کار اقتصادی بینهایت بازده، زمانی اتفاق میافتد که یک تلاش تولیدی منجر به بینهایت تولید شود که به تبع آن بینهایت توزیع و متمایل به بینهایت مصرف را امکانپذیر کند.
کد خبر: ۵۲۳۱۳
مثال تفاوت اقتصاد تک بازده و اقتصاد بینهایت بازده، تفاوت بین روزنامه چاپی و روزنامه آنلاین است. روزنامه چاپی با هر صنعت چاپی که تولید شود، موضوع تیراژ و تک تولید روزنامه است و مصرف آن هم منجر به کم شدن یک تولید به ازای یک مصرف است. اما محتوای روزنامه آنلاین، یکبار در «فضای مجازی» تولید میشود و این به معنای متمایل به بینهایت تولید است، مصرف روزنامه نیز منجر به کم شدن تولید نمیشود و در واقع هر چه از میوه تولید مجازی چیده شود، میوهای دیگر جای آن مینشیند و مفهوم «تولید دائمی» را تحقق میبخشد.
با این منطق ما شاهد تحول عظیم در نظام اقتصادی مبتنی بر تولید، توزیع و مصرف هستیم. از سوی دیگر منطق جدیدی در تجارت و بازرگانی، واردات و صادرات و مکانیسمهای اقتصاد و تجارت بینالمللی بهوجود میآید. اینترنت چیزها (Internet of Things) دامنه مقولات تولید مجازی را بهصورت گسترده افزایش داده است و طی دهههای آینده شاهد تبدیل شدن میلیونها پدیده مادی به پدیده مجازی خواهیم بود. گسترش مجازی شدن امور مادی به معنای توسعه «مواد تولیدات مجازی» است. به عبارت دیگر، کار دستی و کار مکانیکی بر مبنای نظام تک تولید، تک توزیع و تک مصرف تعریف شدهاند. تولیدات کار مکانیکی فیزیکی اگرچه براساس پیشرفتگی در صنعت و تکنولوژی تولید، میتواند سرعت بیشتری در تولید پیدا کند؛ ولی باز موضوع تک تولید و تکرار تولیدات بسیار است و در ناحیه مصرف از منطق تولید شیئی و فیزیکی تبعیت میکند. اگرچه کار مجازي ادامه کار مکانيکي و صنعتي است، ولی از ظرفیت «تکاثر مجازی» که تابع قانون «تصاعد مجازی» یا به تعبیری «به توان رساندن متمایل به بینهایت پدیدهها» برخوردار است. در کار مکانيکي مجازي با «تک توليد» با منطق «غيرمرکزي بودن»، «جهانی بودن» و «قابل دسترسي بودن همگاني» مواجهيم که نتيجه آن يک توليد به منزله بينهايت مصرف در هر زمان و در هر مکان است. البته بدیهی است که در هر صورت حتی در تولید مجازی، ما با یک «آستانه مصرف» مواجه هستیم و این بهخاطر محدود بودن مصرفکنندگان است. توليد مجازي تابع «قانون فرسايش و اصطکاک» نيست. دليل اين امر تبديل امر فیزیکی به امواج و دادهها است. کار مجازي در جهان دوم با خصيصههاي ذاتي جهان دوم صورت ميگيرد. جهان دوم را میتوان با يک تسامح فلسفي به «جهان غيرطبيعت» و «جهان غيرفيزيک» نيز تعريف کرد. بر اين اساس، جهان دوم، جهان بدون مرگ؛ جهان بدون فرسايش و جهان آزمون و خطاي بدون ريسک است.
دليل اين امر به جوهر اين جهان و طبيعت کار در این فضا برميگردد. جوهر جهان مجازي «دادهاي بودن و فرآيندهاي امواج و ذرات الکتريسیته» است. جهان مجازي، بدلي از جهان فيزيکي است که ضمن برخورداري از کارکردهاي جهان فيزيکي، دست به تخريب فيزيک و زيست محيط محسوس جهان نميزند.
با يک نگاه دو جهاني نیز ميتوان کار را بهکار فيزيکي و کار مجازي تقسيم کرد. کار فيزيکي در يک محيط فيزيکي صورت ميگيرد و از خصلت در جغرافيا بودن، خطی بودن فرآيندهاي کار به دليل خطي بودن مسير زمان برخوردار است. کار فيزيکي مبتني بر تبديل فيزيکي مصالح و تخريب منابع طبيعي است. کار فيزيکي اعم از کارفیزیکی دستی و کارفیزیکی مکانیکی و صنعتی، از خصلت «کار اقتصادي تک بازده» برخوردار است. کار اقتصادي تک بازده با منطق سهگانه 1) يک کار براي يک توليد (فرآيندهاي آنالوگ توليد)، 2) يک کار براي يک خدمت (فرآيندهاي آنالوگ توزيع) و 3) يک کار براي يک مصرف (فرآيندهاي مصرف فردي) تعین پیدا میکند.
کار مجازي در يک محيط مجازي صورت ميگيرد که در همه جهان قابل دسترسي است. بنابراین کار مجازي با خصوصيت جهاني بودن تعريف ميشود. کار مجازي متراکم است و از ظرفيت کوچک کردن فرآيند کار و انجام کارهاي موازي نیز برخوردار است. نانوتکنولوژي ظرفيت جانبي است که منطق آن در جهان اعداد از ظرفيت معنادار بيشتري برخوردار است. نانوتکنولوژي، تکنولوژي کوچک کردن واحد کمي کار است. به اين معنا که يک نانومتر يک ميلياردم يک متر است.
کار مجازي بر منطق کار اقتصادي مجازي بي نهايت بازده تعريف شده است. در منطق کار اقتصادي مجازي مولفههاي اقتصادي سه گانه چنين باز تعريف میشوند: 1) يک کار براي بي نهايت توليد (توليد فراگير)، 2) يک کار براي بي نهايت خدمات (توزيع فراگير) و 3) يک کار براي بينهايت مصرف (مصرف فراگير). البته مقوله توليد، توزيع و مصرف تازماني از منطق مجازي برخوردار است که به جهان مجازي منتهي شود. در صورتيکه بهعنوان مثال مصرف به جهان فيزيکي منتهي شود، تبديل به پديده تک واحد و فردگرايانه ميشوند.
از سوی دیگر، کار مجازی به عرصه کار اتوماتیک مجازی نیز توسعه پیدا میکند. در این مکانیسم، کار توسط روباتهای اطلاعاتی، سامانهها و سیستمهای پردازشی، شرایطی را فراهم آورده است که در عرصه وسیعی فعالیتهای اتوماتیک انجام میشود و بهعبارتی ماشین جای کارگر را در همه طرفهای کار میگیرد. بهعنوان مثال انبوه اطلاعات، ضرورت خلاصهسازی و خلاصهخوانی را ایجاب کرده است. کار خلاصهنویسی از یک فرآیند کار دستی به یک فرآیند کار ماشینی و امروز به یک مجموعه از سیستمهای خوانش و خلاصهساز اطلاعات بهصورت اتوماتیک تبدیل شده است. مدل الگوریتم ژنتیک، مدل رگرسیون ریاضی، شبکه احتمالاتی نئورا یا مدل منحنی ترکیبی انواعی از مدلهای اتوماتیک خلاصه سازی اطلاعات هستند. در همین راستا تحلیل اتوماتیک متن نیز بهعنوان روش اتوماتیک طبقه بندی متن و تحلیل محتوای متن مورد استفاده قرار گرفته است که محصول این روند تغییر در جمع آوری، تولید و بازخوانی و در نتیجه تحول در حوزه روزنامه نگاری، تبلیغات و آگهیهای بازرگانی، مراجعه به منابع علمی، کتابداری و کتابخوانی متفاوتی خواهد بود.
از سوی دیگر در منطق کار اتوماتیک دامنه گستردهای از تغییرات در فرآیند کار صورت میگیرد. از کنتورهای اتوماتیک خوانش اطلاعات مربوط به کنتور برق، گاز و آب گرفته تا اتوماتیک شدن کسر پرداختها (debating system)از حساب بانکی براساس یکبار مجوز حساب، بازدهی عملیات بانکی را از مراجعات فرد فردی به نظام اتوماتیک انجام هم «مراحل و فرآیندهای مالی بهصورت مکرر» توسعه میبخشد و در این روند با نظام مالی و اداری بینهایت بازده مواجه میشویم. در این نگاه، همه امور تکرار شونده اداری موضوع مجازی شدن و اتوماتیک شدن کار هستند.
اقتصاد دولتی و اقتصاد بازار با رویکرد کار مجازی و اقتصاد متمایل به بینهایت بازده میتواند جمهوری اسلامی ایران را در معرض تحول عظیم اقتصادی قرار دهد و با توجه به رقابتی بودن امر پیشرفت و توسعه اقتصادی، قرار نگرفتن در این مسیر موجب عقب افتادگی بزرگ در رقابتهای بینالمللی پیشرفت و توسعه خواهد بود، پس باید رهیافت مجازیسازی گسترده ظرفیتهای تولید هم در عرصه اقتصادی دولتی و هم در بخش اقتصاد بخش خصوصی را گسترش داد.