه چگونگی هزینه کرد مخارج دولت مشخص شود.
طبق ماده ۱۰۴ قانون محاسبات عمومی دیوان محاسبات کشور مکلف است مطابق اصل ۵۵ قانون اساسی با بررسی حسابها و اسناد و مدارک و تطبیق با صورتحساب عملکرد سالانه بودجه کل کشور نسبت به تهیه تفریغ بودجه سالانه اقدام و ارسال گزارش تفریغ بودجه سال قبل را به انضمام نظرات خود به مجلس شورای اسلامی تصمیم و هرگونه تخلف از مقررات این قانون را رسیدگی و هیاتهای مستشاری ارجاع کنند.
دیوان محاسبات کشور به عنوان بازوی مستقل حکومت در چهارچوب موازین خاص و تخصصی و با توجه به اصول قانون اساسی حامل یک وظیفه خطیری است که در پیشبرد اهداف توسعه طلبانه و احقاق حقوق بیتالمال، مشخصاً شرکتهای دولتی، شرکتهای در شرایط واگذاری به بخش خصوصی و وضعیت رسیدگی به این دریای بیتالمال، مهمترین دستگاه نظارتی میتواند باشد با توجه به حضور متخصصان دانشمند و باتجربه که از قشر دانشگاهی که ورودشان از طریق آزمونهای استخدامی رسمی بوده، یک بدنه کارشناسی متخصص و فارغ از مواضلات سیاسی که در گوشه و کنار احساس میشود جان تازهای گرفته است.
این دیوان به عنوان یک کشتی نجات بخش بایستی ناخدایی از جنس خود دیوان و متخصص و فردی با تجربه حسابرسی و آشنا به مسائل حقوقی باشد که اشراف به جنس حسابرسی و رسیدگیهای دیوان محاسبات داشته باشد.
چطور امکانپذیر است این کشتی تخصصی را دست کسی بسپاریم که به هیچ عنوان موضوع حسابرسی که جبهه و خط مقدمه دیوان محاسبات است را درک نکرده باشد. حسابرسی مخصوصاً حسابرسی رعایت که موضوع رسیدگی اصلی دیوان محاسبات است بسیار پیچیدهتر از حسابرسی خصوصی است که بایستی درک شود و به آن بها داده شود تا نتیجه این اهمیت در خصوص توزیع عادلانه ثروت در سفرههای مردم مشاهده شود. این جامعه متخصص وجود دارد.
ما میتوانیم با دیدن و اهمیت دادن به این جامعه تخصصی آن را از رسیدگیهای شکلی و گزارشاتی بدون کیفیت به گزارشاتی خاص و دارای کیفیت تغییر بدهیم اهمیت دیوان محاسبات را از اختصاص دو اصل قانون اساسی باید دانست هیچ نهادی در کشور نمیتواند وظایف گسترده دیوان محاسبات را با توجه به تعداد قوانین در داخل کشور انجام دهد تاثیر دیوان محاسبات را باید در استقلالش جستجو کرد.
ریاست دیوان محاسبات کشور نهتنها یک مدیریت عملگرا است، بلکه عادلی روشنفکر و با درایت و استخوان شکسته مسیر حسابرسی باید باشد، ریاست دیوان محاسبات بایستی اظهارنظرهای با اهمیت در سطح کلان کشور، افشای برخی مسائل در برهههای زمانی خاص را قدرت مزه مزه کردن داشته باشد و نه صرفاً سکویی برای پرش پستهای دیگر! دلسوزی در دیوان محاسبات را میتوان در عدم افشای بسیاری از مسائلی دانست که افشاء در رسانهها تنها نمک بر زخم ملت است. رسیدن به جایگاه واقعی همانند جوامع پیشرفته برای دیوان محاسبات مسیر همواری نیست و تلاش و همدلی و دوری کردن از رفتارهای دو یا چند جانبه بر رسیدن به اهمیت بیتالمال به عنوان مطالبه تمامی مردم کشور و اعتماد به قشر متخصص تحصیل کرده حسابرسان دیوان محاسبات را باید سرلوحه کار دیوان محاسبات قرار بگیرد.
طبق اصول مدیریت نباید به عنوان یک رئیس بلکه به عنوان یک رهبر که خود نیز از جامعه متخصصان آن باشد، انتخاب شود. قطعاً تحقق اهداف کلان و از بین بردن کارهای بیهوده و فرمایشی شکلی که صرفاً جنبه رزومه سازی و استفاده از بیتالمال مخصوصاً دانش و زحمت حسابرسان است بایستی با مدیریت همراه و حسابرسی واقعی همراه شود این همخوانی را باید با ارتباط جامع و کاملی بین جامعه تشکیل دهنده دیوان محاسبات و احدی از آنها به عنوان ریاست دیوان محاسبات مطالبه کرد.