یک کارشناس خودرو در گفت و گو با خبرنگار ایران اکونومیست اظهار داشت: در شرایط فعلی در صنعت خودرو یک مورد متناقض وجود دارد و آن این است که که دولت از یک سو و وزارت صمت از سوی دیگر فروش متمرکز خودرو را حتی برای بخش خصوصی در برنامه گذاشتهاند که یک نوع حذف بازار به حساب میآید و کنترل قیمتهای خودروسازها توسط دولت، سرکوب قیمتها و در نهایت تنش در بازار را در پی خواهد داشت.
امیرحسین کاکایی افزود: در کنار این مورد موضوع تحت عنوان بورس کالا مطرح میشود، لذا در چنین شرایطی بورس کالا عملا هیچ کاری نمیتواند کند. به عبارت بهتر زمانی که یک بخش کوچکی در خودرو را در بورس کالا عرضه کنند و عمده کنترل قیمت توسط دولت به این شکل انجام شود در نتیجه نه تنها بورس کالا هیچ کمکی نمیکند بلکه تنشها را نیز افزایش خواهد داد. اگر چنانچه تمام خودروها وارد بورس کالا شوند، هرچند که بورس کالا در دنیا چنین اقدامی را انجام نمیدهد اما برای شرایط فعلی ایران که با کمبود جدی خودرو مواجه هستیم، این عرضه در بورس کالا میتواند راهی برای ایجاد بازار رقابتی باشد و در این حالت شاید در کوتاه مدت اثری نداشته باشد اما چیزی که اتفاق میافتد خودروساز میتواند به یک قیمت واقعی نزدیک شود و از این زیاندهی وحشتناک بیرون آید.
وی عنوان کرد: همان طور که میدانیم تا به لحاظ قیمت تمام شده خودرو ساز در حال زیان است، بنابراین گروه خودروسازی میتواند تولید را آرام آرام بالا ببرد و متعاقبا عرضه در بازار افزایش مییابد و از طرفی به دلیل اینکه قیمتی که به مردم فروخته میشود سود رانتی ندارد به تدریج موجب خروج سرمایهگذارها از این بازار میشود و فقط مصرفکنندگان باقی میمانند، لذا میتواند در میان مدت باعث تعدیل قیمتها و همچنین کاهش رقابت در خرید از خودروسازی شود و در نهایت میتواند به نفع مصرفکننده واقعی تمام شود.
کاکایی تاکید کرد: ادامه این روند در بلند مدت میتواند موجب تعادل منطقی بازار شود و در نهایت بسیاری از مشکلات فعلی حل شود، اما در مجموع کل ماجرا به این موضوع وابسته است که دولت متناقض عمل نکند و به عبارت بهتر دولت از یک طرف قیمتها را سرکوب کند و از طرف دیگر خودرو را در بورس کالا عرضه کند. چرا که این دو اقدام کاملا در تناقض با یکدیگر هستند و در نتیجه هیچ کدام از این دو گزینه به درستی انجام نمیشوند.
این کارشناس خودرو ابراز کرد: سرکوب قیمتها اقدامی است که نظامهای کمونیستی انجام میدهند و در نهایت با شکست مواجه میشوند، بنابراین در مجموع روش فروش متمرکز همراه با سرکوب قیمتها روش بسیار خطرناکی است و برعکس بورس کالا در وضعیت فعلی میتواند یک روش مناسب جایگزین برای یک بازار تحت کنترل و شفاف باشد. البته زمانی که از بورس کالا صحبت میشود به آن معنا نیست که هرکسی بتواند از بورس کالا خرید کند بلکه مردم عادی هستند که هر فردی یک خودرو میتواند خریداری کند و طبق شرایطی به عنوان مثال در سه سال گذشته فرد خودرویی را خریداری نکرده باشد، میتوانند اقدام به خرید از بورس کالا کنند.
وی خاطرنشان کرد: تفاوتی که بین بورس کالا و سیستم قرعهکشی وجود دارد به این شکل است که در قرعهکشی برای این است که افراد رانت به عنوان مثال ۲۰۰ میلیون تومانی را تصاحب کند وارد قرعهکشی میشود اما در حراجی شفاف بورس کالا بر اساس قیمتهای پیشنهادی فرد امکان خرید را پیدا میکند ضمن اینکه قیمتها تفاوت زیادی با بازار نخواهد داشت و به تدریج زمانی که تولید رو به افزایش است قیمتها به قیمت آزاد نزدیک میشود و به نقطه تعادل میرسد.