به گزارش ایران اکونومیست، با این حال
سوال آن است که كف قيمتهاي سهام در روند نزولي فعلي در چه نقطهاي خواهد
بود و آيا روند نزولي حاضر به يك سقوط تاريخي تبديل ميشود؟ شاخص كل بورس
تهران پس از ثبت ركورد 89500 واحدي در روز پانزدهم دي ماه، سقوطي كمابيش
يكپارچه و پرسرعت را تجربه كرده و از لحاظ بازدهي در سال 2014 تا كنون در
مقايسه با بورسهاي بينالمللي در محدوده قعر جدول جا خوش كرده است؛ هرچند
در اين ميان همچون ديروز، برخي موارد صعودي ضعيف را تجربه كرده است. حجم
معاملات نيز نسبت به اوج 700 ميليارد توماني در اوايل دي ماه تا 70 درصد
كاهش يافته و نشانهاي از انگيزه جدي در سمت تقاضا براي جذب عرضههاي سهام
به چشم نميخورد.
مطابق با
تعريفهاي بينالمللي، هر گاه شاخص يك بازار سهام از نقطه اوج خود بيش از
10 درصد افت كند، اصطلاحا وارد فاز اصلاح (Correction) ميشود و از اين
منظر ميتوان گفت بورس تهران در پايان هفته منتهی به 23 بهمن با سقوط 12
درصدي نسبت به نقطه اوج خود رسما وارد روند اصلاحي شده است.
در صورتی که این فاصله شاخص از نقطه اوج به 20 درصد برسد، اصطلاحا بازار وارد فاز رکود رسمی يا همان وضعیت خرسی
(Bear Market)
میشود كه تجربه آن در يك دهه گذشته تنها دو بار در سالهاي 84 (پس از
انتخابات رياست جمهوري) و سال 87 (مقارن با بحران جهاني اقتصاد) در بورس
تهران تجربه شده است. اما پرسش اساسي اينجاست كه آيا در سال 92 هم اين
رويداد تلخ تكرار ميشود يا ترمز افت بازار قبل از ورود به وضعيت «خرسي»
كشيده شده است؟
در پاسخ به اين
سوال، مطالعه شاخصهای بنیادی و تکنیکال نشان میدهد که هر چند بورس تهران
سقوط سهمگینی را تجربه کرده و امکان تداوم ریزش قیمتها در کوتاهمدت نیز
وجود دارد، اما فاصله کلیت بازار با کف احتمالی قیمتها در صورت عدم وقوع
رویدادهای غیرمنتظره (در حوزه غیراقتصادی) زیاد نیست. در این راستا،
شاخصهای تکنیکی محدوده 74 تا 75 هزار واحد را سطح حمایتی مهمی برای شاخص
کل ارزیابی میکنند. همچنین از منظر بنیادی، میانگین نسبت قیمت بر درآمد
سهام (P/E) که در اواسط ماه گذشته تا محدوده هشداربرانگیز 5/8 واحد رشد
کرده بود، در پايان هفته قبل (23 بهمن) به 4/7 واحد تعدیل شده است.
با فرض تداوم
ریزش شاخص تا سطح 75-74 هزار واحد، این نسبت به کمتر از 7 واحد میرسد. از
آنجا كه نسبت P/E تابعي از امنيت سرمايهگذاري است، ميتوان دوره كنوني را
به لحاظ شرايط عمومي سرمايهگذاري در كشور مشابه با دوره فعاليت دولتهاي
هفتم و هشتم دانست. در بازه زماني هشت ساله بين 76 تا 84، متوسط نسبت قيمت
بر پيشبيني سود سهام اعلام شده توسط شركتها در محدوده 7 واحد قرار داشت و
از اين جهت سطح مزبور (P/E=7) ميتواند در شرايط كنوني هم ارزشگذاري
منصفانهاي براي بورس تهران تلقي شود.
از سوی دیگر، قبل
از شروع بحران ارزی، شاخص بورس تهران در محدوده 20 هزار واحد قرار داشت که
با 3 برابر شدن نرخ ارز، عملا اثر اين تغيير اسمي نرخ ارز در قيمتهاي
سهام منعكس شده است. بدين ترتيب، شاخص 74 تا 75 هزار واحدی (با لحاظ كردن
اثر ورود شركتهاي جديد)، معرف نرخهای ریالی سهام با سطوح معادل نرخهای
قبلی ارز است؛ به این معنا که در این سطح قیمتی عملا اثر تغییر ارزش
جایگزینی شرکتها نسبت به نرخ ارز بهطور تقریبا کامل پوشش مییابد. از اين
منظر، حتی در صورتی که نرخ خوراک گاز پتروشیمیها در محدوده 15 سنت تصویب
شود (که بنا بر برآوردهای کارشناسی منجر به کاهش حدود 20 درصدی پیشبینی
سود شرکتهای مصرفکننده خوراک گاز میشود) میتوان انتظار داشت که با لحاظ
کردن آثار منفی بازگشایی سهام پتروشيمي، بازار سهام موفق به شناسایی کف
خود در فاصله ای بین 5 تا حداکثر 10 درصد كمتر از شاخص کنونی در اوایل
اسفند ماه شود. در این میان، انتشار اولین پیشبینی درآمد شرکتها در هفته
جاري نقش مهمی در واکنش سرمایهگذاران ايفا خواهد كرد و به نوبه خود
میتواند با ارسال پیشبینیهای امیدوارکننده در گروههای غیروابسته به
ارز (بهویژه صنایع دارویی، بانکها و مخابرات) منجر به تفکیک گروههای
پیشرو از ساير صنايع و ايجاد جذابيت خريد سهام براي سرمايهگذاران شود.
به اين ترتيب به
نظر ميرسد در صورت عدم بروز اتفاق غيرمنتظره در عرصه غيراقتصادي، بورس
تهران بتواند از كمند ورود به سومين ركود خود در يك دهه گذشته رهايي پيدا
كند و قبل از تجربه سقوط 20 درصدي از نقطه اوج (كه معادل شاخص 71600 واحدي
خواهد بود) بار ديگر مسير تعادل را بازيابد؛ هر چند كه با توجه به ثبات
چشمانداز عوامل موثر بر سودآوري شركتها و چشمانداز تورم و سود بانكي (كه
در سال 93 احتمالا در سطح
20 درصد تثبيت
ميشوند) رقم 89500 واحدي احتمالا در افق زماني كوتاه مدت (كمتر از يك سال)
به عنوان يك سقف تاريخي براي شاخص كل بورس تهران باقي خواهد ماند.
دنیای اقتصاد