بررسی شاخص فلاکت برمبنای آمارهای سال گذشته اقتصاد ایران صورت گرفته است. براین اساس بخشی از سقوط ایران به رده های پایینی این شاخص به وضعیت کشور در سال های گذشته باز می گردد. سقوط دوباره ایران در شاخص فلاکت بازهم تحلیلگران اقتصادی را به بررسی وضعیت اقتصادی کشور طی سال های گذشته وادار کرده است.
برخی رسانه های طی روزهای گذشته با ارائه تحلیل هایی به تغییر فضای حاکم براقتصاد ایران طی هشت سال گذشته اشاره کرده اند. روزنامه های مانند رسالت وضعیت اقتصادی کشور را مطلوب ارزیابی کرده بودند ولی انتشار شاخص فلاکت و سقوط دوباره ایران نشان می دهد که وضعیت چندان هم مناسب نبوده است. برهمین اساس با استناد به شاخص فلاکت که وضعیت اقتصاد ایران در سال 2013 را نشان می دهد، می توان به تغییر فضای حاکم براقتصاد و کسب و کار در ایران پی برد.
این شاخص نشان می دهد ایران پس از ونزوئلا که در صدر کشورهای جهان قرار دارد، رده دوم را بدست آورده است. امتیاز ونزوئلا در این شاخص 79.4 و ایران 61.6 است پس از ایران کشورهای صربستان، آرژانتین، جامائیکا، مصر، اسپانیا، آفریقای جنوبی، برزیل و یونان به ترتیب رتبههای ۳ تا ۱۰ را از آن خود کردهاند. از سوی دیگر، کشورهایی که بهترین وضعیت را از لحاظ شاخص فلاکت در سال ۲۰۱۳ داشتهاند، به ترتیب ژاپن، ازبکستان، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی هستند.
طی سال های گذشته عدد شاخص فلاکت تقریبا به دو برابر افزایش یافته است. شاخص فلاکت اقتصاد ایران در سال 84 حدود 21.9 درصد بود ولی همین عدد در حال حاضر به 61 رسیده است. وضعیت تورمی کشورف نرخ بیکاری و میزان تطعیلی کارخانه های صنعتی بیشترین تاثیر را در رشد شاخص فلاکت داشته اند. براساس آنچه از سوی نهادهای بین المللی اعلام شده، نرخ منطقی شاخص فلاکت عددی بین 11 تا 15 است.
البته بررسی اوضاع تورم و بیکاری از سال 84 تا 92، یعنی هشت سال دولت احمدی نژآد، نشان از این دارد که «شاخص فلاکت» در این بازه زمانی دوبرابر شده است. طبق آمار منتشرشده، عدد فلاکت در سال 84، 21.9 درصد برآورد شده بوده که در همان زمان هم این میزان دو برابر نرخ متوسط جهانی بوده است.
در عرصه بین المللی حد معمول و استاندارد این شاخص عددی در بین ۱۱ تا ۱۵ درصد است. سایت پایش پرس که به نهادهای تولیدی ایران نزدیک است، در گزارشی در مورد این شاخص چنین تحلیلی منتشر کرده است:«کارشناسان معتقدند با توجه به اینکه نرخ تورم در دهکهای پایین جامعه بیشتر از دهکهای پردرآمد است، میتوان نتیجه گرفت که شاخص فلاکت در دهکهای پایین جامعه چشمگیرتر و وخیمتر باشد. به گفته آنها، برآورد چهار شاخص غذا، بهداشت، آموزش و مسکن میتواند سطح رفاه خانوار را تعیین کند. وقتی هر یک از این شاخصها را در سالهای گذشته مورد بررسی قرار می گیرد درصدهای بزرگی به چشم می خورد که پیش از این و حتی در دوران جنگ هم نمونه آن را دیده نشده بوده است. تحلیلگران معتقدند وقتی دستیابی به این شاخصها برای گروههای درآمدی پایین جامعه سختتر است و وقتی بیکاری در این دهکها قابلتوجهتر بوده و حداقل دستمزدها هم برای شاغلان این گروهها پرداخت نمیشود، پس شاخص فلاکت هم در این گروه بیشتر خواهد بود.»
سایت ها و روزنامه های دیگر کشور نیز به صورت جداگانه تحلیل هایی در مورد انتشار شاخص فلاکت منتشر کرده اند. اما بخش مهمی از این تحلیل ها براساس بررسی وضعیت اقتصادی ایران طی 8 سال گذشته صورت گرفته است.
بررسی آمارها نشان می دهد عدد تورم 40 درصدی، نرخ بیکاری موثر 25 درصدی، رشد 125 درصدی قیمت مسکن، کاهش 113 درصدی ارزش پول ملی کشور، کاهش قدرت خرید خانوارها به یک سوم و همچنین افزایش 370 درصدی اجاره مسکن طی هشت سال گذشته دلیل اصلی تغییر جایگاه شاخص فلاکت ایران بوده است.