به گزارش ایران اکونومیست، پرونده انرژی همواره یکی از مؤلفه‌های اساسی سیاست خارجی آمریکا بوده است و این کشور از همان زمان کشف نفت در خاورمیانه به‌ویژه در عربستان سعودی چشم طمع خود را به منابع انرژی مدفون در این منطقه دوخته است و شرکت‌های نفتی آمریکا، نفت خاورمیانه از جمله منابع نفتی سعودی‌ها را به‌عنوان منبع ثروت خود در نظر گرفته‌اند. بعد از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به‌بهانه حمایت از امنیت کشورهای خاورمیانه از جمله کشورهای عربی، به‌طور مستمر در حال غارت ثروت‌های نفتی آنها بوده است.
همین منابع انرژی زمینه‌ساز مداخلات آمریکا در کشورهای مذکور نیز شده و سیاست‌های خارجی آنها را تحت تأثیر قرار داده است، این شرایط سیطره واشنگتن بر منابع و ثروت‌های نفتی و گازی کشورهای عربی را آسان‌تر کرد، حتی آمریکا از دریچه تسلط بر منابع انرژی در این کشورها مداخلات نظامی خود را نیز در آنها تشدید و پایگاه‌های نظامی متعددی تأسیس کرده است.
اما در شرایط فعلی بعد از وقوع بحران بزرگ انرژی در آمریکا و اروپا در نتیجه جنگ اوکراین و تحریم‌ها علیه روسیه‌ای که درصد بالایی از گاز اتحادیه اروپا را تأمین می‌کرد، منابع انرژی مدفون در خاورمیانه به‌ویژه غرب آسیا و همچنین حوزه مدیترانه برای ایالات متحده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شده است.
اما تحولات اخیر در منطقه نشان می‌دهد که کشورهای عربی نیز تا حد زیادی از سیاست‌های قبلی خود در اجازه به آمریکایی‌ها برای سیطره کامل بر منابع انرژی این کشورها عقب‌نشینی و راهبرد جدیدی در این زمینه ترسیم کرده‌اند،
در این زمینه می‌توان به همسویی عربستان سعودی با تصمیم روسیه در کاهش تولید نفت اشاره کرد که خشم آمریکایی‌ها را برانگیخته و طی چند هفته گذشته جنجال بزرگی در روابط واشنگتن و ریاض به وجود آورده است. برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند که عربستان نیز همانند سایر متحدان واشنگتن بعد از جنگ اوکراین تصمیم گرفته است که منافع خود را قربانی تبعیت از سیاست‌های آمریکا نکند.
در این زمینه «هو کیمو»، معاون دبیرکل مجمع یکپارچه‌سازی اقتصادهای دیجیتال ـ واقعی ـ 50 می‌گوید: ایالات متحده در حال تغییر تمرکز استراتژیک خود از خاورمیانه به منطقه آسیا و اقیانوسیه است، در چنین پس‌زمینه‌ای، کشورهای خاورمیانه دیگر نمی‌توانند مانند گذشته برای حفاظت ژئوپولیتیکی بدون قید و شرط به ایالات متحده تکیه کنند، بنابراین انگیزه‌ای برای پیروی از ایالات متحده ندارند.
اما گذشته از انگیزه‌های عربستان به‌عنوان متحد آمریکا برای رویارویی با این کشور در عرصه نفتی، تحول بزرگی که در حوزه انرژی منطقه رخ داده مربوط به قدرت جبهه مقاومت در احیای حقوق دریایی لبنان است.
لبنان به‌همت مواضع قاطع حزب‌الله و سید حسن نصرالله با پس گرفتن ثروت‌های نفتی و گازی خود از رژیم اشغالگر صهیونیستی در دریای مدیترانه موجب شد محور آمریکایی ـ صهیونیستی دیگر نتواند به غارت منابع انرژی لبنان جهت صدور آن به آمریکا و اروپا ادامه دهد.
بنابراین شرط‌بندی اروپا و آمریکا برای استفاده کامل از گاز موجود در منطقه مورد مناقشه لبنان و فلسطین اشغالی شکست خورد و بعد از انجام توافق مرزبندی دریایی که انتظار می‌رود طی هفته آینده نهایی شود، لبنان به‌دور از مداخلات آمریکا می‌تواند به‌شکل مستقل از ثروت‌های دریایی خود برای حل بحران‌های اقتصادی و مالی بهره‌برداری کند.
از طرف دیگر یمنی‌ها نیز یک استراتژی جدی برای محافظت از نفت و گاز خود در برابر غارتگری ائتلاف سعودی و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها ترسیم کرده‌اند، در همین زمینه نیروهای مسلح یمن روز جمعه نفتکش یونانی موسوم به «نیسوس کیا» (NISSOS) را که خلاف هشدارهای دولت نجات ملی یمن به بندر 'الضبه' در استان حضرموت در جنوب این کشور نزدیک شد و قصد داشت 2 میلیون بشکه نفت خام یمن را از این بندر به‌یغما ببرد، هدف حمله پهپادی قرار دادند.
به این ترتیب یمنی‌ها خط قرمز خود را برای ائتلاف سعودی و آمریکا و اروپا و همه متجاوزان ترسیم کرده به آنها هشدار دادند هر دستی که برای غارت ثروت‌های یمن دراز شود قطع خواهد شد. منابع اقتصادی در صنعا تأکید کردند که این عملیات هشداردهنده حامل پیامی برای همه کشتی‌های مشغول فعالیت در بخش نفت خام یمن بود.
این اقدام ارتش یمن همچنین تحول بزرگی در سطح استراتژی نظامی یمن است که ثابت کرد علاوه بر دفاع از ملت این کشور در برابر تجاوزات ائتلاف سعودی ـ آمریکایی، توانایی محافظت از ثروت‌ها و منابع طبیعی یمنی‌ها را نیز دارد.
بنابراین می‌توان گفت که یک تحول اساسی در برابر استراتژی آمریکا در غارت ثروت‌های منطقه رخ داده که بیانگر آغاز دوره تقابل با دزدی‌های ایالات متحده به‌ویژه در زمینه نفت و گاز منطقه است،
حتی برخی ناظران معتقدند که کوتاه شدن دست آمریکا از ثروت‌های طبیعی کشورهای منطقه می‌تواند مقدمه‌ای برای پاپان هژمونی واشنگتن در غرب آسیا و شاید کل خاورمیانه باشد.
+
