به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه جام جم نوشت: «واگنهای مترو این روزها بیشتر از اینکه شبیه بخشی از ناوگان حملونقل عمومی پایتخت باشد شبیه جمعهبازارهای شلوغ خیابانی است. اگر بازار تهران هم خلوت باشد و کسبوکار صاحبان مشاغل در نبض اقتصادی پایتخت کساد رخ میدهد راهروهای زیرزمینی مترو همواره پررونق است. در همه این سالها هم همواره قوانین و مقرراتی برای جلوگیری از دستفروشی در مترو مطرح بوده اما هیچگاه هیچکدام از این تصمیمات به سرانجام نرسیده و حالا واگنهای مترو به بازار اصلی فروش جنسهای ارزان قاچاق تبدیل شده است.
چند گروه هستند که بیشتر اوقات در ساعات صبح که اوج تردد کارمندان بهویژه بانوان است، با عرضه لباسهای قاچاق و زیر قیمت توانستهاند مشتریانی را به دنبال خود بکشند. شاید تعجبآور باشد اما شومیزهایی که در بازار حداقل به قیمت ۳۰۰ هزار تومان به فروش میرسد، در میان اجناس آنها حتی میتوان با ۵۰ هزار تومان خرید. البته کیفیت این لباسها بهشدت ضعیف است اما به دلیل مشکلات اقتصادی، گاه شاهد هستیم که برخی از مسافران مترو، بهویژه بانوان، مشتریان پروپاقرص این فروشندگان میشوند؛ فروشندگانی که با لباسهای رنگارنگ و با توجه به نیازهای مشتریانشان در کمترین قیمت اجناس ارزانقیمت خود را عرضه میکنند.
هر روز حجم عجیبی از پوشاک با شگردهای گوناگون در حال ورود به کشور است. شواهد حاکی است که میزان قاچاق پوشاک به قبل از سال ۹۶ برمیگردد. مثلا علاوه بر اجناس ترکیهای، پوشاک بنگلادشی هم در تناژ بالا و ابعاد بسیار گسترده به کشور وارد میشود. بارها درخصوص لباسهای قاچاق و عرضه آن در مراکز عمومی همچون مترو با امامی، رئیس کارگروه ساماندهی مد و لباس، صحبت شده است که او دلیل این امر را نبود همکاریهای بین سازمانی میداند. به نظر میرسد ستاد مبارزه با قاچاق کالا همکاری لازم را با کارگروه ساماندهی مد و لباس ندارد که اگر این همکاریها حاصل میشد، اینچنین شاهد عرضه آزاد لباسهای قاچاق در داخل واگنهای مترو نبودیم.
شاید در نگاه اول این پرسش برایمان ایجاد شود که عرضه لباسهای قاچاق با قیمت ارزان چه سودی میتواند برای فروشنده مترو داشته باشد؟ یکی از مسافران مترو که چند سالی میشود فارغالتحصیل شده، از موضوع پایاننامهاش که مشکلات صنعت پوشاک بود، گفت: در پشت صحنه این ماجرا اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد و فروشندگان لباسهای قاچاق مقصر این ماجراها نیستند. افرادی هستند که لباسهای بسیاری را با گونی از آن سوی مرزها و بیشتر از بنگلادش و اندونزی وارد کشور میکنند و زمانی که این لباسها وارد کشور شد با گروههایی از افراد، تقسیمبندیهای خود را انجام میدهند و در نهایت تعدادی لباس بین فروشندگان تقسیم میشود که برخی از این فروشندگان آن لباسها را در مترو، برخی دیگر در اماکن عمومی و تعداد بسیاری هم در مغازههای مختلف شهر به فروش میرسانند.
هرچند عرضه لباسهای قاچاق به تونلهای مترو محدود نیست اما در این میان نباید نقش فروشگاههای مجازی یا آنلاینشاپها در عرضه پوشاک قاچاق را فراموش کنیم؛ چرا که در سالهای اخیر درگاهها و فروشگاههای آنلاین و مزونهای زیرزمینی همه با استفاده از سازوکارهای بانکی در حال فروش کالای قاچاق هستند و هیچ نظارتی بر این فروشها وجود ندارد. سایتها یا صفحات مجازی کالاهای ترکیهای را تبلیغ میکنند، سفارش میگیرند و سه روز بعد کالا را در تهران به مشتری تحویل میدهند. کالا در حجم و ابعاد گستردهای بین دو کشور در حال جابهجایی است و گسترش عجیب پروازها از تهران به ترکیه که روزانه بیش از ۱۰۰ پرواز بین این دو کشور برقرار است و بین ۶۰ تا ۷۰ پرواز روزانه از تهران فقط به مقصد استانبول انجام میشود، شرایط بسیار خوبی را مهیا کرده و اگر هر مسافر فقط پنج کیلوگرم لباس با خود بیاورد، عدد عجیب و غریبی از واردات پوشاک فقط به صورت مسافری داریم. به نظر میرسد که ستاد مبارزه با قاچاق کالا باید هماهنگی بیشتری با سازمانها و نهادهایی همچون کارگروه ساماندهی مد و لباس داشته باشد.»