در یادداشتی در عصر ایران به قلم اهورا جهانیان آمده است: «لیونل مسی از بارسلونا جدا شد و به پاریسنژرمن پیوست. قسمت دوم این خبر هم مهم است ولی قسمت اول آن اهمیتی تاریخی دارد. جدایی مسی از بارسلونا، حتی از جدایی مارادونا از ناپل عجیبتر و مهمتر است. اگر فرانکو بارسی یا پائولو مالدینی از میلان جدا میشدند، همین قدر عجیب بود که مسی از بارسا جدا شد.
کمتر کسی فکر میکرد فوتبال مسی در بارسا پایان نخواهد یافت. اما فوتبال حرفهای همین است. رونالدو به دلیل حفظ اعتبار شخصیاش تصمیم گرفت از رئال مادرید جدا شود. مسی هم به دلیل مصالح بارسلونا مجبور شد از خانهاش به پاریس نقل مکان کند.
در شهر بارسلون، منطقهای که مسی آنجا زندگی میکرد، منطقۀ پروازممنوع بود. هیچ هواپیمایی حق عبور از آن منطقه را نداشت؛ مبادا که هواپیمایش بر خانۀ مسی سقوط کند. اهمیت لیونل مسی برای شهر بارسلون و برای باشگاه بارسلونا در این حد بود اما او هم مثل رونالدینیوی جادوگر ناچار شد از بارسا برود.
رونالدینیو به دلیل ملاحظات تاکتیکی گواردیولا از بارسا رفت، مسی به دلیل ملاحظات مالی خوان لاپورتا. رونالدینیو از پاریسنژرمن به بارسا آمده بود، مسی از بارسا به پاریسنژرمن رفت. دنیای عجیبی است!
لیونل مسی قطعا جزو سه بازیکن برتر تاریخ فوتبال است. تا پیش از ظهور مسی در دنیای فوتبال نظر عمومی در مجموع این بود که پله و مارادونا و کرایف برترین بازیکنان تاریخ فوتبال بودهاند. برخی دیاستفانو را برتر از کرایف میدانستند ولی به هر حال کرایف یا دی استفانو در جایگاه سوم قرار میگرفتند. رتبههای اول و دوم در نظر عموم کارشناسان و مردم متعلق به پله و مارادونا بود. اگرچه همیشه بحثی داغ و لاینحل در جریان بوده که رتبۀ نخست از آن کیست؟ پله یا مارادونا؟
ولی با ظهور مسی، رتبۀ سوم قطعا از آن او شد. امروزه عموم کارشناسان و مردم فوتبالدوست در سراسر دنیا تقریبا با این مدعا موافقند که مسی برتر از کرایف بوده است. یعنی مسی در داوری عمومی رتبۀ سوم را از کرایف گرفته و نصیب خودش کرده است. حتی خود یوهان کرایف حدود ده سال قبل تاکید کرد که نمایشی که مسی در زمین فوتبال ارائه میکند، برتر از نمایشهایی است که او ارائه میکرد.
اما نشستن مسی در رتبۀ سوم، تفاوتی اساسی با کرایف دارد. کرایف در بهترین حالت سومین بازیکن برتر تاریخ فوتبال محسوب میشد ولی مسی الان دوگانۀ پله - مارادونا را به سهگانۀ پله - مارادونا - مسی تبدیل کرده است. یعنی الان وقتی بحث بهترین بازیکن تاریخ فوتبال مطرح میشود، دیگر کمتر کسی میگوید پله بهتر بود یا مارادونا؟ اکثر افراد میپرسند پله بهترین بوده یا مارادونا یا مسی؟
در واقع لیونل مسی با درخشش چشمگیر خودش در بارسلونا، مثلثی را بر بام فوتبال دنیا ایجاد کرده که یک ضلع این مثلث خود اوست. شاید اگر مسی در جامهای جهانی کمی خوششانستر بود، داوری عمومی الان این بود که مسی قطعا برترین بازیکن تاریخ فوتبال است؛ هر چند که برخی از کارشناسان طراز اول معتقدند مسی دست کم از پله بهتر است. مرحوم حمیدرضا صدر سالها قبل در مصاحبه با عصر ایران همین رای را مطرح کرد.
لیونل مسی در جام ۲۰۰۶ چوب اشتباه خوزه پکرمن را در یکچهارم نهایی خورد. پکرمن با بیرون کشیدن ریکلمه، کاپیتان تیمش و سوزاندن یک تعویض بایت بیرون کشیدن ریکلمه، فرصت بازی از مسی و البته شانس پیروزی را از آرژانتین در برابر آلمان گرفت. با این حال بعید بود آن آرژانتین از پس ایتالیای بوفون و کاناوارو برآید و قهرمان جام شود.
در جام ۲۰۱۰ آرژانتین در برابر آلمان حرفی برای گفتن نداشت ولی در فینال ۲۰۱۴ مسی و یارانش میتوانستند برندۀ بازی شوند. در آن فینال هم مربی آرژانتین لاوتزی را، که یکی از بهترین بازیکنانش در زمین بود، بیدلیل تعویض کرد و شانس پیروزی آرژانتین کاهش یافت و سرانجام گوتزه موفق شد دروازۀ آرژانتین را باز کند.
اگرچه مسی در زمین فوتبال ژنرال کاملعیاری نبود و سالها از بازیسازی ژاوی و اینیستا ارتزاق میکرد اما نمایش او در خط حمله و سرآمدی تکنیکیاش نسبت به همه بازیکنان قرن بیستویکم (منهای رونالدینیو) چنان خیرهکننده بود که اکثریت فوتبالدوستان دنیا را متقاعد کرده است که جایگاه او در تاریخ فوتبال در کنار پله و مارادونا است.
هر چند که بسیاری او را از پله و مارادونا هم بهتر میدانند. جدا از تماشاگران فوتبال، رونالدینیو معتقد است مسی بهترین بازیکن تاریخ فوتبال بوده. ژاوی و اینیستا هم چنین نظری دارند. اما حتی اگر نظر این دو نفر را فاکتور بگیریم، نظر رونالدینیوی برزیلی، که خودش بیتردید بهترین دریبلزن تاریخ فوتبال بوده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
هر چه هست، مسی یک جام جهانی در کارنامۀ پرافتخارش کم دارد. او مثل مارادونا یک بار در فینال جام جهانی شکست خورده و اگر یک بار هم در فینال برنده شود و آرژانتین را به سومین عنوان قهرمانی در جام جهانی برساند، کارنامه مثل پله و مارادونا تکمیل میشود.
مسی مثل پله و بر خلاف مارادونا زندگی سالمی دارد و همین ما را امیدوار میکند که او حتی تا ۳۸ سالگی هم در مهمترین میادین فوتبال بدرخشد. او اکنون ۳۴ ساله است. سال بعد باید در جام جهانی بازی کند. تا دو سال آینده در پاریس خواهد بود ولی احتمال دارد سه سال در پاریس بماند. زیدان تقریبا ۳۵ ساله بود که فرانسه را برای دومین بار به فینال جام جهانی آورد. بنابراین عجیب نیست که مسی هم در ۳۵ سالگی دوباره به فینال جام جهانی بیاید و حتی این بار جام را بالای سر ببرد.
به هر حال ظاهراً در آخرین سالهای تماشای مسی در زمین فوتبال هستیم. قدر این آخرین سالها را باید دانست. تابستان سال آینده، فتح جام جهانی، بهترین واقعۀ ممکن برای مسی و دوستداران پرشمار او در سراسر دنیاست.
درخشش مسی در پاریس، زیبایی پاریس را دو چندان خواهد کرد. با حضور او در لوشامپیونه، فوتبال فرانسه روزهای بهتر و زیباتر و مهیجتری را تجربه خواهد کرد. پاریس اگر چه شهر عشاق است ولی جامعهشناسان مردم این شهر را «انقلابخوی» میدانند. کسی چه میداند؟ شاید خوی انقلابی مردم پاریس، چیزی را به کاراکتر مسی بیفزاید که لازمۀ فتح جام جهانی ۲۰۲۲ است. باشد که چنین باشد.»