دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 20 - ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۱۸ آذر ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۲

سیاست خارجی ایران، اولویت‌های منطقه‌ای و توافق غربی

یک تحلیلگر لبنانی تناسب سیاست خارجی موفق ایران در پایداری در برنامه هسته‌ای و موفقیت در آن و اولویت همگرایی با کشورهای همسایه را بررسی کرد.
کد خبر: ۴۷۶۸۰

به گزارش ایران اکونومیست,طلال حاطوم تحلیلگر مسایل راهبردی و مسئول روابط عمومی جنبش امل لبنان در مقاله ای به بررسی شرایط و ابعاد سیاست خارجی ایران در زمینه منافع راهبردی این کشور و حسن همجواری با همسایگان منطقه‌ای در سایه توافق ژنو پرداخته است:

خیلی‌ها اعتقاد دارند که تحلیل توافق هسته ای ایران با کشورهای 1+5 که اخیرا در ژنو  با حضور کاترین اشتون نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا به امضا رسید، زود است، ‌چرا که این بیانیه نیاز به اقدامات اعتماد ساز در زمینه تکمیل طرح‌های آینده بعد از این توافق دارد که علاوه بر غرب و تهران به صورت عام، کشورهای همسایه ایران را نیز در بر می گیرد.

ما اعتقاد دارم که تحلیل مبتنی بر واقع گرایی مبتنی بر این است که این توافق حاصل تلاش یک روزه یا یک شبه نیست، بلکه امتداد آن به سالهای متمادی بر می گردد که در طول این سالها غرب و بویژه دولت آمریکا سعی داشتند حقوق جمهوری اسلامی ایران در استفاده صنعتی از انرژی هسته ای را از این کشور بگیرند.

استراتژی هسته ای ایران واضح بوده و در مسیر مقرر خود حرکت کرده و متوقف نشده است؛ علاوه بر اینها این توافق نامه بر اساس آن چیزی ترسیم شد که ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم و استفاده از انرژی هسته ای به دنبال آن بود و غرب با وجود ترسیم مبانی نامشخص و برداشت های ماده چهارم در مورد نسبت غنی سازی اورانیوم و مدت و استخراج اورانیوم خام سعی کرد رویکردهای مبهمی از این توفق ارائه کند. البته میزان اورانیوم غنی شده در ایران به اندازه‌ای است که کفاف سالها مصرف این کشور را بدهد. علاوه براینها مقامات ایرانی اعلام کرده اند که در راستای صیانت و نوسازی و توسعه تاسیسات هسته ای خود بر اساس نیازهای کشور فعالیت خواهند کرد و منتظر اجازه یا توافقنامه های آینده در این خصوص نخواهند ماند.  

بدون در نظر گرفتن جزئیات فنی در مورد میزان غنی سازی یا تعداد تاسیسات ایران و کارمندان و دانشمندان این تاسیسات؛ می توان گفت که این توافق نامه اعتراف بین المللی به تبدیل شدن ایران به قدرت هسته ای بود که حق کامل استفاده از مقدرات و ثروت و انرژی خود را برای توسعه ملت و موسسات خود دارد.

علاوه بر خوشحالی ذاتی ما در مورد پیروزی دیپلماسی و مذاکرات ایرانی که نقطه درخشان دیگری در کارنامه دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران با وجود تمام فشارها و تحریم ها بود و با وجودیکه این توافق فشارهای بین المللی بر ایران در زمینه تحریم های اقتصادی و سیاسی از سوی آمریکا و قدرت های غربی و کشورهای همسو با آمریکا وغرب را کم کرد؛ می توان گفت که جمهوری اسلامی ایران با حکمت و درایت رهبری معظم این کشور و سیاست صبورانه و مطمئن خود نه تنها در این مذاکرات با آمریکا وارد تقابل شد، بلکه با تمامی کشورهایی که از نفوذ و قدرت ایران در تمامی زمینه ها می ترسیدند، وارد معرکه شد و در نهایت نیز موفق شد با ایمان به خداوند و اعتماد به پیروزی بعد از صبر، خود را به دیگران اثبات کند. تاکید این سخن نیز آن است که ایران حق خود در استفاده و بهره برداری از منابع و توانمندی های انرژی را بر اساس قدرت ذاتی و درونی بشری و مادی و تکنولوژیکی خود در مصاف با کشورهای پیشرفته حفظ کرده است.

بعد از اشاره به موارد فوق می‌توان به صورت جزئی به برخی از تحولات عرصه سیاست بین المللی و شاخص های واضح در تحولات ناشی از توافق درباره پرونده هسته ای ایران در عرصه بین الملل اشاره کرد.

- در تشریح چارچوب کلی استراتژی آمریکا در سال 2010 شاخص هایی وجود دارد که نشان می داد راهبرد جدید این کشور مبتنی بر ساختن تفاهم و همکاری‌های بین المللی به استراتژی سابق این کشور در زمینه پیروی از مفهوم جنگ پیش دستانه پاسخ می‌دهد، در این میان آکادمی آتلانتیک به کنگره آمریکا پیشنهاداتی در این زمینه داد و مشاوران باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به وی و تیم کاری اش پیشنهاد دادند که آمریکا تمام تلاش خود را برای تفاهم با قدرت روزافزون ایران در منطقه به کار گیرد.
- دولت آمریکا مجموعه ای از راهکارها را برای آن چیزی که بازداشتن ایران نام می‌برد، در پیش گرفت:

الف: فشارهای اقتصادی با مشارکت تعداد زیادی از کشورهای جهان و تحریم های اقتصادی و غیر اقتصادی دیگر که از حد انتظارها فراتر رفت. اما ایران با وجود خسارت های جزئی موفق شد با این تحریم ها همزیستی کند و خسارت های آن را پشت سر بگذارد. ملت ایران این تحریم ها را برای حفاظت از حقوق هسته ای خود تحمل کرد، چرا که ایمان داشت که ظلم پایدار نخواهد ماند.

ب: جنگ مخفیانه از طریق عملیات تخریب و ترور منظم و جاسوسی که تا حد تخریب برنامه های کامپیوتری و اختلال در ایجاد ارتباطات داخلی جمهوری اسلامی ایران پیش رفت، این تلاش ها برای تردید در جبهه داخلی ایران وانزوای این کشور از جهان صورت گرفت تا شاید ایران زمان برای رسیدن به برنامه‌ تخصصی خود را ازدست بدهد.

ج: تلاش برای فتنه‌انگیزی داخلی درجمهوری اسلامی ایران و احداث شکاف در دیوار مناسبات داخلی ایران برای تضعیف این کشور. این تلاش‌ها البته به علت وحدت ملت ایران و صف بستن آنها در پشت رهبری انقلاب ناکام ماند. بعد از تمام این تلاش ها بود که آمریکا به این نتیجه رسید که موقعیت، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران غیر از زمان شاه است و راهبرد جدید آمریکا نمی تواند جز از طریق تفاهم‌های بین المللی با حفظ حق ایران و کم نکردن از آن، دیوار مناسبات ایران و آمریکا را بشکافد. شاید تجربه رقابت های آمریکا  چین در ده هفتاد قرن کذشته مثال خوبی باشد بر اینکه نشان دهد درگیریهای دو طرف متوقف نشده، بلکه به رقابت بین المللی تبدیل شده است، در مورد ایران نیز روابط درگیرانه وجود ندارد و نمی تواند موفق باشد، این الگو بارها مورد آزمایش واقع شده و شکست خورده است، چرا که ایران همچنان به عنوان یکی از کشورهای وابسته به آمریکا در نیامده است و امکان این کار نیز موجود نیست؛ ایران در این راستای عموما در عرصه بین المللی به دنبال شرکایی است که در ترسیم معادلات سیاسی جهان حسابی برای این کشور بویژه درخاورمیانه و آسیا باز کنند، این اقدام برای افزایش توان ذاتی و بشری و مادی ایران است که می تواند مناسبات بین کشورها را بر اساس آن و با بستن پرونده های داغ در میان کشورهای جهان بسازد. این کشور شبکه‌ای از این مناسبات را بر مبنای مشارکت و تفاهم و شاید هم رقابت ایجاد کرده است، بنابراین نباید این نکته از ذهن کسی دور شود که ایران حتی قبل از اینکه دولتی هسته ای شود، یک قدرت تاثیرگذار منطقه ای بوده و تحرکات سیاسی و نقش اساسی در منطقه داشته و با وجود ماهیتی شیعی به یک دولت اسلامی تبدیل شده که به دنبال وحدت اسلامی و دوری از فرقه گرایی و اختلاف و فتنه انگیزی مذهبی است.

ایران بنا به جایگاهی که در منطقه دارد، قطعا باید مناسبات سرنوشت سازی با کشورهای همسایه بر اساس تفاهم و همکاری به دور از توطئه های غربی و آمریکا بویژه در مورد فتنه انگیزی بین قومیت های مختلف بر اساس مبانی طایفه ای و مذهبی داشته باشد. البته توطئه های غرب در این راستا به شکست منجر شده، چرا که ایران همچنان اصرار دارد که با این توطئه‌ها با قدرت و حکمت برخورد کند و فرصت را ازتمام کسانی که به دنبال ماهیگیری از آب گل آلود هستند، بگیرد. حتی جنگ بین ایران و عراق در زمان رژیم صدام نیز نتوانست ارتباط بین ایران و کشورهای عرب عدیده‌ای که در کنار جمهوری اسلامی ایران باقی ماندند را بگیرد و همین موضوع جزئی اساسی از شراکت ایرانی-عربی را تشکیل داد. اگر آمریکا تا آن زمان قوی‌ترین دولت اقتصادی و نظامی بود، بعد از این اتفاقات به این اعتقاد رسید که در سایه افزایش قدرت فراکسیون‌های جهانی و منطقه ای جدید در سایه بازپس گیری قدرت های جهانی سنتی در جایگاه بین المللی و معادلات منطقه‌ای در میزان نفوذ خود سیاسی خود کاهش داشته است. این رویکرد باعث شده است دولت اوباما به دنبال راهکاری برای محاصره خسارت ها و بستن روزنه های فرسایش باز در جهان و اعتراف به یک قدرت منطقه ای جدید و بستن پرونده‌های داغ جهانی بر اساس مشارکت و بررسی راهکارهای جدید باشد تا پیامدهای اقتصادی و نفوذ و حضور خود را در جهان بدون پناه بردن به گزینه ورود در جنگ ها فراتر از اقیانوس ها تثبیت کند، جنگ‌هایی که خسارت های زیادی را برای این کشور دارد و حضور و نفوذ موقعیت بین‌المللی آن را نیز دچار خدشه کند.

اگر دولت کنونی آمریکا با برخی انتقادات داخلی مانند اظهارات جان بولتون و سایر نومحافظه کاران مواجه است که توافق ژنو را یک خسارت برای آمریکا و پیروزی آشکاری برای ایران می‌دانند، اما اصرار اوباما به ادامه این روند و اظهارات وی مبنی بر اینکه توافق ژنو بعد از یک سری مذاکرات پیچیده و سخت به دست آمد، نشان می دهد که نمی‌توان این توافق را خسارت به شمار آورد، بلکه روشی برای تقویت وضع مذاکرات و رسیدن به سقف‌های مشترک است؛ همانگونه که مقامات ایران نیز این توافق را پیروزی برای تمامی طرف‌ها دانستند.

در عرصه سیاسی ایران با وجود بی اعتمادی عمومی به غرب بویژه آمریکا در این دور از مذاکرات هسته ای پیروز شد، البته این کشور همچنان نسبت به سایر پرونده های مرتبط  با آمریکا و غرب مانند سپر دفاع موشکی و دیدگاه غرب در قبال آن و موضوع مقاومت و آرمان فلسطین هوشیارانه عمل می کند، این در حالی است که آمریکا به دو پرونده اخیر از منظر حفظ امنیت رژیم صهیونیستی نگاه می کند، یعنی اینکه استراتژی آمریکا و نفوذ این کشور در منطقه مبتنی بر ورودی صهیونیست هاست.

بنابراین دستاوردهای ایران بعد از استفاده از "نرمش قهرمانانه" و "فن مذاکرات" به جای درگیری های نظامی و تقابل مستقیم را می توان در موارد زیر برشمرد:
1 تاکید ایران بر حق غنی سازی و استفاده و توسعه انرژی صلح آمیز هسته ای.
2 اعتراف رسمی غرب به این حق.

3 عدم توانایی غرب در نقض این توافق، چرا که نقض آن به معنای ادامه پروژه های هسته ای و بی بازگشت نبودن آن‌ها خواهد بود.

ایران یک قدرت هسته‌ای است، باید درک جدیدی از مناسبات و صف بندی های منطقه بعد از بمب سیاسی هسته ای ایجاد شود، بمبی که زلزله ای را در میان کشورهای جهان سوم و حتی دولت های پیشرفته ایجاد کرد. دولت های منطقه امروز باید هوشیار باشند و حوادث را به خوبی درک کنند، نه اینکه با احساسات خود تصمیم گیری کنند. بویژه اینکه ایران حتی قبل از توافق ژنو اعلام کرده است که اولویت این کشور اطمینان بخشی به همسایگان است.
 

تسنیم
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار