يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19 - ۱۰ ذی القعده ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۴

گريه هاي ندامت قاتل با ديدن عکس پدر مقتولش!

نوجوان ۱۷ساله اي که در حال بازسازي صحنه قتل پدرش بود، با ديدن عکس پدر روي ديوار منزل گريست و در حالي که دستان مادرش را مي بوسيد، گفت: اگرچه پدرم ما را خيلي اذيت مي کرد، اما من قصد کشتن او را نداشتم و از اين حادثه بسيار ناراحتم.
کد خبر: ۴۹۵۳۵
به گزارش خراسان، نوجوان ۱۷ساله اي که به اتهام قتل پدرش دستگير شده است، صبح روز گذشته در حضور قاضي موحدي راد و کارآگاهان پليس آگاهي به تشريح ماجراي اين جنايت پرداخت. او که مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفته بود، وقتي وارد منزل مسکوني اش در شهرک دهرود مشهد شد ناگهان وسط اتاق ايستاد و با ديدن عکس پدرش روي ديوار منزل، اشک از چشمانش سرازير شد.

متهم اين پرونده جنايي سپس به سوي مادرش رفت و در حالي که دستان او را مي بوسيد، گفت: پدرم مردي عصباني مزاج و معتاد بود. از ۴سال قبل هم سر کار نمي رفت و مادرم براي تأمين مخارج زندگي مجبور بود در منازل ديگران کار کند.

روز حادثه هم مادرم سر کار بود و من به خاطر اين که او را خوشحال کنم، خانه را جارو کردم و مشغول شستن ظرف ها شدم اما وقتي استکان هاي شيشه اي به هم مي خوردند، پدرم بالاي سرم آمد و گفت: مي داني اين استکان ها ۳۰هزارتومان پول خورده است؟ به او گفتم اين ها را مادرم از پول کارگري خريده است!

اين جمله پدرم را عصباني کرد و او مرا با مشت و لگد کتک زد و گفت برو داخل انباري! دقايقي بعد وقتي پدرم از منزل بيرون رفت، من هم دوچرخه ام را برداشتم و بيرون رفتم، دقايقي را گريه کردم و دوباره به انباري بازگشتم. مادرم از سر کار آمده بود، او از من خواست تا براي خوردن غذا به اتاق بروم، ولي من قبول نکردم، با اصرار مادرم که گفت پدرت ناراحت مي شود، به اتاق رفتم. آن لحظه پدرم مشغول استعمال موادمخدر بود که باز هم با ديدن من حرف هاي نامربوطي زد. من هم جوابش را دادم.

در اين هنگام پدرم به سمت من حمله کرد و با سيم برق مرا کتک زد و بيرون انداخت. من دوباره به انباري رفتم و چون فکر مي کردم او با شيلنگ به سراغم مي آيد، پتويي را دور خودم پيچيدم ولي در يک لحظه ديدم پدرم با پتک آهني بالاي سرم ايستاده است. او مي گفت ديگر حق نداري داخل اتاق بيايي! از همين جا سرت را پايين مي اندازي و بيرون مي روي! به او گفتم اگر تو غيرت داشتي که نمي گذاشتي مادرم سر کار برود! با اين جمله عصبانيت پدرم شدت گرفت و در حالي که مي گفت به تو ربطي ندارد، دوباره پتک آهني را برداشت. من هم با چاقويي که دستم بود ضربه اي به پايش زدم.

وي ادامه داد: پدرم خون آلود روي زمين افتاد که با کمک مادرم او را به بيمارستان شهيدهاشمي نژاد رسانديم، ولي او به خاطر خون ريزي جان خود را از دست داده بود. نوجوان ۱۷ساله که در کلاس سوم دبيرستان مشغول تحصيل بود، در ميان هاي هاي گريه افزود: من قصد کشتن پدرم را نداشتم و از اين موضوع بسيار ناراحتم. او خواهر ۹ساله و مادرم را با قفل و زنجير کتک مي زد اما من نمي توانستم چيزي بگويم.

اين گزارش حاکي است: مادر متهم به قتل نيز با تأييد اظهارات فرزندش به قاضي ويژه قتل عمد گفت: يک بار شوهرم چنان ضربه اي به سرم زد که مدت زيادي در منزل بستري بودم و با «ني» غذا مي خوردم. او به هيچ کس اجازه نمي داد مرا به بيمارستان ببرد!

بنابراين گزارش در ابتداي بازسازي صحنه قتل کارآگاه سلطاني (افسر پرونده) خلاصه اي از روند بازجويي و رسيدگي به اين پرونده جنايي را تشريح کرد.

 در پايان نيز قاضي موحدي راد پس از صورتجلسه اعترافات و اظهارات متهم، دستور انتقال وي را به زندان صادر کرد تا مراحل قانوني اين پرونده جنايي طي شود.
نظر شما در این رابطه چیست
نظرات بینندگان
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۹
این مرد حقش زجر کش شدن بوده نه مردن به راحتی
۰
آخرین اخبار