دولت آقای رئیسی اخیرا لایحهای برای افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان به مجلس ارسال کرده برای تورم ناشی از حذف ارز ترجیحی و کمک به معیشت خانوارها و البته متناسبسازی حقوقها این افزایش میزان حقوقاعمال شود.
از یک طرف صحبت دولت درباره زندگی مردم زیر فشار تورم درست است و به واقع حذف ارز ترجیحی و هم مطابق گفتههای مطرح شده اصل درگیری اوکراین و روسیه یک تورم جهانی را در پی داشته است، اما واقعیت این است که این تصمیم مبنیبر افزایش حقوقها یا به نقلی متناسبسازی حقوقها تا چه اندازه کارایی واقعی کاهش فشار تورم را بر زندگی مردم دارد. در این باره باید به چند نکته اشاره کرد:
۱_ وضعیت دولت فعلی نظر اقتصادی تفاوتی با دولت قبل نکرد. بنابراین به نظر میرســد شعارهای دولت براین مبنی که ناکارآمدی دولت قبلی منجربه مشکلات اقتصادی و فشارمعیشتی شده بودشعارهایی بیاساس بوده و تصمیمات خود ایــن دولت نیز هیچ تاثیری در بهبود وضعیت زندگی مردم ندارد و مکرر بر تورم وفشار زندگی مردم اضافه میشود. از همین نکته باید دریابیم که ریشه بسیاری از مشکلات نه در دولتها که در فرم کشــورداری ما و در نحوه اتخاذ تصمیمات مدیریتی کلان است.
۲_طی دهههای اخیر سیاست توزیع یارانه و پولپاشی هیچ نتیجهای به جز تعمیق و ریشهدار کردن تورم نداشته است.از این نظر اینکه،دولت محترم برای مردم فکر افزایش حقوق باشــد اقدام قابل توجهی است و نشــان از دغدغه آقای رئیسی و دولت دارد، اما مساله این اســت کــه در مدیریت و کشورداری این نیات و خواستههای ما نیستند که مسائل را پیش میبرند، بلکه این نحوه تصمیمگیری، زمانسنجی و توجه به تجربیات است.
۳_بحرانهای اجتماعی در میان تصمیمات اقتصادی ابتدا کمرنگ به نظر میرسداما همین بحرانها هستند که روی هم تلنبار شده و در زمان.های به یک اتفاق بزرگ و کوچک به کف خیابان.ها و بستر خشونت تبدیل شــده و موضوعی برای سوءاســتفاده معاندان قرار میگیرد.افزایش فشار اقتصادی بر مردم در سالهای اخیر زیر سایه تصمیمات غیرکارشناسی کار را به جایی رســانده کــه ناهنجاریهای اجتماعــی رو به افزایش گذاشته است و این ناهنجاریها هر روز شکل و فرم جدید به خود میگیرد. در اثر این افزایش ناهنجاریها هر تصمیمی ممکن است موقتی دردی از گرانی را در ظاهر تســکین دهد، اما در درازمدت اثر عکس گذاشــته و نتیجهبخش نخواهد بود. مسئولان باید کلینگر باشند و هر چه سریعتر بحران معیشتی مردم را حل کنند وگرنه مشخص است که خطرهای گستردهای در پیشرو است.
۴_تصمیمات غلط اقتصادی در سالهای اخیر منجر به متوسط به شدت تحت فشار قرار گرفت و حتی به گفته برخی جامعهشناسان سیاسی از بین رفت، دو طبقه مرفهان و فرودستان در رویاروی یکدیگر قرار گرفتند که چنین شرایطی بیتردید میتواند پیامدهای خطرناکی را در پی داشته باشــد. پیامدهای خطرناک تداوم فشارهای اقتصادی را در روزهای اخیر میبینیم که شایددر ظاهریک سیاست اجتماعی موجب اعتراض است،اما هیچ کس نمیتواند اثر تاثیر گرانی سالهای اخیر و وضعیت معیشتی را در این نارضایتیها کتمان کند. امــروز مردم ناامید شده.اند. ناامیدی در وجود مردم ریشه دوانده و آیندهای پیش روی مردم دیده نمیشود. به بیان دیگر ممکن است عدهای فقیر باشند، اما در عین حال امیدوار باشند.اما وقتی فردی هم فقیر است هم ناامید میشــود پاکباخته و امروز با پدیده گسترش پاکباختگان مواجه هستیم همین افراد میتوانند مورد سوءاستفاده ضدانقلاب نیز قرار گیرند.
۵_ مساله تورم و اقتصاد رویکردهای علمی دارد. اینکه به یک باره یک لایحه باید تا همه مشکلات را حل کند ممکن نیست.دولت میتواند با این اقدامات مسکن موقتی برای کوتاهمدت به جامعه تجویز کند، اما اثر این مســکن به سرعت از بین میرود. بنابراین تجویز هر مسکنی باید بــا علم به میزان اثربخشی آن باشد.
سازندگی