به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه ایران نوشت: «چند سالی است که حال تالابهای کشور خوب نیست؛ اگر چه کارشناسان محیط زیست، بارها بر نتایج مخرب خشکیدگی این اکوسیستمهای ارزشمند و تبدیل آنها به منشأ گرد وغبار هشدار دادهاند اما در عمل نتیجهای حاصل نشده است؛ هر سال بدتر از سال بعد! طبق آخرین آمار منتشر شده، ۴۲ تالاب ارزشمند این مرز و بوم به منشأ گرد وغبار تبدیل شده و ۴۳ درصد دیگرنیز پتانسیل تبدیل شدن به منشأ گرد وغبار را دارند. این در حالی است که با استناد به ماده ۲ قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است نیاز آبی زیستمحیطی تالابها را تعیین کرده و وزارت نیرو باید ضمن تدوین و اجرای برنامه مدون، به تخصیص و تأمین آن اقدام کند؛ بر اساس قانون حفاظت و احیای تالابها، پرداخت حقابههای زیست محیطی پس از مصرف شرب باید در اولویت وزارت نیرو باشد، اما وضعیت تالابهای کشور نشان میدهد که این قانون به رغم نادیده گرفته شدن، نقض نیز شده است!
پیگیر وضعیت حقابه هستیم
وضعیت بیآبی تالابها و عدم تأمین حقابه آنها به اندازهای بحرانی شده است که چندی پیش «محمد مخبر» معاون اول رئیس جمهور در نامهای به وزیر کشور خواهان ارائه گزارش فعالیتهای انجام شده پیرامون مدیریت زیست بومی تالابهای کشور شد. این در حالی است که پیشتر «علی سلاجقه» رئیس سازمان محیط زیست کشور گفته بود که ما پیگیر وضعیت حقابه از وزارت نیرو هستیم و این وزارتخانه مکلف است وظیفهاش را در این خصوص انجام دهد. اما آیا وزارت نیرو تاکنون به وظیفه قانونی خود مبنی بر تأمین حقابه زیست محیطی تالابهای کشور عمل کرده است؟ سؤال بسیاری از فعالان و کارشناسان محیط زیست این است که چرا وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون شفاف عمل نکرده و عدد و آمارهای پرداخت حقابهها را در اختیار رسانهها نگذاشته است؟
طبق گفته «صدیقه مدرس طباطبایی» رئیس گروه منابع آب، پایش و آینده پژوهشی تالابهای سازمان محیط زیست، وضعیت فعلی تالابهای کشور بیانگر نبود اراده برای تأمین نیاز آبی آنها توسط شرکتهای آب منطقهای وابسته به وزارت نیرو بوده و باوجود جلسات، مکاتبات و پیگیریهای انجام شده، همکاری ثمربخشی از سوی وزارت نیرو صورت نپذیرفته است؛ بعضاً نیز چنانچه اقدامی صورت گرفته، پاسخگوی تأمین نیاز محیط زیستی تالابها و جلوگیری از آثار تخریبی بلندمدت در آنها نبوده است.
برداشت بیرویه آب
مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس تالابها و مشاور آب و فاضلاب کشور، به «ایران» میگوید: وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور طبق سند تخصیص عمل میکند اما دو عامل مهم (کاهش بارندگی و برداشتهای غیرمجاز آب) مانع رسیدن آب به تالابها میشود. در حقیقت وزارت نیرو، رهاسازی آب را انجام داده است اما در مسیر تالابها توسط کشاورزان به شکل بیرویهای برداشت شده است. این وضعیت پیشتر به اعتراض رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منجر شده بود. علی سلاجقه از وزارت نیرو خواسته است که حقابه تالابها را از سر تالابها بدهد و برداشت کشاورزان را به پای پرداخت حقابه تالابها ننویسد.
باقرزاده کریمی برای خلاصی از خشکیدگی تالابها و تأمین حقابه آنها چند راهکار ارائه میدهد؛ اول اینکه حقابه تالابها در زمستان تأمین شود تا کشاورزان نتوانند این آب را برداشت کنند. از طرفی باید با تمام ابزارهای قانونی و اجرایی، جلوی برداشت غیرمجاز آبهای سطحی و زیرزمینی گرفته شود. در صورت رعایت این دو مؤلفه میتوان به تأمین حقابه تالابها امید بست.
حقابه بهصورت کامل تأمین نشده است
در همین ارتباط، یدالله آذرهوا، رئیس اداره حفاظت و احیای تالابهای آذربایجان شرقی نیز به «ایران» میگوید: سالهاست که حقابه تالابهای حوضه دریاچه ارومیه بهصورت کامل تأمین نشده است؛ نمود این موضوع نیز در تالابهای قوری گل و قره قشلاق مشاهده میشود. بخش دیگر وضعیت بد آبی تالابها به عملکرد سایر دستگاهها مانند بخش جهاد کشاورزی و امور اراضی بازمیگردد. از سویی دیگر شاهدیم هیچ برخورد اصولی با تغییر کاربریها در کنارههای تالاب انجام نمیشود. شاهدیم که به رغم پیگیری و تعیین حقابه تالابها، هنوز با حفر چاههای غیرمجاز مقابله نمیشود. کشاورزی ناپایدار و احداث سدها نیز مزید بر علت شده است، اما راهکار این است که سازمان محیط زیست نیاز آبی تالابها را بهصورت مشخص تعیین کرده و پس از ابلاغ به وزارت نیرو، تأمین نیاز آبی مشخص شده را نیز پیگیری کند. حقیقت آن است که بخش کشاورزی نقش بسیار بزرگی در تأمین حقابه تالابها دارد که اگر تدبیری صحیح اندیشیده نشود با مشکلات جدی از جمله خشکیدگی کامل تالابها در سالهای آتی مواجه خواهیم شد.
رفتارهای دوگانه وزارت نیرو!
هژیر کیانی دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست استان خوزستان و فعال محیط زیست نیز به «ایران» میگوید: برای پاسخگویی به تأمین یا عدم تأمین حقابه تالابهای کشور توسط وزارت نیرو باید مروری بر رفتار این وزارتخانه با منابع آبی، رودها و تالابهای کشور داشته باشیم. در حقیقت از وزارتخانهای که به شکل کلان در مخالفت با سند ملی حفاظت محیط زیست حداقل در یک دهه اخیر قدم برداشته و از بدو فعالیتهایش برخلاف اصل پنجاهم قانون اساسی بدون ارزیابیهای مستقل و علمی زیست محیطی و پیوستهای اجتماعی عمل کرده و هر جایی که خواسته اقدام به سدسازی کرده است، چگونه میتوان انتظار تأمین حقابه داشت؟ این در حالی است که سدسازیها یعنی جریان طبیعی حقابهها را محدود کردند! آیا با مشاهده رفتارهای دوگانه وزارت نیرو با محیط زیست و منابع طبیعی، میتوان امیدی به تأمین حقابه تالابهای کشور داشت؟
به گفته کیانی، وزارت نیرو در مقاطعی ادعا کرده است که رهاسازی آب به تالابها را انجام داده؛ این در حالی است که همین میزان آب بهدلیل آورد رودخانهها و... تأمین شده و در حقیقت مجبور به رهاسازی آب شده است. سازمانهای مردمنهاد هرگز به چشم خود ندیدهاند که حقابه تالاب شادگان و میانگران و هورالعظیم و... به منظور مقابله با آسیبهای جدی که متوجه تنوع زیستی تالاب هاست، به شکل تدریجی رهاسازی شود. نتیجه این اقدامات نیز این است که به جای تأمین حقابه تالابها و احیای بخش نابود شده سند ملی حفاظت محیط زیست، تالابها به مراکز عمدهای از ریزگردها تبدیل شده و همه ساله بر وسعت آنها افزوده میشود. مادامی که فرهنگ بیکیفری رواج داشته و جرمانگاری محیط زیستی در تخلفات و کم کاریها انجام نمیشود، ترک فعل وزارت نیرو در تأمین حقابه تالابهای کشور از جمله تالابهای خوزستان که همه ساله بر خشکیدگی آنها افزوده میشود، ادامه داشته و تازه سودای اجرای پروژههای انتقال آب مانند خرسان و کوهرنگ ۳ و ... را نیز در سر خواهند پروراند.»