به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه همشهری نوشت: «پاپ کرهای یا کی-پاپ (K-pop) که این روزها به یکی از محبوبترین موسیقیهای نسل نوجوان و دانشآموزی ایران بدل شد، محصول کشور کره جنوبی است که مدتهاست به شکل خردهفرهنگ نهتنها در ایران که میان نوجوانان و جوانان سراسر جهان رواج دارد. از BTS به عنوان محبوبترین گروه کرهای پسرانه تا TWICE، Stray Kids، NCT، ITZY، Red Velvet، EXO، TXT که طرفداران زیادی در میان دختران دارد و البته گروه دخترانه BLACKPINK که به تعبیر کارشناسان با هدف جذب پسران به کی-پاپ ظهور کردهاند. نهتنها موسیقی که حالا فرهنگ، سبک پوشش، مدل مو و حتی زبان کرهای هم یکی از آپشنهای لازم نسل جدید و دانشآموزان ایرانی شده و به نظر میرسد که ذائقه مهاجرتی آنها از اروپا و آمریکا را هم به آسیای شرقی و کره جنوبی تغییر داده. این روزها احتمالا اگر از یک کودک ۱۰ساله ایرانی درباره BTS سؤال شود، رزومه کاملی از این گروه محبوبش ارائه میکند.
در این باره سیدعلی موسوی، پژوهشگر و مترجم در حوزه سواد رسانه، هم از انجام یک پژوهش در توییتر فارسی خبر داده و گفته «بر اساس پژوهشهایی که در حوزه جمعآوری دیتا در شبکههای اجتماعی انجام شده، ۷۷ درصد هشتگهای پرتکرار حوزه فرهنگی توییتر فارسی در سال ۱۴۰۰ را موسیقی کی-پاپ کرهای تشکیل داده است.»
البته جذابیتهای کی-پاپ به برنامههای صداوسیما هم رسوخ کرده و چندی پیش در برنامه عصر جدید، یک گروه موسیقی به تقلید از BTSهای کرهای روی صحنه آمد و اتفاقا مورد استقبال داوران و تماشاگران هم قرار گرفت. حالا افزایش مصرف کی-پاپ در نسل جدید باعث شده که برخی تغییر ذائقه نسل جدید را ناشی از گرایش به همین موسیقی عنوان و تأکید کنند: «نوجوانان به دلیل مصرف بیش از اندازه از محتوای تولیدشده گروههای موسیقی کره جنوبی، خشنتر از قبل هم شدهاند.» اما متولیان آموزش به عنوان اصلیترین نهاد مرتبط با گروههای سنی کودک و نوجوان و گسترش روزافزون موسیقی کرهای در میان آنها، تاکنون پژوهش و مطالعاتی در این باره انجام نداده و اگر هم بوده باشد به صورت عمومی منتشر نکردهاند. اما کارشناسان معتقدند که با توجه به جهانشمولی این موسیقی، میتوان مطالعات جهانی را به نوعی به جامعه ایرانی هم تعمیم داد و بر این اساس نتیجه گرفت که بیشترین گروه تأثیرپذیر از کی-پاپ ۱۵ تا ۲۰ سالههایی هستند که بخش قابل توجهی از آنها را دختران تشکیل میدهند.
کی-پاپ را نشناسی، فضایی هستی!
چالش جدی حوزه آموزشی کشور، فقدان پژوهش و مطالعاتی است که بتواند تغییر سبک در نسلهای مختلف را مورد بررسی قرار دهد. درباره کی-پاپ و افزایش علاقه دانشآموزان به این موسیقی هم همین اتفاق تکراری رخ داده! این نکته را عباس فرجی، مشاور و روانشناس در آموزش و پرورش هم تأیید میکند و به همشهری میگوید: «وقتی که درباره موسیقی کره جنوبی صحبت میشود، باید مشخصا به «کی-پاپ» اشاره کرد، یعنی تمام دنیا، موسیقی کرهای با این نام را میشناسند که قدمتی حدودا ۴۰ساله دارد اما از سال ۲۰۰۰ به بعد بسیار محبوب شد. تا پیش از این، صنعت موسیقی کره جنوبی در رنکینگهای جهانی جایگاه چندانی نداشتند اما از آن سال به بعد، کی-پاپ جزو محبوبترین موسیقیهای جهان شد.»
به گفته فرجی BTS، BIGBANG، EXO و ... نهتنها در بازار موسیقی جهان که اکنون نامهای بسیار شناختهشده در میان گروههای سنی جوان و نوجوان ایرانی است. او در پاسخ به این سؤال که آیا آماری از جمعیت دنبالکننده کی-پاپ یا میزان افزایش مصرف این نوع موسیقی در میان دختران و پسران ایرانی وجود دارد، بیان میکند: «تا جایی که من میدانم تاکنون درباره اینکه در میان دانشآموزان ایرانی، دختران بیشتر مصرفکننده موسیقی کرهای هستند یا پسران، مطالعهای صورت نگرفته. اما کشورهای غربی در این باره مطالعات زیادی انجام دادهاند و تا حدودی تکلیف این آمار و ارقام مشخص است. پژوهشی در کشور آمریکا انجام شد و افرادی از فرهنگهای مختلف در این مطالعه حضور داشتند. ۲۴۰ نفر از آمریکا، ۱۴۰ نفر از اروپا، ۲۸ نفر از کانادا و سایر افراد هم از کشورهای دیگر بودند.»
فرجی با بیان اینکه نکات ارزشمندی از این پژوهش به دست آمد، ادامه میدهد: «نتایج نشان داد که ۷۰ درصد از کسانی که کی-پاپ را دنبال میکردند سن ۱۵ تا ۲۰ سال داشتند، یعنی همان سن دانشآموزان دبیرستانی در کشور ما، شامل متوسطه اول و دوم. نکته بسیار پررنگ هم این بود که ۹۴درصد شرکتکنندگان در مطالعه دختر بودند و اکثریت هم دنبالکننده کی-پاپ. جالب اینجاست که خود من هم به عنوان مشاور و روانشناس در آموزش و پرورش توسط یکی از دانشآموزان دختر با کی-پاپ آشنا شدم. این دانشآموز حدودا ۱۴، ۱۵ سال داشت و زمانی که درباره علاقهمندی او درباره موسیقی صحبت میکردیم، درباره کی-پاپ گفت. وقتی فهمید که BTS و EXO را نمیشناسم، طوری با من برخورد کرد که انگار از سیارهای دیگر آمدهام و تا این اندازه ناآگاهی من برای او عجیب بود.»
این کارشناس فرهنگی معتقد است آمار بهدستآمده از این مطالعه آمریکایی در ایران هم موضوعیت دارد و مخاطبین ایرانی گروههای کی-پاپ هم همان گروههای سنی ۱۵ تا ۲۰ سال هستند و بخش قابل توجهی از آنها را هم دختران تشکیل میدهند: «نکته دیگری که میتوان در این باره بیان کرد این است که کی-پاپ در ابتدا خودش را با گروههای مردانه عرضه کرد و مورد استقبال دختران قرار گرفت اما پس از آن گروههای دخترانه کی-پاپ هم افزایش پیدا کردند و این احتمال وجود دارد، آنها بخواهند گروه هدف را از دختران به سمت پسران هم تغییر دهند. به همین دلیل میتوان اینطور ادعا کرد فعلا طرفداران دختران موسیقی کی-پاپ بیشتر از پسران هستند اما در عین حال پسران هم بهتدریج در حال پیوستن به دنبالکنندگان این گروههای موسیقی هستند.»
صداوسیما مسیر کی-پاپ را هموار کرد
آموزشو پرورش با اینکه بخش قابل توجهی از جامعه هدفش درگیر این سبک از موسیقی شده است اما آگاهی مناسبی در این باره ندارد. فرجی در این باره و در پاسخ به این سؤال که آیا متولیان آموزش در کشور طی این مدت توانستهاند فهم درستی از نوع موسیقی مورد علاقه دانشآموزان به دست بیاورند، بیان میکند: «بعید است که همین الان اگر از معاون پرورشی آموزش و پرورش سؤال شود که چند گروه موسیقی کرهای را نام ببرد، حتی بتواند نام آنها را بیان کند یا اصلا آشنایی داشته باشد. این ضعف بزرگ متولیان آموزش و پرورش است. این در حالی است که کی-پاپ فرهنگ موسیقایی دانشآموزان بهویژه گروه دختران را تا این اندازه تحت تأثیر قرار داده.»
این مشاور درباره اینکه آیا میتوان زمانی برای تغییر ذائقه موسیقایی نوجوانان ایرانی به کی-پاپ تعیین کرد، بیان میکند: «این موضوع ابتدا از صداوسیما آغاز شد؛ زمانی که سریالهای کرهای پخش میشدند و بخش قابل توجهی از جمعیت کشور هم بیننده این سریالها بودند. همین حالا هم در میان نسلهای مختلف جومونگ و یانگوم چهره شناختهشدهای هستند. این مسئله باعث شد که فرهنگ کره برای جامعه ایرانی شناختهتر شود، به همین دلیل مسیر هموارتری برای ورود کی-پاپ و حتی آداب کره جنوبی به کشور فراهم شد و بهراحتی توانست جای خود را باز کند؛ به گونهای که اکنون یکی از پرطرفدارترین موسیقی نسل جوان ما همین گروههای کی-پاپ است.»
کی-پاپ نسل جوان را خشنتر کرده؟
ناآرامیهایی که طی سه ماه اخیر در کشور به وجود آمده، باعث شد که برخی نسل جدید را خشنتر از نسلهای گذشته بدانند و اینطور عنوان کنند که یکی از دلایل بروز خشونت در این نسل، همین کی-پاپ است و اینکه فرهنگ نسل جوان در کشور به همین دلیل تغییر کرده، اما فرجی این موضوع را تأیید نمیکند: «این درست که فرهنگ آسیای شرقی یک فرهنگ با غالب ترس است اما اینکه موسیقی چنین چیزی را انتقال دهد یا حداقل در کی-پاپ این مسئله وجود داشته باشد، صحیح نیست. در ترانهها و تصاویری که آنها منتشر میکنند نماد و نشانههای خشونت وجود ندارد و بیشتر منعکسکننده انرژی و هیجان هستند. البته موسیقی حاوی خشونت زیاد داریم از جمله متالیکا، موسیقیهای اعتراضی که تعدادی از آنها ایرانی هم هستند و برخی سبکهای موسیقی غربی که نمادهای بیشتری از خشونت را دارند اما کی-پاپ این محتوا را منتقل نمیکند.»
این روانشناس درباره اینکه نقش آموزش و پرورش در این باره کجا باید مورد توجه قرار بگیرد، توضیح میدهد: «آنها باید یک بار برای همیشه تکلیف خودشان را با حوزه موسیقی مشخص کنند؛ اینکه موسیقی چه جایگاهی در آموزش و پرورش دارد؟ چه بخواهیم یا نخواهیم، چه دوست داشته باشیم یا نه و حتی قبول کنیم یا مخالفت، موسیقی جزو لاینفک جامعه ایرانی و در بین نسل نوجوان و جوان هم جاری است. هر قدر آن را پس بزنیم اوضاع بدتر خواهد شد. به همین دلیل متولیانی که در این حوزه نقش دارند، باید رایزنیهای لازم را انجام دهند که بالاخره این سبک و گروههای موسیقی وارد آموزش و پرورش شود، وگرنه باید انتظار داشت ورود آن به شکلی غیر قابل انتظار صورت بگیرد.»
او در این باره مثالی هم میزند و میگوید: «مشابه این شرایط در گذشته رخ داد و بعدها متولیان آموزش و پرورش متوجه شدند که یک موسیقی آسیبزا و مستهجن در مدارس در حال پخش است. همان زمانی که ترانه ساسی مانکن که در یک بازه زمانی بسیار هم طرفدار پیدا کرده بود وارد مدارس شد اما مسئولان نمیدانستند این موسیقی متعلق به چه کسی است. دلیل آن این است که متولیان آموزش و پرورش از این فضا دور هستند.»
حذف مکانیسم دفاعی در مقابل کی-پاپ
«نمیتوان انکار کرد گوشیهای گروه سنی نسل جدید بهویژه دانشآموزان، پر شده از ترانه و ویدئوهای کی-پاپ؛ امری که البته تنها مختص ایران نیست و جهانشمول شده است.» این نکته را آسیه خالقی، عضو انجمن روانشناسی ایران، به همشهری میگوید و درباره دلایل افزایش رغبت نسل نوجوان به موسیقی کرهای توضیح بیشتری میدهد: «زمانی که درباره نوجوانان صحبت میکنیم در حقیقت با نسلی مواجه هستیم که بسیاری از آنها در وضعیت نوگرایی و به نوعی پیروینکردن از چارچوبها قرار دارند. آنها گرایشهای فکری جدید دارند و به نوعی از وضعیت کنونی راضی نیستند.»
خالقی تأثیرپذیری همسالان دهههای ۸۰ و ۹۰ از یکدیگر را مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «این تأثیرپذیری در دختران بیشتر است. به همین دلیل میتوان این انتظار را داشت که بیشترین دنبالکنندگان موسیقی کی-پاپ همین دختران باشند. این در حالی است که همه این کودکان به زبان انگلیسی و حتی کرهای مسلط نیستند که معنای ترانهها را بدانند اما محتوا برای آنها مهم نیست و به دنبال جذابیتهای بصری و امیدی هستند که در این موسیقی دیده میشود.»
او معتقد است که نسل جدید به سمت فردگرایی رفته و توصیهپذیر نیست: «این در حالی است که اکنون نهتنها با افزایش محبوبیت کی-پاپ در کشور مواجه هستیم که میل مهاجرت به کره جنوبی هم در این نوجوانان قوت گرفته و برخی از آنها حتی برای رسیدن به چنین خواستهای آموزش زبان کرهای هم میبینند.»
این روانشناس درباره اینکه آیا تغییر خلقوخوی دانشآموزان و تفاوتهای این نسل را میتوان به دلیل افزایش مصرف این قبیل موسیقیها دانست، عنوان میکند: «موسیقی زمانی تأثیرگذار است که صوت و تصویر با هم باشد. صوت و تصویر با حرکات موزون هم جذابیت بیشتری دارد اما در کی-پاپ این خشونت دیده نمیشود و بیشتر باعث انتقال انرژی است. به طور کلی هم نمیتوان گفت که نسل امروز خشن است یا موسیقی منجر به افزایش خشونت در او شده؛ چرا که یکی از مشکلات این کودکان این است که مشکلات ارتباطی با والدین و جامعه دارند و همین مسئله تصور درکنشدن را در آنها تقویت کرده.»
خالقی البته معتقد است که درباره نسل نوجوان باید سبک موسیقایی او پذیرفته شود: «کی-پاپ نهتنها درباره نوجوان ایرانی بلکه برای نسل جوان سایر کشورها هم با افزایش محبوبیت همراه بوده و نباید مکانیسم دفاعی در این باره وجود داشته باشد. بهترین تکنیک در این باره چشمپوشی است؛ چرا که آنها در مرحله گذر از گردنه نوجوانی هستند و باید اجازه تجربه این موسیقیها را داشته باشند. نمیتوان به نسل امروز امر کرد چه موسیقی گوش کند و چه موسیقی را مجاز به استفاده نباشد. نمیتوان این را از نسل جدید گرفت، چون نمیپذیرد و میتواند منجر به رفتار تقابلی شود.»
او انجامنشدن پژوهشهای مرتبط با این حوزه بهویژه از سوی آموزش و پرورش را هم مورد نقد قرار میدهد و تأکید میکند: «همین حالا هم نمیتوانیم پاسخ قطعی به این موضوع بدهیم که آیا رغبت تمامی دانشآموزان به کی-پاپ افزایش پیدا کرده یا ما در حال شاخ و برگدادن به این گرایشها هستیم. اگر هم پاسخ مثبت است، باید مستند اعلام شود که چه میزان از جمعیت دانشآموزی نسبت به کی-پاپ گرایش دارند. در آموزش و پرورش توجه چندانی به بخش روان کودک نمیشود و بهاصطلاح امر و نهی زیاد است. معلمان هنوز هم فکر میکنند از کودکان امروزی بیشتر میدانند و همه چیز را یکطرفه بیان میکنند، تعامل دوسویه وجود ندارد. این در حالی است که سرعت پردازش در کودکان امروز به قدری بالاست که معلمان به آن نمیرسند. به همین دلیل ضرورت انجام چنین پژوهشهایی وجود دارد که نتایج آن میتواند بیش از یک درس و مقاله در امور آموزشی کشور مؤثر باشد؛ نتیجهای که باعث میشود مدرنیتهبودن جهان پذیرفته شود و تمامی متولیان آموزش و حتی والدین پابهپای نوجوان حرکت کنند.»»