رسول بهروش، خبرنگار، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «شنبهشب در لیگ پرتغال پورتو میزبان تیم پاکوش (یا پاسوس) بود و با نتیجه دو بر یک به برتری رسید. اتفاق ویژه این بازی برای ما بر خلاف همیشه گلزنی مهدی طارمی نبود بلکه اخراج این بازیکن به دلیل دریافت دو کارت زرد بود که در صدر اخبار قرار گرفت. مهدی که یک کارت زرد داشت، در آخرین ثانیههای بازی در محوطه جریمه حریف سرنگون شد. داور اما نهتنها اعتقادی به پنالتی نداشت بلکه کارت زرد دوم را به اتهام تمارض به او داد و ستاره تیم ملی ایران را از زمین اخراج کرد. به این ترتیب طارمی بازی بعدی پورتو را هم از دست داد که این موضوع باعث خشم و عصبانیت هواداران از دست داور شد.
طبیعتا در این شرایط سؤال مهم این است که آیا تصمیم داور برای دادن کارت زرد دوم به طارمی درست بود؟ از ساعاتی بعد از بازی برخی رسانههای ورزشی در ایران با گاردی عجیب مدعی شدند علیه طارمی «فاجعه داوری» رخ داده و قاضی میدان در مورد دادن اخطار دوم به مهاجم پورتو اشتباه کرده است. این ادعاها در حالی مطرح میشود که تصاویر تلویزیونی بسیار واضحی در دسترس است و همین تصاویر بهوضوح نشان میدهد مهدی طارمی دایو کرده. او البته استاد پنالتیگرفتن است و اغلب خطاهایی هم که از مدافعان میگیرد، کاملا قانونی و درست به نظر میرسد. این بار اما محاسبات این بازیکن اشتباه بود و بهراحتی آب خوردن میشود فهمید مدافع حریف روی طارمی خطا نکرده است.
کافی است یک لحظه فراموش کنیم او هموطن ماست و صحنه را به چشم توقف یک بازیکن غریبه در محوطه جریمه ببینیم. در این صورت به احتمال فراوان به داور حق خواهیم داد که با کارت زرد به استقبال فوروارد متمارض برود. تازه فراموش نکنیم در پرتغال سیستم کمکداور ویدئویی هم وجود دارد و چند داور با بازبینی تصاویر به قاضی میدان کمک میکنند. در این مورد هم اگر او اشتباهی کرده بود، حتما از بیرون میدان تصمیمش را اصلاح میکردند.
پورتو این بازی را برده و غیبت طارمی در مسابقه بعدی هم آن قدرها مهم نیست. آن چه اهمیت دارد، بدآموزی رسانههای جوگیر ایرانی برای طارمی است. این که ما تمارض او را پنالتی بدانیم و بیهوده حق را به مهاجم تیم ملی بدهیم، تنها نتیجهاش این است که مهدی از اتفاقی که رخداده درس نمیگیرد و فردا همین رفتار را تکرار میکند. فرض کنید او در یک مسابقه مهم انتخابی یا اصلا مرحله نهایی جام جهانی همین رفتار را انجام بدهد و اخراج شود. چه بر سر تیم ملی خواهد آمد؟ اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، حتما رسانههای بدآموز هم شریک این خطا خواهند بود؛ آنها که یا به خاطر چهار تا کلیک بیشتر یا با فلسفه حمایت کورکورانه از یک هموطن، واقعیت را نادیده میگیرند و سروصدا راه میاندازند که ای ایهاالناس! سر مهاجم شایسته ما را بریدند. متأسفانه در فضای مجازی کلی هوادار کم سال و جوگیر داریم که صبح تا شب همه چیز را «توطئه» میبینند اما ذوبشدن رسانهها در چنین جریانی واقعا جای افسوس دارد. طارمی تبدیل به یک بازیکن بزرگ بینالمللی شده است. کاش با سرپوشگذاشتن روی معدود اشتباهاتش به او خیانت نکنیم.»