به گزارش ایران اکونومیست از وزارت نفت، واردات گاز روسیه و ترانزیت یا سوآپ آن که این روزها بار دیگر به سرتیتر اخبار رسانهها بازگشته است، موضوعی است که با وجود برخی مخالفخوانیها، میتواند ظرفیتی بالقوه برای اقتصاد کشور باشد.
روسها هماکنون طبق آمارها، با حدود ۷۵ تا ۹۵ میلیارد مترمکعب گاز در دسترس روبهرو هستند که پیشتر یا به اروپا صادر میکردند یا برنامه صادراتی برای آن داشتند. با توجه به این مازاد صادراتی، در عمل ظرفیت بازار برای جذب این میزان گاز وجود ندارد و بهراحتی قابل تغییر مسیر به بازارهای غیراروپایی به دلیل ضعف زیرساختهای اتصالی نیست. حتی اگر معضلات فنی انتقال را حل کنند، در کوتاهمدت زیرساختهای روسیه این اجازه را نمیدهد گازی را که به اروپا صادر میکردند، بهراحتی به شرق ببرند.
روسها برای گاز بخش غربی خود به دنبال بازار هستند و این فرصتی کلیدی برای جمهوری اسلامی است تا این گاز را از عملیاتیترین مسیر ممکن از ترکمنستان و با برعکسکردن (Reverse) خط لوله CAC که در گذشته گاز ترکمنستان را به روسیه وصل میکرد و هماکنون از ظرفیت ۳۰ تا ۵۰ میلیارد مترمکعبی انتقال آن از ترکمنستان تنها ۵.۵ میلیارد مترمکعب آن فعال است، استفاده کند و در این سو ایران نیز دو خط لوله واردات گاز از ترکمنستان با ظرفیت نهایی ۲۰ میلیارد مترمکعب دارد که میتواند گاز را تحویل بگیرد.
در گام ابتدایی حتی نیاز به برعکس کردن (Reverse) گاز روسیه بهصورت فوریت در کوتاهمدت نیست و روسیه میتواند همان قرارداد ۵.۵ میلیارد مترمکعب گازپروم با ترکمنستان را که تا سال ۲۰۲۴ معتبر است، به ایران بدهد. این فرصتی برای ایران است تا برای تراز داخلی گاز خود یا ایفای تعهدها به بازارهای صادراتی خود از محل خرید گاز روسیه وارد تعامل شود. روسها افزون بر این موضوع برای توسعه تجارت، سوآپ و ترانزیت حوزه گاز حاضرند در برخی پروژههای صادراتی ایران بهویژه خطوط لوله هم سرمایهگذاری کنند.
روسها میتوانند با توسعه پروژه انتقال گاز ایران به سمت شرق در شرایطی که ما هماکنون ظرفیت صادرات گازی بالایی نداریم، گازشان را به ما بفروشند و ما هم به بازارهای جنوب آسیا تحت قرارداد خود صادر کنیم. سیاست اصولی جمهوری اسلامی صرفاً ترانزیت و سوآپ گاز نیست بلکه به دنبال تجارت گاز و ایفای نقش بینالمللی بهمنظور حفظ امنیت بازار انرژی است؛ بنابراین چنانچه خرید گاز روسیه محقق شود، فروش آن طبق برنامه فروش ایران خواهد بود تا در آینده و با توسعه منابع گازی، سهم ایران در این بازارها حفظ شود.
آنچه مهم است، ایجاد و تقویت جایگاه ایران بهعنوان یک بازیگر مؤثر و مطمئن در بازار گاز است و منافع کلان کشور ایجاب میکند بهسرعت و با استفاده از پتانسیلهای موجود و در دسترس در عرصه تجارت گاز بیشتر فعال شویم؛ بنابراین بهتر است بهجای جنجال به این بیندیشیم که چگونه از موقعیتهای پیشآمده میتوان بیشترین بهره را در راستای تحقق اهداف و منافع کشور برداشت.
وزارت نفت در دولت سیزدهم، همسو با سیاستهای ابلاغی، توسعه میادین نفتی و گازی بهویژه میدانهای مشترک و تکمیل و به حداکثر رساندن برداشت از میدان مشترک گازی پارس جنوبی را با سرعت و جدیت پیگیری کرده است و پیشرفتهای قابلتوجهی را به دست آورده است. ازجمله لولهگذاری زیردریایی فاز 11 در مردادماه به اتمام رسیده و مقدمات تولید از این فاز تا پایان سال برنامهریزی شده است. همچنین برداشت گاز از سایر میدانهای مستقل ازجمله میدان گازی کیش، نهایی شده و به بهرهبرداری میرسد؛ بنابراین ذکر این نکته که فعالیت در بازار گاز و توسعه تجارت با استفاده از پتانسیل گاز مازاد سایر کشورها سبب توقف برنامههای توسعه میدانهای گازی داخلی میشود، تحلیلی نادرست و خطا در شناخت موقعیت قدرت ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز جهان است.
نقطهضعفی در بحثهای ژئوپلیتیکی و راهبردی وجود دارد و آن بزرگنمایی و کوچکنمایی مسائل است که باید از آن پرهیز کرد. تحلیل باید مبتنی بر واقعیت باشد. نه کوچکنمایی کنیم و بگوییم با توجه به سابقه تاریخی، روسها وفای به عهد نداشتند و نه بزرگنمایی کنیم و بگوییم روسها قرار است بهتنهایی بهجای همه شریکان احتمالی ایران قرار گیرند. با توجه به اینکه در خصوص خرید گاز از روسیه هنوز تصمیم رسمی اتخاذ نشده است، طرح این مسائل میتواند روی عملیاتی کردن راهبری در حوزه انرژی اثر منفی بگذارد و منافع احتمالی کشور در این زمینه را با مخاطره مواجه کند.
ایران بهعنوان دومین دارنده ذخایر گازی جهان، سومین تولیدکننده بزرگ و چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز جهان نیز هست. بزرگترین مانع ورود به بازارهای جهان با توجه به آمار تولید و مصرف گاز، مصرف غیربهینه گاز در همه بخشها از خانگی و تجاری گرفته تا صنعت و کشاورزی است.
بدون حل این مشکل، هر میزان به تولید گاز کشور اضافه شود، این گاز بدون بهرهوری مناسب در داخل سوزانده خواهد شد و سهم زیادی به بازارهای صادراتی نخواهد رسید.
از این رو استفاده از ظرفیت سوآپ یا تجارت گاز با همسایگان یک راهبرد قابلاتکا برای افزایش سهم از تجارت جهانی گاز و تبدیلشدن ایران به هاب گازی منطقه است؛ موضوعی که کارشناسان غیرسیاسی نیز عموماً بر آن صحه میگذارند.