به گزارش ایران اکونومیست, به دنبال برخی از ابهامات اخیر در خصوص آمارهای اقتصادی و به ویژه متغیر نقدینگی، عملکرد چهار دولت هشت ساله پس از انقلاب در خصوص «میزان رشد نقدینگی» مورد بررسی قرارگرفت.
بر اساس نتایج بررسی، دولتهای سازندگی، احمدینژاد، اصلاحات و دفاع مقدس، به ترتیب بیشترین رشد نقدینگی را دارا بودهاند. همچنین مطابق آمارهایی که به صورت رسمی از سوی بانک مرکزی در این سالها منتشر شده، رشد نقدینگی در هشت سال اخیر بالغ بر ۵۷۰ درصد بوده است. بر همین اساس، آمار ارائه شده اخیر از سوی برخی از مسوولان اقتصادی دولت قبلی مبنی بر رشد حدودا ۴۰۰ درصدی نقدینگی در دولت احمدینژاد و کمتر بودن رشد نقدینگی در این دولت در مقایسه با دولت اصلاحات را تایید نمیکند.
نقش دولتها در نقدینگی
بررسی تاریخچه رشد نقدینگی در ایران نشان میدهد معمولا در همه سالها و همه دولتها، رشد نقدینگی در اقتصاد ایران بالا بوده و از بین دو جزء نقدینگی یعنی «پایه پولی» و «ضریب فزاینده»، جزء اول یعنی پایه پولی نقش مهمی در رشد نقدینگی داشته است.
«پایه پولی» یا پول پرقدرت، خود یک متغیر مهم پولی دیگر است که اجزای اصلی تشکیلدهنده آن، «ذخایر خارجی (ارز و طلا) بانک مرکزی»، «خالص مطالبات بانک مرکزی از دولت و بخش دولتی» و «خالص مطالبات بانک مرکزی از بانکها» و چند مولفه دیگر است.
ابتدای تابستان به جای ابتدای سال
معمولا برای سنجش رشد نقدینگی در دولتهای مختلف، تغییرات مقدار آنها را از ابتدای «سال روی کار آمدن هر دولت» تا «ابتدای سال روی کار آمدن دولت بعدی» بررسی میکنند. به عنوان مثال، برای محاسبه رشد نقدینگی در دولت احمدینژاد، تغییرات نقدینگی از ابتدای سال ۱۳۸۴ (یا انتهای سال ۱۳۸۳) تا ابتدای سال ۱۳۹۲ (انتهای سال ۱۳۹۱) بررسی میشود.
اما با توجه به اینکه معمولا انتخابات ریاستجمهوری در کشور در اواخر بهار انجام میشود و دولتهای جدید، در نیمه نخست تابستان روی کار میآیند، یک محاسبه دقیقتر برای سنجش عملکرد دولتها در متغیرها، میتواند به جای ابتدای سال که دولت قبلی بر سر کار است، شروع «دوره زمانی مورد بررسی» را ابتدای سال مورد نظر قرار دهد.
به عنوان مثال، آمار هشت ساله دولت قبلی در شیوه جدید، از ابتدای تابستان سال ۱۳۸۴ تا ابتدای تابستان سال ۱۳۹۲ در نظر گرفته شود. البته معمولا زمان دقیق روی کار آمدن دولتها در ابتدای تابستان نیست و دولت جدید روحانی، از ۱۶ مرداد کلید دستگاه اجرایی را تحویل گرفته است.
اما به دلیل متفاوت بودن زمان دقیق روی کار آمدن دولت میتوان از این خطای جزئی صرف نظر کرد. یک نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که معمولا رشد نقدینگی هر سال را سیاستهای پولی که در پایان سال قبل تصویب میشود، تعیین میکند.
بر همین اساس میتوان انتظار داشت که به عنوان مثال، حتی با تغییر سیاستها در سال جاری نیز، رشد نقدینگی حداقل تا پایان امسال، تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر سیاستهای پولی تصویب شده در پایان سال گذشته باشد.
رتبهبندی دولتهای پس از انقلاب
عملکرد دولتهای بعد از انقلاب در خصوص رشد نقدینگی را میتوان به چهار مقطع زمانی هشت ساله تقسیمبندی کرد. مقطع نخست در این دستهبندی، دوره هشت سال دولت دفاع مقدس (از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸) خواهد بود. مقطع زمانی دوم را دولت هشت ساله سازندگی (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶) به خود اختصاص میدهد و دوره سوم نیز، دوره هشت ساله دولت اصلاحات (از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) مشخص میشود. چهارمین مقطع زمانی نیز در بین دولتهای پس از انقلاب، دوره هشت ساله دولت احمدینژاد (از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲) تعیین میشود.
آمارها نشان میدهد در بین چهار دولت هشت ساله پس از انقلاب، بیشترین رشد نقدینگی متعلق به دولت سازندگی و پس از آن، جایگاه دوم در زمینه رشد نقدینگی متعلق به دولت احمدینژاد بوده و بر اساس گزارشهای بانک مرکزی، حجم نقدینگی موجود در اقتصاد ایران در هشت سال اخیر تقریبا ۶ برابر شده است.
مطابق آمارها، حجم نقدینگی در پایان بهار سال ۱۳۶۰ در حدود ۴۳۸ میلیارد تومان بود. این متغیر هشت سال بعد یعنی در پایان بهار سال ۱۳۶۸ به رقم ۱۶۲۱ میلیارد تومان رسید. این ارقام نشان دهنده این است که نقدینگی در دوره هشت ساله دفاع مقدس، ۷/۳ برابر شد که رشدی ۲۷۰ درصدی را نشان میدهد. این نرخ، کمترین رشد نقدینگی در بین دولتهای پس از انقلاب بوده است. رشد نقدینگی ۶ درصدی که در سال ۱۳۶۳ به وقوع پیوست، کمترین نرخ رشد سالانه نقدینگی در بین سالهای پس از انقلاب بود.
در دوره بعدی یعنی دوره هشت ساله سازندگی، نقدینگی از ۱۶۲۱ میلیارد تومان در ابتدای تابستان سال نخست این دوره، به رقم ۱۱ هزار و ۵۱۱ میلیارد تومان در پایان دوره (ابتدای تابستان سال ۱۳۷۶) رسید که بیشترین رشد نقدینگی در بین دورههای هشت ساله دولتهای پس از انقلاب را نشان میدهد.
نقدینگی در این هشت سال حدودا ۱/۷ برابر شد که رشدی ۶۱۰ درصدی را نشان میدهد. رشد نقدینگی در این دوره عمدتا به دنبال اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری در اقتصاد کشور در دولت دوم هاشمی (یعنی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶) به وقوع پیوست. به طوری که بیشترین رشد نقدینگی در سالهای پس از انقلاب (به جز سال ۱۳۵۸) نیز در همین دوره دوم دولت سازندگی به وقوع پیوست.
دولت بعدی یعنی دولت هشت ساله اصلاحات، تا حدودی از روند رشد نقدینگی کاست و میزان نقدینگی در پایان این دولت (ابتدای تابستان ۱۳۸۴)، رقم ۷۰ هزار و ۴۵۹ میلیارد تومانی را نشان میداد که حاکی از ۱/۶ برابر شدن این متغیر در این مدت و رشد ۵۱۲ درصدی آن بود. دولت اصلاحات پس از دولت سازندگی، کمترین نرخ رشد نقدینگی را داشت.
اما پس از دوره اصلاحات، روی کار آمدن دولت احمدینژاد با افزایش مجدد نرخ رشد نقدینگی همراه بود. به طوری که رقم نقدینگی از حدود ۷۰ هزار و ۴۵۹ میلیارد تومان در ابتدای تابستان سال ۱۳۸۴، به حدود ۴۷۲ هزار و ۸۳۷ میلیارد تومان در ابتدای تابستان سال ۱۳۹۲ رسید که بیانگر ۷/۶ برابر شدن نقدینگی در زمان روی کار بودن دولت احمدینژاد و رشد ۵۷۱ درصدی نقدینگی در این دوره است.
نقدینگی برای رشد
به گفته کارشناسان، یک موضوع مهم در سیاستگذاری پولی «تناسب رشد نقدینگی با رشد اقتصادی» است. این موضوع از یک قاعده قدیمی اقتصاد منجر میشود که میگوید در صورتی که حجم متغیرهای «اسمی» (مثل نقدینگی) از حجم متغیرهای «حقیقی» (مثل تولید) با نرخ بیشتری افزایش یابد، تفاوت در نرخ رشد این دو خود را در نرخ افزایش قیمتها (تورم) نشان خواهد داد.
بنابراین، به نظر میرسد در تحلیل روندهای تغییرات نقدینگی لازم است که علاوه بر ارقام مربوط به رشد نقدینگی، رشد اقتصادی (رشد تولید ناخالص داخلی) نیز در نظر گرفته شود تا بتوان به قضاوت بهتری درخصوص سیاست دولتها دست یافت.
بنابراین یک مقایسه بهتر، دقیقتر و منطبقتر با منطق اقتصادی، باید «اختلاف رشد نقدینگی با رشد تولید» را بررسی کند. یک شاخص خوب در این زمینه، «نرخ رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی» است. هرچه این نرخ بالاتر باشد، نشاندهنده این است که تزریق نقدینگی به اقتصاد بدون توجه به رشد اقتصادی و بدون تاثیر بر رشد اقتصادی انجام شده است.
همچنین، به هر میزانی که نرخ رشد نقدینگی (خصوصا در دورههای زمانی طولانیتر)، از رشد اقتصادی بالاتر باشد، شکاف ایجاد شده خود را در افزایش قیمتها و دامن زدن به تورم تخلیه خواهد کرد. به عنوان مثال، برخی از کارشناسان میگویند «شرایط رکودی و رشد منفی اقتصاد ایران» در سالهای اخیر در کنار «رشد بالای نقدینگی» در این سالها، یکی از عوامل اصلی ایجادکننده تورم بالای فعلی بوده است.
بر اساس آمارها، رشد اقتصادی مجموع هشت سال در دوره دفاع مقدس معادل ۵/۱ درصد، در دوره سازندگی معادل ۵۷ درصد، در دوره اصلاحات معادل ۶/۴۴ و در دوره هشت ساله احمدینژاد معادل ۵/۲۷ درصد بوده است.
مقایسه این آمارها با آمارهای مربوط به رشد هشت ساله نقدینگی، بیانگر این موضوع خواهد بود که میزان «نرخ رشد نقدینگی منهای نرخ رشد اقتصادی» در دوره دفاع مقدس معادل ۲۶۹ درصد، در دوره سازندگی معادل ۵۵۳ درصد، در دوره اصلاحات معادل ۴۶۸ درصد و در دوره احمدینژاد معادل ۵۴۴ درصد بوده است.
منظور از احمدی نژاد دولت مهرورز است دیگر؟ بغض تا کجا؟؟
یا همه را با اسم رئیس دولت مینوشتید یا با نام مشهور دولت