به گزارش ایران اکونومیست در هفتههای اخیر در کشور شاهد اغتشاشاتی و آشوبهای بودیم که مسئولان و مقامات کشور نسبت از اهداف پشت پرده این مسائل خبر می دهند، بطوری که به گفته برخی کارشناسان هدف از این آشوبها و اعتراضات خیابانی در واقع بسیار فراتر از آن چیزی است که برخی از جوانان ما به دنبال آن هستند که یکی از اهداف آنها تجزیه ایران به کشورهای کوچک و ضعیف است.
این در حالی است که متاسفانه برخی از مردم و جوانان نیز که بعضا به دلیل برخی مشکلات اقتصادی گلایهمند هستند و مطالباتی دارند بیخبر از اهداف شوم معاندان نظام، همراه آنها میشوند و مشکلاتی را برای خود و کشور بوجود میآوردند که شاید از بین بردن اثرات این مشکلات مدتها زمانبر باشد.
در تحلیل اتفاقات اخیر، گفتوگویی تفصیلی با محمدحسن صبوری دیلمی کارشناس اقتصادی انجام شده که در ادامه این گفتوگو آمده است:
فارس: جناب آقای صبوری اخیرا در نقاط مختلف کشور شاهد اغتشاشات و آشوبهایی بودیم که شاید در ظاهر هدف از این اتفاقات، اعتراض به موضوع پیشآمده در رابطه با فوت مهسا امینی و یا اعتراض به برخی از مسائل و نابسامانی اقتصادی باشد اما در واقع با توجه به اینکه این مسائل از سوی معاندان و ضدانقلاب هدایت و حمایت میشود اهداف دیگری دارد. معاندان نظام همواره به دنبال تجزیه ایران و تبدیل ایران به کشور ضعیفی هستند لذا از هر فرصتی برای فراهمسازی یک فضای ناآرام در کشور سوء استفاده میکنند و مانع توسعه , رشد اقتصادی میشوند. لطفا توضیح بفرمایید که چگونه بروز چنین اتفاقاتی در کشور به اقتصاد کشور ضربه میزند؟
صبوری دیلمی: برای پرداختن به این مساله لازم است مختصری در رابطه با شرایط فعلی اقتصادی توضیح دهم، شرایطی که در حال حاضر از نظر اقتصادی با آن مواجهیم ناشی از اتفاقاتی است که بعد از سال 1396 و خروج یک طرفه آمریکا از برجام برای اقتصاد کشور پیش آمد. در آن دوران برخی از مسئولان زیاد روی دستاوردهایی که برجام میتوانست برای کشور داشته باشد حساب کردند و همچنین بیش از اندازه روی طرفهای اروپایی حساب کردیم و میگفتیم که حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود میتوان به کشورهای اروپایی امیدوار بود و میتوان نفت را فروخت و مشکلات اقتصادی را برطرف کرد.
* کشورهای اروپایی بدون تکیه بر آمریکا نمیتوانند کاری انجام دهند
اما بلافاصله بعد از اینکه آمریکا از برجام خارج شد، با عدم پایبندی کشورهای اروپایی به تعهدات شان روبرو شدیم. آنها میخواستند کانال مالی برای مبادلات تجاری با ما ایجاد کنند که البته آن کانال مالی تقریبا هیچ دستاوردی نداشت. بنابراین بعد از این مسائل به این نتیجه رسیدیم که کشورهای اروپایی بدون تکیه بر آمریکا نمی توانند برای ما کاری انجام دهند. لذا بازگشت تحریمها به صورتی بود که تقریبا میتوان گفت که اقتصاد ما وارد مرحله بعد از برجام شد و فروش نفت ما دچار مشکل شد و در کنار آن صادرات فرآوردههای ما نیز با مشکل مواجه شد و در نتیجه واردات نیز برای ما هزینهزا شد.
* ثابت نگاه داشتن نرخ ارز ترجیجی اشتباه دولت قبل
متاسفانه دولت وقت در همان زمان اقدام اشتباهی انجام داد و آن انتخاب نرخ 4200 تومانی برای ارز ترجیحی بود که در آن زمان نیز این ارز به عنوان ارز جهانگیری معروف شد. تصور دولتمردان این بود که در کوتاه مدت مشکلات حل میشود و با گذشت زمان میتوانند نرخ ارز را برگردانند اما بعدا معلوم شد که اروپاییها هیچ کاری برای ما انجام ندادند و نرخ ارز هم حفظ شد و تصمیم اشتباه در مورد قیمتگذاری ارز ترجیحی باقی ماند و تا پایان دولت قبلی در نرخ ارز ترجیحی نیز تغییری ایجاد نشد.
این در حالی بود که دولت دوازدهم قبل از انتخابات دولت سیزدهم و یا قبل از تحویل دولت به دولت فعلی باید براساس شرایط اقتصادی یک سری کارها را انجام میداد و نرخ ارز ترجیحی را اصلاح میکرد و به عنوان مثال نرخ آن را از 4200 تومان به 7 هزار تومان افزایش میداد تا تمام اثرات تورمی اقدامات در دولت قبل به دولت سیزدهم منتقل نشود.
متاسفانه این کار انجام نشد و بنابراین دولت سیزدهم با توجه به اثرات تورمی کسری بودجه مجبور شد تا فشار ناشی از تخصیص ارز 4200 تومانی را بر روی بودجه حذف کند. با اقدام دولت در این رابطه، بعد از حذف ارز 4200 تومانی، یک شرایط تورمی جدیدی برای کشور ایجاد شد و در این شرایط تورمی به علت افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند روغن و ... نارضایتیهایی از اوضاع اقتصادی نیز پیش آمد، البته قبل از گرانیهای اخیر در سالهای 97، 98 و 99 با رشد نرخ تورم مواجه بودیم و بطور متوسط بین 30 تا 35 درصد سالانه با تورم مواجه بودیم و اینها زمینهساز شکلگیری مشکلات اقتصادی مردم و مخصوصا دهکهای پایین درآمدی که سبد هزینههای آنها بزرگ و درآمدهای آنها ثابت بود، شد.
البته طی دو - سه سال گذشته به علت شیوع بیماری کرونا بخشی از درآمدها نیز مخصوصا در مشاغل آزاد از دست رفته بود و برخی از مردم با کاهش درآمد مواجه بودند. پس این اوضاع میتوانست دلیلی برای بوجود آمدن مشکلات اقتصادی و بعضا نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادی باشد.
اما مردم باید دقت کنند که یک سری تصمیمات اقتصادی در راستای اصلاحات اقتصادی باید در دولتهای قبل از دولت سیزدهم اتخاذ میشد که متاسفانه آن تصمیمات گرفته نشد و همه آن تصمیمات اکنون در دولت سیزدهم گرفته و اجرا میشود و دولت فعلی نیز مجبور است که این تصمیمات سخت را بگیرد که در آینده همه این تصمیمات به نفع مردم خواهد بود.
* مسیر اصلاحات اقتصادی درست و نتایج مثبتی دارد
با کاهش کسری بودجه؛ فشار تورمی کاهش مییابد و با کاهش فشار تورمی؛ فشار اقتصادی در سبد هزینه خانوار نیز کاهش مییابد بنابراین این مساله را باید پذیرفت که راهی که میرویم راه درستی است و نتایج اقتصادی مثبتی دارد اگرچه ممکن است آشکار شدن نتایج آن کمی زمانبر باشد و یا در مقطعی فشار اقتصادی را بیشتر کند اما برای اصلاحات اقتصادی در مقطع فعلی چارهای جز اتخاذ چنین تصمیمی نداشتیم.
الان شرایط اقتصادی مناسب نیست اما همانطور که گفتم، اصلاح این شرایط نیاز به تصمیمات بزرگی دارد که همانطور که اشاره شد دولت سیزدهم یکی از این تصمیمات بزرگ در حذف ارز 4200 تومانی را در راستای اصلاح بخشی از اقتصاد گرفت. اما این تصمیمات هزینهزا است و آشکار شدن اثرات مثبت آن هم ممکن است زمانبر باشد و لذا معاندان نظام در شرایطی که به دنبال اصلاحات اقتصادی هستیم و تا حدودی فشار اقتصادی به دلیل این تصمیمات فعلی و اشتباهات اقتصادی دولتهای گذشته که بر این دولت تحمیل شده در بهترین زمان ممکن به بهانهای که به واسطه فوت خانم مهسا امینی به دستشان افتاد وارد عمل شدند تا ضربه خود را به نظام جمهوری اسلامی ایران بزنند. اما ما باید بدانیم که معاندان نظام و انقلاب اسلامی هیچگاه به فکر مردم ایران نبوده و نیستند.
حقیقت آن است که ما موفقیتهایی بدست آوردهایم از جمله عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای که این موفقیتها میتواند شرایط پیش روی ما را در اقتصاد بهتر کند و اتفاقا معاندان نظام از همین مسائل میترسند و لذا از هر بهانهای استفاده میکند تا با آشوب و اغتشاش موجبات ناامنی و ناآرامی را در کشور فراهم کنند و جلوی هر گونه توسعه و پیشرفتی را بگیرند.
* جنابعالی به ترس دشمنان ایران از موفقیتهای اقتصادی اشاره فرمودید و بیان کردید که معاندان نظام از موفقیتهای ایران از جمله عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میهراسند لطفا در این مورد توضیح بفرمایید که چگونه این موفقیتهای ما برای معاندان ما منجر به نگرانی میشود؟
صبوری دیلمی: پیوستن ما به سازمان همکاریهای شانگهای از این منظر که میتواند فشارهای ناشی از تحریمها را کاهش دهد بسیار حائز اهمیت است و پیوستن ما به این سازمان خبر بسیاری خوبی طی هفتههای اخیر بود که متاسفانه مصادف با اتفاق ناگوار و ناراحتکننده فوت خانم مهسا امینی شد و لذا اتفاقاتی رقم خورد که به نوعی این اتفاق مهم تقریبا در حاشیه ماند.
* ترس معاندان نظام از موفقیتهای اقتصادی ایران/ عضویت رسمی ایران در سازمان شانگهای عامل نگرانی دشمنان
یکی از دلایلی که گروههای معاند و ضد انقلاب سوار بر موج آن اتفاقی که برای همه ما ناراحت کننده بود شدند و به عبارتی زمینه را برای ایجاد آشوب و اغتشاش فراهم کردند نگرانی از همین فرصتهایی است که در آینده نزدیک نصیب ایران میشود. با پیوستن ما به سازمان همکاریهای شانگهای و اتحادیههایی که پیمانهای دو جانبه با کشورهای حوزه آسیای میانه و خلیج فارس دارند در آینده میتواند باعث بهبود و بهتر شدن شرایط اقتصادی ما شود و همانطور که اشاره کردم منجر به کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها بر اقتصاد کشور شود.
بنظرم دمیدن دشمنان به آتش نارضایتیها و ایجاد اغتشاشات یکی از دلایلش همین موفقیتهای آتی از اقدامات فعلی در اقتصاد ایران بوجود میآید. بنابراین از آنجا که دشمنان میدانند این موفقیتها در آینده به نفعشان نخواهد بود بلکه به ضررشان نیز هست، تمام تلاش خود را انجام می دهند که ما موفقیتی را بدست نیاوریم.
* فارس: قبول دارید که اقدامات دشمنان ما در راستای اهداف و آرزوی دیرینهاشان یعنی ضعیف کردن ایران است تا بدینوسیله بتوانند اهداف خود را در ایران و کشورهای منطقه پیشببرند؟
صبوری دیلمی: براساس برنامههایی که به صورت کلی جامعه استکبار جهانی دارد می خواهند ایران به چند کشور کوچک و ضعیف تبدیل شود. آنها ایران را به شکل فعلی نمیخواهند و حتما یک ایران قوی مورد قبول آنها نیست.
آنها اصلا یک خاورمیانه قوی نمیخواهند و تمام تلاش خود را میکنند تا کشورهای واقع در خاورمیانه هم ضعیف و هم به لحاظ مساحت کوچک باشند و قدرت مستقلی در منطقه وجود نداشته باشد بنابراین آنها کشوری مانند ایران قدرتمند که در مقابل زورگوییها کشورهای مستکبر مقاومت میکند را نمیخواهند.
ایران اسلامی در زمینه دفاعی به حدی رسیده است که میتواند به تنهایی و به عبارتی یکه و تنها در مقابل استکبار بایستد و وارد تقابل با آنها شود لذا برای آنها این مساله بسیار سنگین است و برای جلوگیری از این وضعیت برنامه خاص دارند.
همانطور که اشاره کردم پیوستن به سازمان همکاریهای شانگهای نه تنها برای ما به لحاظ اقتصادی اثرات مثبتی دارد بلکه ما را به کشور قویتری در منطقه تبدیل میکند که امیدواریم مردم به این مساله توجه بیشتری داشته باشند.
* دشمنان نظام با ایجاد آشوب در ایران می توانند به اهدافشان برسند
دشمنان، مخالفان و معاندان نظام جمهوری اسلام ایران دلشان به حال ما نمیسوزد و خیلی طرفدار حجاب و بیحجابی جامعه ایرانی نیستند بلکه این مساله ابزاری است برای آنها به اهدافشان برسند. آنها از این اتفاقات و مسائلی که ایجاد کردهاند به دنبال منافع خودشان هستند و منافعشان نیز با ایجاد آشوب در ایران تامین میشود.
* شرایط اقتصادی خوبی را در آینده خواهیم داشت
ما شرایط اقتصادی خوبی را پیشرو داریم و اصلاحاتی که باید انجام دهیم را دولت سیزدهم در برنامه دارد تا انجام شود و امیدواریم که شرایط اغتشاش، آشوب و بیثباتی زودتر از بین برود و شرایط کاملا ثبات و آرامش پیش آید تا بتوانیم به اهدافمان در بخشهای مهم اقتصادی دست یابیم.
* فارس: اغتشاشات اخیر بازتاب های مختلف بینالمللی داشت، آیا تاثیری در روابط ما با دیگر کشورها می تواند داشته باشد؟
صبوری دیلمی: ما برای رشد و توسعه اقتصادی باید بتوانیم سرمایهگذاری را در بخشهای مختلف اقتصادی افزایش دهیم و حاصل این سرمایهگذاریها در آینده، افزایش درآمد اقشار مختلف خواهد بود و امیدواریم تا در آینده با کنترل رشد تورم که از قبل در اقتصاد جمهوری ایران وجود داشته شاهد رفاه اجتماعی، افزایش درآمدها و کاهش هزینههای زندگی باشیم.
* جلوگیری از سرمایهگذاری با ایجاد فضای ناامن با اغتشاشات
توصیه من به دولتمردان و سیاستگذاران آن است که سعی کنند تا در فضای فعلی فضای اعتماد را فراهم آورند و شرایط را برای سرمایهگذاری فراهم کنند.
یکی از اهداف اغتشاشات و ایجاد ناآرامی ایجاد فضای ناامن برای سرمایهگذاری اقتصادی است، گروههای معاند و ضد انقلاب به دنبال ایجاد نااطمینانی برای سرمایهگذاری هستند تا هیچ سرمایهگذاری حاضر به سرمایهگذاری در ایران نشود.
در اتفاقات اخیر پیش آمده امیدواریم که شرایط گفتمانی فراهم شود تا موضوع را بیشتر برای مردم تبیین کرد اگرچه بنگاههای شایعهپراکنی و رسانههای معاند وجود دارند و آنها حتما با خبرسازی در صدد هستند تا بر آتش اغتشاشات اضافه کنند اما ما باید سعی کنیم که با منطق خودمان این را به مردم توضیح دهیم که شرایط کنونی برای هیچ کس مناسب نیست و این شرایط به ضرر همه مردم است لذا باید شرایط ایجاد شده و حالت نااطمینانی باید برطرف شود و سیاستهای اصلاحی را با همکاری مردم داشته باشیم.
باید مردم در را جریان بگذاریم که چرا این سیاستهای اصلاح را انجام میدهیم. باید به مردم توضیح دهیم که ایران با یک بیماری اقتصادی مواجه است و اصلاحات اقتصادی از جمله حذف ارز 4200 تومانی نیز به منزله یک جراحی اقتصادی است که باید انجام میشد و با این قبیل اقدامات و اصلاحات اقتصادی در آینده شاهد رشد مداوم و توسعه اقتصادی خواهیم بود.
فارس: آقای صبوری بخشی از اتفاقات اخیر طی هفتههای گذشته ناشی از تحرکات برخی از سلبریتیها از جمله بازیگران و ورزشکاران بوده است که این افراد با وجود اینکه صلاحیت مرجعیت ندارند اما متاسفانه بواسطه شهرتشان در جامعه مرجع برخی از جوانان شدهاند و بعضا نیز همراهی جوانان با این افراد آثار مثبتی برای کشور ندارد، این مساله را چگونه تحلیل میکنید و برای جلوگیری از تکرار این مسائل چه باید کرد؟
صبوری دیلمی: به نظرم باید شرایط گفتمان ایجاد شود یعنی اگر هنرمندان یا ورزشکاران نظراتی دارند یک شرایطی را مانند مناظره فراهم کرد تا این افراد در آن شرایط بتوانند حرفهای خود را بیان کنند و نظرات خود را اعلام کنند و افرادی هم در مقابل آنها باشند که پاسخ آنها را بدهند.
شاید اگر چنین شرایطی فراهم شود و مردم در یک مناظره صحبتهای این افراد را بشنوند دیگر به راحتی تحت تاثیر هر حرفی قرار نگیرند، ضمن اینکه شاید هم سلبریتیها به اشتباه وارد چنین فضایی شده باشند و با بوجود آمدن چنین شرایطی بتوانیم فضای بهتر و منطقی تری را فراهم آوریم تا اگر کسی اشتباهی کرده به اشتباه خود پیببرد.
مردم باید بدانند که مسائل مربوط به سیاست، اقتصاد، جامعه و ... باید توسط متخصصان مربوط به این حوزهها بیان شود و جالب نیست که یک بازیگر یا فوتبالیست در مورد هر مساله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی که تخصصی در آن ندارد اظهار نظر کند زیرا ممکن است به علت عدم تخصص در حوزه مربوط و اظهار نظر اشتباه کند و مشکلاتی را ایجاد کند لذا هر چیزی باید مرجع خودش را داشته باشد.
بنابراین پیشنهاد من فراهم سازی بستر مناظره توسط رسانهها برای این افراد است تا در این بستر فضای ابراز نظرات فراهم شود و در این بستر اگر این افراد حرف منطقی دارند مشخص میشود و اگر هم براساس عناد و بیمنطق نسبت به نظرات خود پافشاری میکنند باز هم مشخص خواهد شد. مردم و جوانان نیز با مشاهده این گونه برنامهها خودشان میتوانند به درستی تشخیص دهند و متوجه شوند که چه فردی حرف درست را میزند و به عبارتی حرف منطقی میزند و عنادی ندارد و چه کسی حرف بیمنطق میزند.
پایان پیام/