به گزارش ایران اکونومیست، به تازگی فیلمی از اظهارات فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی منتشر شده که در آن ضمن اشارهای انتقادی به وضعیت توسعه در ایران، اشارهای طعن آلود به جذب سرمایه خارجی در کشور داشت.
وی در تشریح وضعیت جذب سرمایه خارجی کشور، با حالت تمسخر گفت: «اگر همین الان به سایت وزارت اقتصاد بروید، میبینید که رتبه یک جذب سرمایه خارجی ایران در سال ۱۴۰۰ متعلق است به افغانستان! یعنی ما بیشترین قابلیت را در جذب سرمایه از افغانستان نشان دادیم. من این را مایه تحقیر افغانیها نمیدانم؛ بلکه میگویم همین که آنها آمدند و به ما اعتماد کردند، درود بر آنها! اما میخواهم بگویم که از طریق جذب سرمایه افغانی، تنگنای توسعه فناورانه در ایران برطرف نمیشود.»
ارائه آمار سرمایه گذاری در حوزه صنعت به اسم سرمایه گذاری کل
در رابطه با اشتباه بودن اظهارات فرشاد مومنی نکات متعددی وجود دارد. اولین مورد آنکه مرجع آمارهای مورد استناد ایشان اساساً وزارت اقتصاد نبوده، بلکه وزارت صنعت، معدن و تجارت است.
نکته دیگر این که آمار مورد اشاره وی، صرفاً مربوط به جذب سرمایه در حوزه صنعت، معدن و تجارت است نه جذب سرمایه در تمامی حوزهها. طبق آماری که اخیراً وزارت صمت منتشر کرده و توسط برخی مقامات دولتی هم بازنشر شده، جزئیات جذب سرمایه خارجی در حوزه صنعت، معدن و تجارت در سال ۱۴۰۰ مطابق تصویر زیر بوده است:
طبق این آمارها، بیشترین میزان جذب سرمایه در حوزه صنعت، معدن و تجارت در سال ۱۴۰۰ از افغانستان با رقم حدود ۱۵۰ میلیون دلار بوده است. البته در کل بخشهای اقتصادی کشور، بزرگترین سرمایهگذار خارجی در ایران در یک سال اخیر روسیه محسوب میشود که طبق گفته وزیر نفت، شرکتهای روسی هماکنون ۴ میلیارد دلار قرارداد سرمایهگذاری در ایران در حال اجرا دارند. این شرکتها ۴۰ میلیارد دلار نیز تفاهمنامه امضا کردهاند که طی یک ماه آینده همه آنها به قرارداد تبدیل میشود.
نگاه نژادی مرد نهادگرا به سرمایه خارجی
مسئله اصلی اما خطای آماری این استاد دانشگاه نیست. گذشته از پیشینه فرشاد مومنی در ارائه آمارهای نادرست، اشاره همراه با تمسخر وی به موضوع جذب سرمایه از افغانستان، نگرش و تحلیل سطحی وی نسبت به مسائل را به وضوح نشان داد. از قضا سالها حاکم شدن همین تفکر در دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که باعث سقوط رقم جذب سرمایه خارجی حتی در دوران برجام شد.
خلاصه شدن مفهوم دنیا در چند کشور غربی و غفلت از ظرفیت کشورهای همسایه، امکان بهره بردن از فرصت تعامل اقتصادی با جهان را از کشور گرفت که یکی از تبعات آن، افت شدید ورود سرمایه خارجی در هشت سال دولت گذشته بود.
مومنی توضیح نداد که تفاوت دلار وارد شده از افغانستان با دلار وارد شده از اروپا دقیقاً چیست؟ اگر ملاک ایشان جذب سرمایه خارجی است، مبدأ سرمایه چه اهمیتی دارد؟ مگر با سرمایه جذب شده از افغانستان نمیتوان اقدام به تولید و اشتغال کرد؟