شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۱

آنها که نُت آخر را نواختند

اهالي موسيقي بدون جليل شهناز و داريوش صفوت به پيشواز سال جديد مي‌روند.
کد خبر: ۵۳۵۰۱
به گزارش هنرآنلاين، در سال نود ودو چند تن از اساتيد و بزرگان موسيقي ايران رخت به جهاني ديگر کشيدند. در آخرين روزهاي سال، ونزديک شدن نوروز با مروري بر زندگي و آثارشان يادشان را گرامي ميداريم.

سال گذشته سال تلخي براي موسيقي بود و تعدادي از هنرمندان تاثيرگذار عرصه موسيقي نيز به ديار باقي شتافتند. بسياري از اين هنرمندان تاثيرات ماندگاري بر تاريخ هنر و موسيقي اين سرزمين گذاشتند. تاثيري که سالها و دهه‌ها پس از رفتنشان در نت‌هايي که خلق کرده اند باقي خواهد ماند ويادشان را در اذهان دوستداران موسيقي زنده خواهد کرد.

داريوش صفوت

آنها که نُت آخر را نواختندداريوش صفوت ده دقيقه بامداد روز سه‌شنبه 27 فروردين 1392 در خانه اش در تهران درگذشت. پيکر او در آرامستان بهشت سكينه به خاک سپرده شد. داريوش صفوت در سال 1307 در شيراز متولد شد. تعليم سه‌تار را نزد پدرش (علي‌اصغر صفوت) آغاز کرد و به واسط نشست و برخاست پدرش با اهالي هنر، در 16 سالگي (سال 1323) نزد حبيب سماعي رفت و سنتور را نزد او آموخت. از سال 1326 تا سال 1336 به تکميل نوازندگي سه‌تار و سنتور نزد ابوالحسن صبا اقدام نمود به نحوي که بعدها صبا در جايي از وي به عنوان يکي از بهترين شاگردان خود ياد کرد که درکي دقيق و ظريف از موسيقي ايراني دارند. در سال 1332 به اخذ درجه ليسانس حقوق از دانشکده حقوق دانشگاه تهران نائل آمد. در اواخر سال 1339 براي تدريس در مرکز مطالعات موسيقي شرقي در انستيتو موسيقي‌شناسي سوربن به فرانسه رفت. در اولين بازگشتش به ايران در سال 1342، ازدواج نمود و براي تکميل تحصيلات و تحقيقاتش مجدداً به فرانسه بازگشت. در سال 1344 از دانشکده حقوق دانشگاه پاريس، دکترا در حقوق بين‌الملل گرفت و در همين سال به ايران بازگشت. و از سال 1344 تا 1348 به تحقيق در رديف موسيقي سنتي ايران و تکميل سه‌تار در محضر حاج آقا محمد ايراني مجرد اشتغال ورزيد.

آنها که نُت آخر را نواختندجليل شهناز


شهناز تار ايران پس از يک دوره بيماري صبح روز دوشنبه خرداد در بيمارستان آراد درگذشت. جليل شهناز يکي از سرشناس‌ترين نوازندگان تار و سه تار سده اخير در ايران بود. اين نوازنده تار در طول زندگي هنري خود با هنرمندان والاي کشور از جمله فرامرز پايور، حبيب الله بديعي، پرويز ياحقي، همايون خرم، علي تجويدي، منصور صارمي، رضا ورزنده، امير ناصر افتتاح، جهانگير ملک، اسدالله ملک، حسن کسائي، محمد موسوي، تاج اصفهاني، اديب خوانساري، محمودي خوانساري، عبدالوهاب شهيدي، اکبر گلپايگاني، حسين خواجه اميري و محمد رضا شجريان -شاهزيدي-طباطبائي -محمد اصفهاني همکاري داشته‌است. جليل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصي اوست، با نواختن ويولون، سنتور و تمبک و آواز سه تار نيز آشنايي کامل داشت.

قليچ انوري


قليچ انوري تيرماه 1392 درگذشت و در آرامگاه مسلمين (واقع در شمال شهر گنبد) به خاک سپرده شد. قليچ انوري فرزند نور قليچ، در سال 1324 در گنبد متولد شد. در رشته نوازندگي دوتار و خوانندگي و روايتگري منظومه‌هاي تركمني، مثل زهره و طاهر، شاه صنم و غريب و منظومه امام حسين، يوسف و احمد، بيش از 50 سال سابقه هنري داشت و از پيش‌كسوتان موسيقي سنتي تركمن بود. او از بدو تاسيس راديو گرگان (سال 1338)، به همراه بزرگان موسيقي تركمن آن دوره، از جمله استاد نظرلي محجوبي، اراز مراد آرخي و اراز كلته، در برنامه‌هاي راديو شركت كرد و هم اكنون ترانه هايش در آرشيو راديو گرگان به يادگار باقي مانده است.

احمد ابراهيمي


احمد ابراهيمي استاد آواز ايراني تير ماه 1392 در سن 87 سالگي در بيمارستان فرمانيه تهران درگذشت. او هم با تشويق خانواده به سراغ موسيقي و يادگيري اين هنر برود. بيش از دوازده سال نداشت که به تهران نقل مکان کرد. در سال 1327 با توجه به صداي خوشي که داشت با استادان بزرگ موسيقي ايران نظير ابوالحسن صبا، مرتضي محجوبي، حسين تهراني، غلامحسين بنان، اديب خوانساري آشنا شد و از محضر همگي اين بزرگان موسيقي ايران بهره‌مند شد. پس از پنج سال که تحت تعليم آنان قرار مي‌گيرد اولين برنامه راديويي خود را با محمود ذوالفنون در راديو تهران اجرا کرد که با تشويق و استقبال مردم روبرو شد. ابراهيمي پس از يک سال اجراي برنامه‌هاي مختلف موسيقي در راديو، به سال 1333 به ارکستر مرتضي‌خان محجوبي، استاد پيانو که با همکاري محمد ميرنقيبي اداره مي‌شد، راه مي‌يابد و شکوفايي هنري وي از همين زمان آغاز مي‌شود. همکاري او تا سال 1335 با اين ارکستر ادامه داشت. از سال 1342 تا اواخر سال 1354 به سمت رئيس دفتر اداره کل فعاليت‌هاي هنري و از سال 1354 تا اواخرسال 1358 به سمت مدير امور اداري سازمان ملي”فولکلور"ايران منصوب و مشغول کار مي‌شود و ضمناً به برنامه‌هاي هنري خودش ادامه مي‌دهد. احمد ابراهيمي در فروردين ماه 1359 پس از پشت سرگذاشتن بيست و چهار سال مستمر کار هنري و مديريت هنري با تقاضاي خودش بازنشسته مي‌شود. بعد از انقلاب عمده وقت ابراهيمي به آموزش رديف‌هاي آوازي به شاگردان و علاقه‌مندان موسيقي آوازي صرف شد.

محمود ذوالفنون


محمود ذوالفنون هفدهم اکتبر 2013 مصادف با 27 مهردر شهر سن خوزه در سن 93 سالگي چشم از جهان فرو بست. محمود ذوالفنون در سال 1299 شمسي در آباده متولد شد، تحت تاثير نواي تار پدر (حبيب ذوالفنون) ذوق موسيقي از کودکي در او قوت گرفت و از سالگي با نواختن تار آشنايي پيدا کرد. بعد از چندي به ويولن علاقه‌مند شد ولي به علت کمبود استاد ويولن در آن زمان، نوازندگي ويولن را با ويولني که خودش ساخته بود بدون استاد پيش خود شروع کرد. در سن 20 سالگي از زادگاه خود راهي شيراز شد و در آنجا با يکي از مهندسين يک کارخانه قند که اهل لهستان بود و ويلن مي‌نواخت آشنا شد و اصول نواختن ويولن را نزد او آموخت. او در سال 1320 به تهران آمد و در اولين فرصت به کلاس مرحوم صبا رفت. وي همچنين تکنيک ويولن را نزد روبيک گريگوريان فرا گرفت. او بعدها جانشين استاد صبا در کلاسهاي وي شد. پدر او، حبيب ذوالفنون سازنده و نوازنده تار بود و برادرش جلال از نوازندگان بنام سه تار و از شاگردانش بود. او در سال 1323 راهي تهران شد و در هنرستان موسيقي و راديو ايران در دوره‌هاي آموزش تکنوازي ويولن، سلفوژ و تئوري موسيقي شرکت کرد. سپس به عضويت ارکستر انجمن موسيقي ملي (به رهبري روح الله خالقي) در آمد و به نوشته خودش، گاهي براي فراگيري گوشه‌هاي موسيقي از کلاس ابوالحسن صبا هم استفاده مي‌کرد.

محمدعلي ابرآويز


محمدعلي ابرآويز پس از دوره‌اي بيماري در روز پنج‌شنبه 23 آبان 1392 در سن 75 سالگي و در روز عاشورا درگذشت. محمدعلي ابرآويز ترانه سراي ماهري بود و برخي از ترانه‌هايش شهرت بسياري دارند. از ويژگي آثار او اين بود که از شعارهاي مردم در موسيقي خود الهام مي‌گرفت. سرودهاي او ارکستر نداشت و شعارهاي مردمي تنها با سنج و طبل بيان مي‌شد، به شکلي که با ضرب صداي سنج، صداي مرگ بر شاه به گوش مي‌رسيد. او ترانه‌ها و سرودهاي مشهوري در نخستين روزهاي انقلاب ساخت.

حسين يوسف زماني


چند ماه پس از درگذشت محمد علي ابرآويز خبر درگذشت حسين يوسف زماني همه را داغدار کرد، اين هنرمند در روز سه شنبه 10 دي ماه 1392 پس از يک دوره بيماري سرطان مغز استخوان در بيمارستان پارسيان تهران از قفس تن رها شد. از برترين آثار حسين يوسف زماني مي‌توان به سوييت سمفونيک سوگ سهراب (قطعه موسيقايي الهام گرفته شده از شاهنامه) که به مناسبت هزاره سرايش شاهنامه و بزرگداشت حکيم ابولقاسم فردوسي به سفارش سازمان يونسکو در جهان پخش شده اشاره کرد. از آثار دگر ايشان مجموعه مهتاب براي ارکستر سمفونيک با صداي صديق تعريف، مجموعه بوي باران به همراهي ارکستر سمفونيک و صداي محمدرضا شجريان، مجموعه‌هاي باغ ارغوان، گنبدهاي سبز و آبي، پريزاد با صداي عليرضا افتخاري، مجموعه بارون بارونه (دونوازي ويلن و پيانو) با همنوازي هومن خلعتبري، قطعه پويم سمفونيک غمي سنگين به مناسبت زلزله رودبار در سال 1369 و آثار ديگر اشاره کرد. او شاگرد خودسيف (خودسيف نيز شاگرد لئوپلد آوئر) روس بود. يهودي منوهين، ياشا هايفتز و تمامي ديگر بزرگان قرن بيستمي از شاگردان لئوپلد آوئر بودند و جالب اين که سبک تدريس آوئر در يوسف زماني تجلي داشت. او طي پنجاه سال فعاليت هنري شاگردان بسياري را تربيت و راهي دنياي موسيقي علمي کرد و تا واپسين روزهاي زندگانيش به اين امر استمرار ورزيد.
آخرین اخبار