جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26 - ۱۶ شوال ۱۴۴۵
۰۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۳

نخستین شاه ساسانی

اردشیر بابکان از میان دریای خون گذشت و تاج پادشاهی را از آن خودش کرد. سال ۲۲۶ میلادی در چنین روزی در مراسمی رسمی تاج را به سر گذاشت و دودمان سلطنتی تازه‌ای که - به مناسبت نام پدربزرگش - ساسانی خوانده شد تاسیس کرد.
کد خبر: ۴۶۲۶۷۲

به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه اعتماد نوشت: «یک: در بعضی روایات کهن ما آمده است که اردشیر بابکان در دوران خود در هیچ جنگی شکست نخورد و پرچم او هرگز به زمین نیفتاد که فاتحی بزرگ بود و به صفت جنگ‌آزمودگی و تدبیر از شاهان پیش و پس از خود متمایز می‌شد. شاید این روایات آلوده به مبالغه باشند اما نادرست نیستند. اردشیر بود که پادشاهی پانصد ساله اشکانیان را درهم شکست و شاخه اصلی این خاندان و نیز بیشتر شاخه‌های فرعی آن را نابود کرد.

در کرمان و خوزستان و بعد در خراسان و بین‌النهرین پیروزمندانه با آنان جنگید، شاهزادگان‌شان را در میدان نبرد به خاک و خون کشید و به بازماندگان‌شان نیز - که در گوشه و کنار کشور پنهان شده بودند - رحم نکرد. به دشمنانش رحم نمی‌کرد؛ چنان که در جنگ برای تسلط بر خراسان «سرهای عده‌ای از کشتگان آن نواحی را که به احتمال قوی باید از سرکردگان سکایی یا اشکانی بوده باشند به آتشکده آناهید (در فارس) که او همه‌ چیز سلطنت خود را مدیون عنایات ایزد معبود آن می‌دانست، فرستاد و بدین‌گونه ایزد آب را از خون کشتگان سیراب کرد.»

دو: اردشیر شبیه به اشکانیان می‌جنگید و سپاهش از حیث ترکیب سواره‌ها و پیاده‌ها و تجهیزات تفاوت چندانی با سپاه آنان نداشت. اما او در کار فرماندهی سپاه و مدیریت جنگ - جنگی که چند سال طول کشید - از آنان بهتر و برای رسیدن به اهدافش بسیار مصمم‌تر بود. کارش را از نگهبانی دژی کوچک در فارس شروع کرد، بعد قدرت خود را به سراسر آن ایالت گسترش داد و سپس بر تمام ایران و سرزمین‌های همجوار آن مسلط شد.

البته لقب ارگبد را نگه داشت و آن را برای پسر و وارثانش به میراث گذاشت. از میان دریای خون گذشت و تاج پادشاهی را از آن خودش کرد. سال ۲۲۶ میلادی در چنین روزی، در مراسمی رسمی تاج را به سر گذاشت و دودمان سلطنتی تازه‌ای که - به مناسبت نام پدربزرگش - ساسانی خوانده شد تاسیس کرد. برای حفظ این تاج، با چند خاندان بزرگِ وفادار به اشکانیان و همزمان با آنان با رومی‌ها گلاویز شد و از این آزمون هم با موفقیت گذشت.

سه: عبدالحسین زرین‌کوب می‌نویسد اردشیر میان نسل‌های بعد از خودش به همان حیثیت و احترام و اهمیتی دست یافت که چند قرن پیش از او، کوروش بزرگ دست یافته بود. او نه فقط موفق شد شیوه حکومت ملوک‌الطوایفی را - «که موجب ضعف و انحطاط واقعی اشکانیان بود» - براندازد که با تشکیل سپاهی نیرومند هم نظم داخلی و هم تعادل خارجی را برقرار کرد و «وحدت امپراتوری نوساخته خود را تامین نمود.»

دستاوردهای او، به‌ویژه «نظم و امنیتی که به وجود آورد، به‌ قدری در آن دوران هرج‌ و مرج پایان عهد اشکانیان مغتنم به شمار می‌آمد که اردشیر در عین حال یک سرمشق واقعی حکمت و خرد نیز تلقی شد و سخنان منسوب به او در مجموعه‌ای برای نسل‌های بعدی همچون یک درس حکمت عملی تلقی گشت.»

او در مسیر تصاحب تاج و تخت، خون‌ها ریخت و قساوت‌ها کرد و حتی دستش به خون برادرش هم آلوده شد اما پیروزی‌اش چنان کامل و دستاوردهایش چنان بادوام بودند که یاد او همچون «یک پادشاه نمونه و یک کمال مطلوب قدرت و حکمت» در تاریخ باقی ماند.»

 

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار