در همین روزها بود که هر بار خبر میرسید فلان دارو تمام شده است یا قیمتش
در عرض چند روز دو سه برابر شده است. در همین روزها بود که دولت پیشین برای
آنکه نمیتوانست برای تورم کاری کند و نمیتوانست به نحوی قدرت خرید را به
مردم باز گرداند، به عنوان آخرین اقدام حاضر میشد اعتبار از بانک مرکزی
بگیرد و عیدانهای به مردم دهد و برایش اهمیت نداشت که این تنها بر آتش
تورم میافزاید که مهم آن بود دولت نشان دهد «به فکر است». ما سال پیش در
چنان روزهایی به استقبال بهار میرفتیم. اما امروز....
دولت کنونی در چند ماهی که بر سر کار بوده است، بیتردید خطاهایی داشته که
در همین ستون به آنها پرداختهایم اما، این روزگار از جنس دیگری است. در
روزهایی هستیم که تورم هر چند هنوز بالا است، اما بخاری برای سرعت گرفتن
ندارد. روزگاری که اقتصاد کلان هر چند هنوز ریسکهای سابق را دارد؛ ولی از
نظر بسیاری از کارشناسان هر روزی که میگذرد این ریسکها کمرنگتر میشود.
روزگاری که ثبات نسبی اقتصاد را در بر گرفته است. روزگاری که روند روابط
بینالملل ایران برخلاف یک دهه گذشته رو به بهبود است. روزگاری که در آن
دولت نشان داد هم میتوان حق هستهای را حفظ کرد و هم با دیگران روابط
بهتری داشت. روزگاری که برخلاف سالهای گذشته، امید به سالی بهتر، تنها
تعارفی برای نوروز نیست. بزرگترین دستاورد دولت روحانی آن بوده که شعار
امید خود را نه فقط خاموش نکرده است، بلکه با اقداماتی که انجام داده است،
موجب شده این امید، حتی بیش از زمان روی کار آمدن وی باشد. این امید در
زمینه اقتصادی بیش از سایر زمینهها است. امیدی که حتی مخالفان نمیتوانند
از آن چشمپوشی کنند و تنها لازم است به یاد بیاورند که وضعیت سال گذشته
چگونه بود.
هر چند هنوز راهی بس دشوار و پر پیچ و خم تا وضعیت حداقلی
سال 1384 باقی است، اما اگر دست دولت برای ادامه راهی که آمده باز باشد،
میتوان زودتر از آنچه برخی از کارشناسان انتظارش را میکشند به مقصود
رسید. حتی برای داشتن رشد اقتصادی بهتر در سال آتی، دولت نیاز ندارد که فکر
کند کدام صنعت را باید رونق دهد، بلکه دولت باید ریسکهایی را که خود به
وجود آورده کاهش دهد و بگذارد تا اقتصاد به دور از دست مداخلهگر وی باشد و
در این حالت است که عاملان اقتصادی خود درمییابند که کدام صنعت هم سود
آنها را بیشینه میکند و هم رشد اقتصادی را. اقتصاد بازار محوری که رشد را
تضمین میکند این گونه بهدست میآید و نقش دولت آن است که تنها از این
اقتصاد محافظت، نه برایش تعیین تکلیف کند. اگر دولت بتواند ثبات نسبی کنونی
اقتصاد کلان را برای آیندهای چند ساله تضمین کند، قدم اصلی را برداشته و
آن زمان است که سرمایهگذاران راه خود را پیدا میکنند و از طرقی که شاید
حتی ما اکنون تصورش را نکنیم، اقتصاد شکوفا میشود.
دولت نشان داده که توانایی به سامان کردن اقتصاد را دارا است و نشانههای
آن در همین چند ماهه بروز کرده است. پس باید گذاشت دولت فعلی راه خود را
ادامه دهد و تا جای ممکن از ریسکها بکاهد و نباید فراموش کنیم که روند
قبلی قابل دوام نبود و حتی اگر ایدئولوژی مخالفان بر اعاده چنان روندی است،
باید گذاشت تا اقتصاد برای چند سالی قوت گیرد و این منطقی است که گویی
بسیاری از مخالفان دولت نیز به آن معتقدند. اگر اجماعی برای اقتصاد به وجود
آید و دولت را موانعخود ساخته به زمین نیندازد اقتصاد سال 1393، به راحتی
از هدف 3 درصدی عبور خواهد کرد.