به گزارش ایران اکونومیست، سال ۱۴۰۰ برای فدراسیون فوتبال، سالی پرتلاطم و با اتفاقات و رویدادهای عجیب بود که در نهایت با برکناری موقت شهابالدین عزیزی خادم به پایان رسید اما از نکات قابل توجه سالی که گذشت، عملکرد خوب تیم ملی ایران بود که ضمن پایان بخشیدن به یک بحران احتمالی، به بهترین شکل ممکن به پایان رسید.
در اتفاقی تاریخی و کم نظیر، شهابالدین عزیزی خادم کمتر از یک سال و به اندازه ۳۵۳ روز به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال فعالیت کرد و روز ۲۸ بهمن با آرای قاطع اعضای هیات رئیسه این فدراسیون، به طور موقت از سمت خود عزل شد. اعضای هیاترئیسه این تصمیم را به علت اقدامات انفرادی و بدون مشورت عزیزیخادم و بر اساس قدرت قانونی خود که اساسنامه پیشبینی کرده بود، اتخاذ کردند. با این تصمیم، عزیزیخادم یک سالگی حضورش در این فدراسیون را ندید و حالا چشم انتظار برگزاری مجمع این فدراسیون است تا درباره ماندن یا رفتنش تصمیمگیری شود.
شاید یکی از مسائلی که به ایرادها و مشکلات دوره مدیریتی عزیزی خادم دامن زد، مساله کمک داور ویدیویی بود. رئیس عزل شده فدراسیون فوتبال در مدت زمانی که گذشت، بارها وعده خرید یا اجاره این سیستم داوری را داده بود. در نهایت این تکنولوژی با تاخیرهای فراوان و برای بازی ایران و کرهجنوبی اجاره شد ولی در نهایت مشخص شد که این دستگاه مورد تایید AFC نیست و نمیتواند مورد بهرهبرداری قرار گیرد. چندین روز بعد از این ماجرا، پای ارتباط با رژیم صهیونیستی به این پرونده باز شد. از قرار معلوم برخی از مدیران ارشد این شرکت هنگکنگی – بلژیکی، تبعه رژیم صهیونیستی بودند و قبل از شروع همکاری به این مساله دقت نشده بود. با طرح این موضوع، شرکت مذکور به سرعت دستگاه و تجهیزات خود را از ایران خارج کرد و در نامهای به فیفا اعلام کرد که این قرارداد فسخ شده است.
یکی از قولهای فدراسیون فوتبال و به نوعی دستور کار این فدراسیون در یک سال گذشته، اصلاح بند یک اساسنامه این فدراسیون با الزام فیفا بود. ماجرا به تعهد فدراسیون فوتبال برای اصلاح ماهیت قانونی این فدراسیون از نهاد «عمومی غیردولتی» به یک نهاد «غیردولتی، غیرانتفاعی و مستقل» بازمیگردد که دولت لایحهای را با این مضمون به مجلس ارائه کرد تا فدراسیونهای ورزش از ذیل نهادهای دولتی به نهادهای غیردولتی تغییر پیدا کنند اما این لاحیه ظرف یک سال گذشته به صحن علنی مجلس نرسید و طرح موضوع نشد. با این حال در مقطعی عزیزی خادم و مشاور او یعنی رفیعی، اعلام کردند که با انجام نشدن این اصلاحات تا دهم اسفند، تعلیق و حذف از جام جهانی گریبان فوتبال ایران را میگیرد اما بعد از مدتی، تغییر رویه دادند و اعلام کردند که این مساله در دیوان عدالت اداری به تصویب رسیده است. در حالی که این مساله مغایر با قوانین جاری و خواستههای فیفا بود و این نهاد به طور صریح خواسته بود هر تغییری باید به تصویب پارلمان برسد که این اتفاق رخ نداد و در نهایت به برکناری عزیزی خادم منجر شد. شاید به جرات بتوان گفت که این مساله و رفتارها و اظهارات رفیعی نقش پررنگی در برکناری رئیس سابق این فدراسیون داشت.
بعد از برکناری عزیزی خادم، در همان روز اعضای هیات رئیسه برای انتخاب سرپرست موقت تصمیمگیری کردند و بعد از جلسهای ۹ ساعته، میرشاد ماجدی، از اعضای هیات رئیسه به عنوان سرپرست انتخاب شد. ماجدی در حالی برای این سمت انتخاب شد که سابقه بازی در استقلال و قهرمانی باشگاههای آسیا را داشت و در چند سال گذشته در کمیتههای آموزش و جوانان فدراسیون فوتبال هم مدیریت کرده بود. در حال حاضر امیدواری زیادی به موفقیت ماجدی در این سمت وجود دارد اما باید دید او در این دوره انتقالی، چه عملکردی از خودش خواهد داشت.
یکی از مسائلی که به پاشنه آشیل دوره مدیریت عزیزیخادم تبدیل شد، مساله ارتباط او با برخی از افراد به اصطلاح «جادوگر» و «رمال» بر میگردد که طبق اسناد موجود و اظهارات شخص رئیس عزل شده، او هیچ گاه این مساله را انکار نکرد. عزیزی خادم که روابط نزدیک با فردی موسوم به «الف.الف» داشت، رفتارها و اظهاراتی را انجام داد و در برخی صحبتها از لفظ «خوبان عالم» بهره برد تا به این شکل، مساله نفوذ و ارتباط این شخص در تصمیمگیریها عزیزیخادم قوت بگیرد. نکته عجیبتر اینکه رئیس سابق فدراسیون به جای انکار این مساله، در گفتوگویی به این اشاره کرد «نباید در روابط شخصی افراد کنکاش کرد» تا به همین شکل از ریاست فدراسیون فوتبال برکنار شود.
یکی از نقاط روشن دوره مدیریت عزیزیخادم، عبور تیم ملی فوتبال ایران از شرایط حساس و بحرانی انتخابی جام جهانی بود. تیم ملی در حال به عزیزی خادم رسید که در آستانه حذف از دور دوم انتخابی جام جهانی بود اما تیم ملی بعد از پیروزیهای متوالی در مرحله دوم و سوم، یکی از سریعترین صعودهای خود به جام جهانی را رقم زد. هر چند در این زمینه هم ایرادهایی بود به طوری که عزیزی خادم دوستان نزدیک خود را در سمتهای مختلف مربوط به این تیم قرار داد و در مقطعی بازیکنان نسبت به تهیه پوشاک و پرداخت نشدن پاداشهای خود هم معترض شدند.
یکی از تیمهایی که اعتراض بسیاری به وضعیت مدیریتی این فدراسیون در برهه اخیر داشت، بازیکنان ساحلی ایران بودند. آنها که بعد از کنار گذاشته شدن از جام جهانی، فقط به مسابقات بین قارهای امارات رفته و رتبه دوم را کسب کرده بودند، بعد از بازیها پیگیر وعدههای مسئولان این فدراسیون برای پرداخت پاداش های خود شدند که هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نگرفت. از طرفی در این قسمت هم عزیزی خادم روسای هیاتهای فوتبالی که از حامیان نزدیکش بودند، بر مسند کار قرارداد که در عمل برآورد مناسبی نداشت و صدای فوتبالیستهای ساحلی ایران به جایی نرسید.
پیش از این هم اشاره شد که بازیکنان تیم ملی فوتبال و حتی فوتبال ساحلی و سایر رشتهها بارها به مساله پرداخت نشدن حقوق و پاداشهای خود معترض شدند. این اتفاق در حالی بود که به گواه خزانهدار فدراسیون فوتبال، در هیچ دوره و سالی، این فدراسیون از هدایا و کمکهای دولت تا این حد بهرهمند نشده بود اما در عمل، این فدراسیون کلی بدهی روی زمین مانده داشت و حقوق بازیکنان رشتههای مختلف پرداخت نشد و حتی در مقاطعی، حقوق کارمندان این فدراسیون هم عقب افتاد.
به جز مشکلاتی که گفته شد، یکی از دلایل عزل عزیزی خادم، مشکلاتی بود که او با اعضای هیات رئیسه این فدراسیون به وجود آورده بود. در ابتدا مهرداد سراجی که در اوایل مدیریت رئیس معزول فدراسیون به عنوان رئیس کمیته فوتسال انتخاب شده بود، استعفا کرد. در ادامه این مشکلات با نایب زنان به وجود آورد و بین دو طرف اختلافاتی به وجود آمد. سپس نوبت به احمدرضا براتی رسید تا با دخالتها و موازی کاریهای مشاور عزیزی خادم، از سمت خود در کمیته حقوقی استعفا دهد. این اتفاقات و کنار گذاشتن اعضای هیات رئیسه در تصمیمگیری، یکی از دلایلی بود که منجر به عزل عزیزی خادم شد.
نحوه حضور زنان در ورزشگاه ها از مشکلاتی بود که در دوره ریاست عزیزی خادم، به وجود آمد. تیم ملی فوتبال فقط در شرایطی میتوانست از حضور تماشاگران خود بهرهمند شود که زنان هم میتوانستند مانند مردان در ورزشگاهها حضور داشته باشند. در نتیجه تیم ملی در دیدار با سوریه و کرهجنوبی که ایران میتوانست از تماشاگران خود بهرهمند شود، در ورزشگاه بدون تماشاگر به میدان رفت.
بالاخره در دیدار ایران و عراق، موعد مناسب برای حضور تماشاگران رسید و فقط دو هزار تماشاگر زن میتوانستند در ورزشگاه حضور داشته باشند اما فدراسیون فوتبال به بدترین شکل ممکن این موضوع را هماهنگ کرد به طوری که بلیت فروشی برای مسابقه صبح روز بازی اعلام شد و طبق اطلاعات موجود و اظهارات تماشاگران، هیچ کسی موفق به خریداری بلیت نشد. از طرفی بخش عمدهای تماشاگران حاضر روی سکوها، به طور غیر رسمی و از مجاری غیرقانونی به ورزشگاه آمدند که سر و صدای زیادی بین علاقه مندان به فوتبال به پا کرد.
انتصابها و انتخابهای سلیقهای از میراثهای عزیزی خادم بود که همه این نفرات با رفتن رئیس معزول از فدراسیون، از سمتهای خود استعفا دادند. مشاوران پرتعداد که بعضا با کمیتههای مختلف فدراسیون به صورت موازی پیش میرفتند و انتخاب بستگان و دوستان نزدیک خود در تیم ملی و بخشهای مختلف که روی هم رفته به ۸۰ نفر رسیده بود، از جمله ایرادهایی بود که در این دوره به عزیزی خادم وارد شد و همین نفرات هم با رفتن عزیزی خادم فهمیدند که زمان استعفا یا قطع همکاری با فدراسیون فوتبال رسیده است.
دو تیم پرطرفدار پایتخت در فرآیند رسیدگی به وضعیت حرفهای خود به منظور حضور در لیگ قهرمانان آسیا، با مشکلاتی مواجه شدند که در داخل کشور اعتقادها بر این بود که روی قصور و اشتباه این فدراسیون صورت گرفته است. حتی اعضای هیات رئیسه این فدراسیون هم اعتقاد داشتند که فدراسیون فوتبال میتوانست در ماجرای حل مشکلات این دو تیم با شفافیت بیشتری عمل کند و وعده و وعید دورغین ندهد اما در نهایت لیگ قهرمانان آسیا در حالی برگزار میشود که این دو تیم جایی در مسابقات آسیایی ندارند.