راز جسد نيمه‌سوخته در اتوبان كاظمی

كارآگاهان دايره دهم پليس كه رسيدگي به پرونده‌هاي قتل را برعهده دارند از زماني كه آفتاب نخستين شنبه مهرماه به نيمه رسيد در بزرگراه شهيد كاظمي حاضر شدند تا بتوانند پرده از اين جنايت بردارند.

يك تماس مردمي ماموران كلانتري خاني‌آباد را به سمت بزرگراه شهيد كاظمي در جنوب پايتخت كشاند. يكي از رهگذراني كه از آن حوالي مي‌گذشته با ديدن اين جسد موضوع را به پليس اطلاع داده بود. در گام نخست ماموران بايد صحت و سقم اين گزارش را بررسي مي‌كردند و وقتي در محل حاضر شدند توانستند با توجه به آدرسي كه تماس‌گيرنده داده بود خود را به محل رها شدن جسد برسانند.

ماموران كلانتري خاني‌آباد با طراحي يك محدوده كشف جسد تمام آنچه در منطقه كشف جسد وجود داشت را ثبت و ضبط كردند تا بازپرس جنايي تهران دستورات لازم را صادر كند. ساعت از 12 ظهر هفتم مهرماه گذشته بود كه ماموران پليس موضوع را به قاضي قريشي‌زاده، بازپرس شعبه دوم دادسراي جنايي تهران كه كشيك وقت بود اطلاع دادند. م

اموران به بازپرس قريشي‌زاده گزارش دادند كه شواهد و ظواهر جسد نشان مي‌دهد امكان شناسايي وجود ندارد و به نظر مي‌رسد جسد متعلق به يك مرد باشد.

پس از دستور بازپرس كشيك قتل كارآگاهان جنايي تهران به همراه اكيپ صحنه جرم در محل حاضر شدند. تيم بررسي صحنه جرم از همه نشانه‌ها و چيزهايي كه در محل لازم بود نمونه‌برداري كرد. 

گزارش اوليه نشان از آن داشت كه طنابي نيز به دور گردن مقتول بوده است كه بقاياي آن با وجود سوختگي‌هاي برجامانده قابل رويت بود. با حضور پزشك متخصص قانوني نخستين گمانه‌زني‌ها از جسد نشان از آن داشت كه مقتول احتمالا فردي 34 ساله بوده است.

همچنين تيم تشخيص هويت پليس جنسيت جسد را نيز كه مرد بود تاييد كردند. اما هيچ اثري كه بتوان براساس آن درباره هويت اين مرد ردزني‌هايي كرد در محل وجود نداشت. با پايان بررسي‌هاي مربوط به صحنه جرم جسد به پزشكي قانوني انتقال داده شد تا با تشريح و بررسي‌هاي بيشتر آثار و سرنخ‌هاي بيشتري به دست آيد.

كارآگاهان پليس جنايي تهران اينك براي حل معماي جسد سوخته بدون هويت، چند فرضيه را مد نظر دارند. گرچه هنوز تحقيقات محلي براي يافتن نشانه‌هاي بيشتر از اين ماجرا ادامه دارد ولي هنوز افرادي كه در آن حوالي ديده شده‌اند يا شخصي كه با پليس تماس گرفته، شناسايي نشده است تا بتوان تحقيقات تكميلي را براي شناسايي مرتكب يا مرتكبان اين جنايت ردزني كرد. 

بررسي‌هاي اوليه بر اين موضوع تاكيد دارد كه جسد در همان محل سوزانده شده است. اما طناب به دور گردن مقتول مي‌تواند فرضيه خفه شدن در محلي ديگر و انتقال براي سوزاندن جسد در محل كشف را قوت ببخشد. با اين حال براي تكميل اين فرضيه لازم است نتيجه كالبدگشايي به دست پليس برسد كه اين فرد خفه شده و بعد سوزانده شده است يا علت مرگ چيز ديگري بوده است.

به طور عمومي كارآگاهان وقتي با اجساد سوخته مواجه مي‌شوند بايد فرضيه‌هاي شوهركشي را مد نظر قرار دهند تا فرضيه‌هاي عمومي ديگر. با اين حال تحقيقات جنايي درباره اين جسد شاخه ديگري هم دارد و آن بررسي شكايات و اعلام گمشده‌هاي چند وقت اخير است.

كارآگاهان پليس معمولا از طريق بررسي اعلام فقداني‌ها رد بسياري از قتل‌ها را به دست آورده‌اند، اما تاكنون هيچ يك از فرضيه‌ها بر ديگري قوت ندارد و مرحله نخست رسيدگي به اين جنايت يعني شناسايي هويت مقتول در دستور كار است.