احسان فدایی در «رادیو گفتوگو» گفت: تا اینکه در اواخر دهه ۷۰، قوانینی در ارتباط با فعالیت شرکتهایی که واردات انجام میدادند، وضع شد و درواقع «مشوق»هایی در نظر گرفتند تا هزینههای گمرکی و تعرفهای شرکتها کاهش یابد و از مرحله واردات CBU وارد مرحله SKD شوند.
وی خاطرنشان کرد: در اینجا باید یک پرانتز باز کنم و بگویم که به دلیل اینکه امروز شاهد بحثهای فراوانی دربارهی کلماتی مثل «تولید» یا «مونتاژ» چه در فضای رسانهای و چه در فضای جامعه هستیم، این واژگان نیاز به بازتعریف دارند و یک معنی عام و یک معنی خاص از آنها وجود دارد. اول باید این کلمات تعریف شوند تا ببینیم منظور ما از بهکارگیری هر یک از این آنها چیست؟
اگر ذهنیت مردم در ارتباط با «تولید» به سمت محصولی مثل فرش برود که تمام مواد اولیه و الیاف جهت تولید آن در داخل کشور موجود است یا سایر محصولات که به صورت ۱۰۰درصدی در داخل تولید میشوند، باید بگویم چنین تعریفی از تولید (معنی عام) در صنعت لوازم خانگی تا به امروز وجود نداشته است.
اما بحث دربارهی برای نمونه گروه شویندهها، برودتیها یا صوت و تصویر، نه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا به سمتی رفته است که یک کشور یا در مرحله SKD یا در مرحله CKD قرار دارد. قطعات توسط پیمانکاران مختلف داخلی و خارجی کنار هم گذاشته میشوند؛ خط مونتاژ شکل میگیرد و بعد از آن هم به تناسب اینکه چه مقدار قطعات داخلی یا خارجی به کار گرفته شده، سودی کسب میشود.
این کارشناس صنعت لوازم خانگی با بیان اینکه در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ شرکتهای کرهای ما را بهعنوان شریک تجاری برای تولید محصول مشترک با برند خودشان پذیرفتند، در این باره توضیح داد: سه دلیل را میتوان درباره اتخاذ این تصمیم ذکر کرد؛ دلیل اول مربوط به صرفه اقتصادی بود تا تعرفهها و عوارض کاهش پیدا کنند.
دوم اینکه از خروج ارز جلوگیری شود، چراکه در آن مقطع زمانی پاسخگوی نیاز داخل برای تکنولوژی مربوطه نبودیم، پس برای اینکه به سمت قاچاق حرکت نشود باید اقدامی صورت میگرفت. سوم اینکه، بحث اشتغالزایی مطرح شد که از نظر بار فکری و معنوی برای بسیاری از افراد قابل پذیرش است.
به گفته فدایی، همچنین، با توجه به اینکه کشور ما دارای موقعیت استراتژیک و سوقالجیشی مناسبی است و از نیروی ارزان و مواد اولیه خوبی برخوردار است، تا اواسط دهه ۹۰ قبل از دور دوم تحریمها به سمتی پیش رفتیم که میتوانستیم هاب منطقه باشیم، اما به دلیل اعمال تحریمها این اتفاق نیفتاد.
ولی، آنچه شاهد بودیم این بود که برندهای داخلی به دلیل اینکه رقبای قَدری برای خود میدیدند وارد یک جنگ چالشی شدند تا بتوانند سهمی از بازار به خودشان اختصاص دهند. بنابراین، شرکتهای داخلی برای خودشان مزیت رقابتی مثل قیمت ارزانتر یا تکنولوژی ایجاد کردند.
پس این جنگی که به راه افتاده بود، منتج به یک نتیجه خوب شد؛ اینکه وقتی دور دوم تحریمها اتفاق افتاد، از آنجایی که برندهای ایرانی زیرساختهای لازم را آماده کرده بودند و خودشان را از طریق تبلیغات به مردم شناسانده بودند، توانستند در پروسه دوم تحریمها از بازار سهمی به خود اختصاص دهند. بنابراین، وجود رقبا در قالب شریک تجاری و تولید محصول مشترک باعث شد شرکتهای ایرانی بعد از پروسه دوم اتفاق خوبی هم در بحث تکنولوژی و هم در بحث تیراژ تولید رقم بزنند.
تصمیمی هوشمندانه در تقابل با کره
وی درباره دستور مقام معظم رهبری مبنی بر ممنوعیت واردات محصول نهایی لوازم خانگی کرهای، نیز گفت: این دستور بسیار هوشمندانه بود و صرفا به موضوع ممنوعیت واردات برنمیگردد؛ ممنوعیت واردات از سال ۹۷ اجرا شد و این تصمیم در این مقطع زمانی بیشتر تقابلی دربرابر کره است که تصمیم گرفته بود در زمین دیگری بازی کند.
ما بهعنوان شرکای تجاری شرکتهای کرهای خیلی از این دستور استقبال کردیم و اتفاقا معتقدیم در این زمینه حتما باید طبق این تصمیم عمل شود تا اگر شرکتی مجددا بخواهد در هر صنعتی از کشور ما وارد شود، بداند که به راحتی نمیتواند بدعهدی کند. چراکه وقتی این دو شرکت کرهای که سرمایهگذاری زیادی در بازار ایران انجام دادند و به صورت مشترک نیرو جذب و محصولات مشترکی با برند خودشان در داخل تولید کردند، بازار را ترک کردند، آسیب فراوانی وارد آمد و باید خسارتها دیده شود.
از دست رفتن اعتماد بین ۳ بخش
فدایی در ادامه تاکید کرد: آنچه امروز در جامعه فقدان آن را احساس میکنیم؛ اعتماد عمومی بهعنوان یک سرمایه اجتماعی است. متاسفانه اعتماد بین سه بخش یعنی تولیدکننده، توزیعکننده و مردم از بین رفته و آن هم به دلیل اتفاقاتیست که در صنایع مختلف ما روی داده است.
پرسشی که مطرح میشود این است که چرا مردم مدام سرنوشت صنعت خودرو را یادآوری میکنند؟ باید گفت ما چه انتظاری از مردم داریم؛ آنها فقط هر وقت بخواهند درباره موضوعی فکر کنند، مصداق و مشابه عینی آن را ترسیم میکنند. از آنجایی که اتفاقات امروز صنعت لوازم خانگی قبلا در صنعت خودرو افتاده است، اعتماد عمومی از دست رفته و برای بازیابی آن نمیتوان به صورت دستوری عمل کرد؛ بلکه باید مزیت رقابتی ایجاد شود.
به عنوان مثال، در صنعت روشنایی شاهدیم که هیچ فروشندهای کالای خارجی را توصیه نمیکند؛ بلکه مشتری به بازار میرود، مزیت رقابتی را میبیند و کالای ایرانی را برمیگزیند. یا در صنعت غذایی، خیلی از شرکتهای داخلی به دلیل مزیت رقابتی قوی که ایجاد کردهاند، فرصتی برای مانور شرکتهای خارجی باقی نمیگذارند.
علت نبود ثبات قیمتی در بازار
این کارشناس صنعت لوازم خانگی درباره علت نبود ثبات قیمتی در بازار لوازم خانگی، اظهار کرد: این حرف صحیحی است که در چند سال گذشته شاید یکی دو بار در سال قیمتها در بازار تغییر میکردند اما الان به صورت ماهانه این اتفاق میافتد. یک بخشی از این آسیب توسط خود ما ایجاد شده؛ اینکه در بازار و برای مصرف کننده انتظار کاذب ایجاد میکنیم تا منتظر یک اتفاق خوب باشد.
هرچند بخشی از آن به بحث دیپلماسی بینالمللی و تحریمها مربوط میشود که از این بخش میگذریم اما اینکه اخباری درباره افزایش تیراژ منتشر میشود، پشت تمام این آمارها تحلیلی خوابیده است و قطعا فقط افزایش تیراژ نمیتواند عامل کاهش قیمت تمامشده باشد. اتفاقا، گاها برعکس عمل میکند، یعنی ما به مردم میگوییم افزایش تیراژ دادهایم، به خودکفایی میرسیم و غیره؛ که اگر هر کدام از این کلمات از نظر بار معنایی تحلیل شوند، با آنچه در ذهن مخاطب در فضای بازار است، متفاوت خواهد بود و مردم تنها منتظر بهبود شرایط هستند.
فدایی تاکید کرد: صنعت لوازم خانگی در اکثر کشورهای دنیا به واردات وابسته است؛ مگر کشور چین که به دلایل متعددی مثل در نظر گرفتن مشوقهای صادراتی یا نیروی کار ارزان در بخشهای مختلفی از صنعت لوازم خانگی خود سرمایه گذاری کرده است. حتی امروز کشورهایی مثل کره و ژاپن تولید پنل تلویزیون را به این کشور واگذار کردهاند. ما نیز قطعات اصلی و حیاتی را از کشور چین وارد میکنیم و بنابراین بحث ارز مطرح میشود. در پی هر نوسانی که در بازار ارز به واسطه انتشار اخبار مثبت یا منفی رخ میدهد، در بازار لوازم خانگی شاهد تغییراتی هستیم. پس، ما با صنعتی مواجه نیستیم که همه چیز آن داخلی باشد و درنتیجه افزایش قیمت را غیر منطقی بدانیم.