هنوز هم فكر بعضي قديميها هماني است كه بود. آنها هنوز با زندگي به سبك جديد كه زنها تقريبا حرف اول و آخر در خانه را ميزنند، اُخت نشدهاند. از نظر آنها خيلي از پول خرج كردنها و هزينه تراشيدنها، اسراف و ولخرجي است كه كشيدن ترمزش فقط با دست شوهر، شدني است. آنها هنوز هم بر اين باورند كه از مرد بايد همانقدر خواست كه در توان دارد، حالا اگر توان او كم باشد و كفاف خواهشهاي خانواده را ندهد، هيچ اشكالي ندارد.
اصلا بعضيهايشان اعتراض دارند كه مثلا چرا فلان دختر كه به خانهشان آمده و عروسشان شده، وضعيت مالي پدر و مادرش را فراموش كرده و حرف از فلان و فلان ميزند. آنها مدام ميپرسند كه مگر اين دختر چه حسني دارد كه به آنها مينازد و زندگي رنگارنگ ميخواهد؟
حرفهاي اين اهالي قديم، اما به مذاق جديديها خوش نميآيد. زنان امروز خواستههاي امروزي دارند و نميتوانند به سبك 50 سال قبل و ماقبلش زندگي كنند، اما به هر حال اين اختلافنظرها در عرف وجود دارد و قانون هم تا حدي حرفهاي قديميها را تاييد ميكند.
در قانون مدني ايران به همه نيازهاي متعارف زن از قبيل مسكن، لباس، اثاث منزل و هزينههاي درماني و بهداشتي «نفقه» گفته ميشود كه بايد از سوي مرد تامين شود. ضابطه موجود در تعيين ميزان نفقه نيز اين است كه اين تامين نيازها بر مبناي شؤونات خانوادگي زن، عرف و عادت ساكنان هر منطقه و وضع مالي مرد تعيين شود كه در صورت توافق نداشتن زن و مرد، دادگاه ميزان آن را مشخص خواهد كرد.
تامين نيازها متناسب با موقعيت اجتماعي
بعد از آن كه شوراي نگهبان به بخشهاي مختلف لايحه حمايت از خانواده ايراد گرفت و آن را براي رفع اشكالات به مجلس پس فرستاد، مادهاي را در برداشت كه به نفقه زنان مربوط بود؛ مادهاي كه بصراحت تاكيد ميكرد: «نفقه زنان متناسب با شأن آنها تعيين خواهد شد.»
اما اينكه شأن و شخصيت زن چيست و چطور تعيين ميشود و اينكه آيا عادلانه است نيازهاي اوليه زنان با شأن و جايگاه اجتماعيشان محاسبه شود، از سوالاتي است كه بين افكار عمومي مطرح شده، همان سوالاتي كه آرش دولتشاهي، وكيل دادگستري در گفتوگو با «جامجم» به آنها پاسخ داد.
شأن و شخصيت زن در نفقه يعني چه؟
نكته: براساس قانون، اگر زن تحصيلكرده يا بيسواد، از شهر يا روستا و از خانواده فقير يا ثروتمند باشد، ميزان نفقه متفاوتي دارد چون نيازهاي اين دو قشر با هم فرق ميكند
در قانون، نفقه ارتباط مستقيم با شأن زن ندارد، يعني همه زنان بايد نيازهاي اوليهشان تامين شود، اما غلظت و ميزان اين نيازها با شأن و جايگاه اجتماعي زنان ارتباط مستقيم دارد يعني در تعيين ميزان نفقه، اين مسائل كه يك زن ساكن روستا و بيسواد باشد، يا تحصيلكرده، ساكن شهر و عضو يك خانواده ثروتمند باشد، لحاظ ميشود، چون طبيعتا نياز يك زن در گروه اول با نياز يك زن در گروه دوم كاملا فرق دارد.
برخي اين تفكيك ميان زنان را نوعي تبعيض ميدانند، يعني معتقدند چرا مثلا دختري كه در خانوادهاي فقير متولد شده و سالها رنج نداري را تحمل كرده پس از ازدواج هم بايد سطح توقعش را در حد خانه پدري نگه دارد و باز هم زندگي در فقر را تحمل كند. به اعتقاد شما اين موضوع كمي ناعادلانه نيست؟
در قانون هيچ تفكيكي ميان نيازهاي زنان از طبقات مختلف اجتماعي وجود ندارد، يعني به زعم قانون، تمام زنان بايد نيازهاي اوليهشان تامين شود كه ميزان اين تامين نياز بستگي به جايگاه و موقعيت اجتماعي زن دارد. اين موضوع اصلا ناعادلانه نيست بلكه به نظر ميرسد منطقي هم هست، اگر بگوييم زني كه از طبقه اجتماعي پاييني برخاسته، باید خواستههايش نيز مطابق همان طبقه اجتماعي باشد چون نبايد چنين زناني زيادهخواهي داشته باشند. از طرفی مرداني که براي ازدواج به سمت زناني با موقعيت اجتماعي پايين ميروند نیز اين پيش فرض را داشتهاند كه همسرشان در حدشان و شوونات خودش از آنها تقاضا دارد و نه بيشتر. البته در اين ميان بايد به يك نكته مهم توجه كرد و آن اين كه اگر زني در موقع ازدواج سلامت جسمي داشته و پس از مدتي مبتلا به بيماري شود، زوج موظف به تامين مخارج درماني او است. پس چنانچه وضعيت زن در مدت زندگي مشترك متحول شود و نيازهاي اساسي او تغيير كند زوج مكلف خواهد بود نيازهاي ضروري او را متناسب با وضع جديد تامين كند هر چند اين احتياجات با شأن زوجه در هنگام ازدواج تناسبي نداشته باشد. در واقع با ارتقاي موقعيت اجتماعي زن در طول زندگي، قهرا بر تعهدات مالي زوج افزوده خواهد شد.
حتي اگر شوهر چنين زناني توان مالي خوبي هم داشته باشد باز هم اين زنان بايد متناسب با شأن و جايگاه خودشان طلب تامين نياز بكنند؟
در بحث نفقه، قانون توجهي به توان مالي مرد ندارد، اما مطابق رويههاي موجود، تمام كارشناسان نفقه در هنگام تعيين مبلغ، به توان مالي مرد نيز توجه ميكنند، به طوري كه اگر مرد توان مالي خوبي داشته باشد، حتما نفقه بالايي براي زن تعيين ميكنند.
البته بعضي از مردان براي ازدواج سراغ دختراني از طبقه بالاي اجتماعي ميروند و با به دست آوردن دل آنها، ازدواج ميكنند، اما در زندگي مشترك چون افراد متمولي نبوده و نيستند در مقابل خواستههاي زن مدام تاكيد ميكنند كه ندارند. وضعيت نفقه اين دسته از زنان چه ميشود؟
باز هم تاكيد ميكنم كه قانونگذار در بحث نفقه چه در قوانين سابق و چه در قوانين جديد به نيازهاي زن متناسب با شأن او توجه دارد نه به توان مالي مرد، اما در رويههايي كه در بيشتر محاكم اجرا ميشود به مرداني كه با زناني از طبقه بالا ازدواج كردهاند ميگويد شما كه ميدانستي زن از نظر اقتصادي چه وضعيتي دارد، حالا نميتواني از زير بار دادن نفقه مطابق با شأن او شانه خالي كني.
پس در محاكم به چنين مرداني گفته ميشود كه خود كرده را تدبير نيست، اما در عين حال رويهاي وجود دارد كه بر اساس آن كارشناسان به خاطر مصالح خانواده، اعسار مرد (ناتواني مالي) را به صورت پنهان در نظر ميگيرند و در تعيين ميزان نفقه، مراعات مرد فقير را ميكنند.
مريم خباز جام جم