به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه جام جم نوشت: «دهه شصتیها کتابهای آنتونی رابینز را خوب به یاد دارند. همان کتابهایی که امید به آینده میداد و مدعی بود راه موفقیت را روبهروی مسیر جوانان نشان میدهد اما در نهایت هیچ جوان دهه شصتی به یاد ندارد که موفقیتش را مدیون کتابهای آنتونی رابینز باشد. کتابهای زرد روانشناسی از همان دهه ۷۰ در بین جوانان رایج شد. درست همان زمانی که نسل دهه ۶۰ بزرگ شد و به دنبال راه موفقیت بود .این کتابهای روانشناسی زرد نه راه سعادت و ثروتمند شدن را پیدا میکنند و نه شخصیت فرد را تغییر میدهند و بههمیندلیل بسیاری از کارشناسان بر این باورند که باید در انتخاب کتابی که به نام کتاب روانشناسی تهیه میشود دقت کنیم.
این کتابها فایدهای برای مخاطب ندارد
زهره احمدی، روانشناس و مشاور خانواده، در خصوص کتابهای زرد روانشناسی میگوید: «بسیاری از کتابهای روانشناسی که بارها نیز توسط انتشاراتهای مختلف به چاپ رسیده است، نهتنها کمکی به خواننده نمیکند، بلکه فقط فرد را در دوگانگی قرار میدهد.»به اعتقاد این روانشناس، بیشتر این کتابها به خواننده نوید میدهد که خواندن کتاب او را ثروتمند و فرد را به یک رقابت جهانی دعوت میکند.
او با اشاره به اینکه جوانان و نوجوانان رغبت بیشتری به خواندن این کتابها دارند و آن را میتوان از چاپ تیراژ بالای این کتابها فهمید تاکید میکند: «پیش از این چیزی به نام کتاب زرد نداشتیم و از زمانی که روزنامههای زرد در بین مردم زیاد مطرح شد، اسم کتابهای زرد نیز دهانبهدهان در بین مردم گشت.»
کتابهایی پر از فریب
وقتی مجلهای عنوان زرد میگیرد که مدام تعبیرهای فریبنده و اغراقآمیزی در آن استفاده شود، وقتی کتاب دقیقا با همین خصوصیات به بازار میآمد، همین نام را یدک میکشید. مطالب این کتابها جذاب اما بدون منبع به چاپ میرسید. این کتابها عناوین فریبندهای دارد و اصولا ادعاهایی هم در آن مطرح میشود که در واقع فقط گزافهگویی است مثلا چند راه پیشنهاد میدهند که با آن اعتمادبهنفس خود و فرزندانتان را در چند روز بالا ببرید یا اگر این کتاب را بخوانید استرس و افسردگیتان برای همیشه از بین میرود. این عناوین را میتوان در کتابهای آنتونی رابینز بهخوبی دید.
احمدی تاکید میکند: «اگر دقت کنید متوجه میشوید که کلماتی مانند موفقیت و آرامش در این کتابها زیاد مطرح میشود. اگر کلمهای مثل موفقیت را در کتابخانه جستوجو کنید بیش از ۵۰۰۰ عنوان کتاب برایتان ردیف میشود. از آن عجیبتر آنکه ضمانت هم میدهند و ادعا میکنند موفقیت شما با خواندن این کتاب تضمین میشود.»
کتابها در نقش روانشناس
این مشاور خانواده میگوید: «این کتابها ادعاهای عجیبتر هم مطرح میکنند و پا را فراتر گذاشته و ادعا میکنند میخواهند در قد و قامت یک روانپزشک و روانشناس قرار بگیرند و خواندن کتاب میتواند اختلالات شخصیتی شما را در مدت کوتاهی برطرف کند بدون آنکه نیاز به مراجعه به پزشک داشته باشید.»
حالا تصور کنید خانوادهای که جوان و نوجوانش دچار مشکل شده و به این تصور است که این کتابها میتواند مشکلاتشان را برطرف کند اما غافل از اینکه این کتابها نهتنها مشکلی از آنها دوا نمیکند بلکه به استرس و اضطراب آنها اضافه میکند.
بالاترین آمار فروش کتاب در ایران
احمدی معتقد است که این کتابها بالاترین آمار فروش کتاب در ایران را به خود اختصاص میدهد و میافزاید: «نکته اینجا است که نویسنده این کتابها نه روانشناسند و نه روانپزشک؛ فقط نویسنده این کتابها این هنر را دارد که با واژهها بهخوبی بازی کند. آنها اصولا کنار کتابهایشان سمینارهایی را هم برگزار میکنند که پول خوبی هم به جیب میزنند. البته از این نکته هم نباید غافل شد که شرکتکنندگان این سمینارها گاهی بهصورت مقطعی احساس آرامش میکنند اما ماجرا این است که در جو سالن ممکن است این حس به آنها غالب شود اما کافی است چند روزی بگذرد تا وضع به حالت عادی برگردد.»
او ادامه میدهد: «کتابهای زرد همین منوال را طی میکنند؛ یعنی تاثیرات کوتاه و مقطعی دارند اما در درازمدت نهتنها نتیجهای ندارد بلکه سبب میشود خیلیها همین اعتقاد کمی هم که به علم روانشناسی دارند را از دست بدهند و در نهایت فکر میکنند علم روانشناسی همین چیزهایی است که این کتابها ارائه میکنند و در واقع خواننده این کتابها نمیدانند که بهجای کتاب روانشناسی کتاب زرد خواندهاند.»
علمی در این کتابها وجود ندارد
احمدی بر این باور است که در این کتابها نه علمی وجود دارد و نه تحقیقی برای نوشتن آن انجام شده است و نویسنده فقط براثر تخیلات شخصیاش به نوشتن کتاب اقدام کرده است. وی تصریح میکند: «علم روانشناسی باید قابلیت تعریف و آزمایش را داشته باشد و روی افراد مختلف امتحان شود. کتابی علمی است و میتوان به آن استناد کرد که مشخص باشد چه تحقیق علمی روی آن انجام شده، روی چند نفر و توسط چه دانشگاهی.»
احمدی با اشاره به اینکه بسیاری از کتابهای روانشناسی ترجمه است ادامه میدهد: «در کتابهای ترجمه نظر نویسنده در کتاب لحاظ میشود که این از ارزش علمی کتاب میکاهد»اما از این نکته نباید غافل شد که کتاب خوب و علمی نیازمند داشتن بودجه و منابع مالی برای انجام تحقیقات است اما متاسفانه این بودجه زیاد در اختیار محققان قرار نمیگیرد و این سبب میشود بیشتر کتابهای حوزه روانشناسی یا ترجمه باشند و یا زرد.»