ایران اکونومیست پلاس ـ سهیلا صدیقی: «حجاب» همیشه خط قرمز صدا و سیما بوده است. سیاستی که همیشه حد و حدودش برای تلویزیون مهم بوده است. مثلا در نمایش اندام مردان همیشه محدودیتهایی وجود دارد و آنها در برنامه های صداوسیما نمیتوانند با لباس آستین کوتاه یا یقه باز مقابل دوربین قرار بگیرند و از طرفی خانمها هم باید با حجاب کامل و بدون آرایش نمایش داده شوند. هرچند که در برخی مواقع این خطوط قرمز هم برای برخی چهره های سیاسی نقض شده اما به طور کلی این قانون نانوشته صداوسیما برای پذیرش مهمانان است و در برخی موارد افرادی که چنین شرایطی را نداشتند از حضور جلوی دوربین منع کردند.
علاوه بر همه اینها تلویزیون در پخش فیلمهای سینمایی خارجی نیز محدودیتهایی برای مخاطب قائل است. مثلا اگر بازیگری لباسش پوشیده نباشد، آن بخش غیر پوشیده را شطرنجی و یا تار نشان میدهد و خیلی وقتها هم لباس های نامناسب آنها را با آباژور میپوشاند.
تلویزیون حتی گاهی وقتها تشخیص داده است که آرم باشگاه ورزشی را هم باید برایمان سانسور کند. یادتان میآید؟ همان سانسور آرم باشگاه «آ. اس» رم که دو کودک در حال شیر خوردن از ماده گرگ بودند و رسانه ملی احساس کرد، تماشای پستانهای گرگ برای مخاطبش مناسب نیست و آنها را سانسور کرد! اما روزهایی هم این خط قرمز جا به جا میشود. صدا و سیما روزهای خاصی تشخیص میدهد که میتواند این دایره را گشادتر کند و خانمهایی که حجاب متفاوتی از آنچه با معیارهای صدا و سیما متفاوت است را نشان دهد. مثلا در بخشهای خبری با این خانمها گفتگو میکند و تصویرشان را نشان میدهد.
حد و حدود این خط قرمز هیچگاه مشخص نشد و همیشه بنا به سیاستهای رسانه ملی تغییر کرد اما دیشب رسانه ملی در یک حرکت نامتعارف همه آباژورها را کنار زد و تصویر یک زن ایرانی کاملا برهنه را نشان داد. در روزهای اخیر یکی از معترضین در کشور هلند برای اعتراض به قوانین حجاب در ایران به صورت برهنه در میان معترضین حاضر شد و شروع به سخنرانی کرد. او به قوانین پوشش در ایران انتقاد داشت اما همزمان برای پایبندی به قوانین پوشش در هلند ناچار بود بخش هایی از بدن خود را بپوشاند و به طور کلی این حرکت او در داخل کشور با انتقاد بسیاری از معترضین همراه بود. آنها معتقد بودند چنین رفتارهایی موجب به حاشیه بردن مطالبات و اعترضات مردم است.
اما بخش خبری ۲۰:۳۰ شامگاه ۱۱ مهرماه تصمیم گرفت خط قرمزی درباره حجاب و پوشش نداشته باشد و تصاویر این زن برهنه را با افکت های حداقلی نشان دهد. این تصاویر شطرنجی نشده بود و بیش از اندازه وضوح داشت. شاید برای مدیران بخش خبری مهم نباشد که بچههای کم سن و سال هم پای تلویزیون نشسته باشند. معمولا در چنین مواقع حداقل باید هشدارهای لازم داده شود. تصویری که نشان از سیاستهای دوگانه رسانه ملی داشت و یک هنجارشکنی جدی محسوب میشد.
اینکه زنی بدون در نظر گرفتن بستر مبارزه و اعتراض و بودن داشتن فعالیت اعتراضی جدی و صرفا با حرکتی از روی هیجان برهنه شود و پشت تربیون برود، قطعا عملی تقبیح شده است اما آیا بازنشر و اشاعه یک عمل قبیح کمتر از انجام آن نیست؟ سیاستهای رسانهای که پستانهای یک گرگ در یک عکس گرافیکی را سانسور کند و تصویر یک زن برهنه را عادی بداند؛ عادی نیست و نیاز به بازنگری دارد.