رسول بهروش، خبرنگار، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «بعد از انجام مسابقات یک هفته حساس فوتبالی در لیگ برتر ایران، قاعدتا شایستهتر است که رسانهها در مورد مسائل فنی و حاشیهای این بازیها بنویسند؛ از این که تقارن لیگ ما با مسابقات یورو ۲۰۲۰ چطور کیفیت پایین فوتبال باشگاهی ایران را عریان کرده یا این که این همه پرخاش بازیکنان و مربیان داخلی در مقایسه با فروتنی و مدارای اروپاییها، چقدر خجالتآور است. در مورد همه اینها میشود مفصل نوشت. ما اما هنوز مشکل بزرگتری داریم که روحمان را خراش میدهد و دستگاه شکنجهاش را یک لحظه متوقف نمیکند. ما مخاطبان بیگناه یک رسانه انحصاری به نام صداوسیما هستیم که باید مهمترین مسابقات فوتبال را با گزارشگر و تصویربردار و کارگردانانی که آنها انتخاب میکنند تماشا کنیم و هیچ راه گریزی هم پیش رویمان نیست. باور کنید به ستوه آمدیم. آیا واقعا فریادرسی هست؟
سؤال اول این است که صداوسیما به چه حقی بدون پرداخت حتی یک ریال به سازمان لیگ، در زمان و برنامه برگزاری بازیها دخل و تصرف میکند؟ آقایان ساعت ۲ مسابقه این هفته بین استقلال - تراکتور و فولاد - پرسپولیس را عوض کردند تا قبل از پخش دیدار اسپانیا و ایتالیا بتوانند یک مصاحبه مزخرف با والتر زنگا روی آنتن ببرند. در نتیجه ۷ دقیقه از بازی اهواز سوخت و از بین رفت. چه کسی به آنها این اختیار را داده که به جای مردم تصمیم بگیرند؟ چطور فهمیدهاند که هواداران فوتبال ترجیح میدهند به جای تماشای دقایق ابتدایی یک بازی سرنوشتساز، شاهد پخش مصاحبه یک بازیکن بازنشسته بسیار قدیمی باشند؟ تازه ای کاش این ایدهها نو بود. یک دوجین از همه این پیشکسوتهای اروپایی در سالیان گذشته به ایران آمدهاند، مصاحبههای متعدد داشتهاند و حتی فوتبال بازی کردهاند. اگر با طرح این اسمها قرار است اسپانسر برنامه را سرکیسه کنید، لااقل حواستان باشد با فوتبال مهم داخلی تداخل پیدا نکند.
سؤال دوم این است که ملت ایران تا کی محکوم به تحمل گزارشهای بیکیفیت و مملو از اضافهگویی جواد خیابانی است؟ خداوند آقا جواد را حفظ کند اما به خدا این غرولندهای تکراری عمر ما را تمام کرد. مگر ممکن است نیمی از جملات یک گزارشگر فوتبال اضافی باشد؟ مگر ممکن است او هنوز نداند شبکه جهانی جام جم مال هموطنان خارج از کشور است و نمیتواند به آنها «هر کجای ایران عزیز که هستند» سلام کند؟ مگر میشود ۲۰ بار صحنه سقوط مشکوک مهاجم تراکتور در محوطه جریمه استقلال پخش شود و در تمام طول این مدت، گزارشگر بازی بیاعتنا به آن مشغول صحبت در مورد نبرد مانچینی و انریکه باشد؟ مگر میشود یک گزارشگر فوتبال در ۲ سال اخیر در لحظه ثبت چندین گل حساس، در عوالم خودش سیر کند و مهمترین لحظه مسابقه را از دست بدهد؟ خیابانی در داربی رفت پارسال گل مهدی عبدی را از دست داد، در مسابقه آسیایی پرسپولیس با گوا روی گل عیسی آل کثیر جا ماند و در بازی این هفته استقلال برابر تراکتور نتوانست روی گل اول مهدی قائدی واکنش به موقع داشته باشد. به نظر میرسد صداوسیما باید آقا جواد را به تکنولوژی عبور توپ از خط مجهز کند تا هر وقت گلی به ثمر رسید، دستش بلرزد و در جریان قرار بگیرد! آیا واقعا به جای گزارشگری که سالهاست تمام شده، هیچ ایرانی بااستعداد دیگری پیدا نمیشود که لااقل این قدر روی اعصاب و روان مردم نباشد؟
سؤال سوم هم این است که بالاخره کی یک نفر در سازمان عریض و طویل صداوسیما، گزارشگران خوب مراکز استانها را توجیه خواهد کرد که قرار نیست در طول ۹۰ دقیقه تقابل تیمهایشان با پرسپولیس و استقلال، همه جاذبههای طبیعی و تاریخی استان و ارزشهای فنی تیم و زحمات مدیران و مربیان آن خطه را توضیح بدهند و مردم را با پیشکسوتان قدیم و استعدادهای جدید دیارشان آشنا کنند؟ آقا ما به تمام تیمهای غیر تهرانی ارادت داریم و کیف میکنیم از این که آنها با وجود کمبود امکانات به رقابت با پایتختنشینان میپردازند. با این همه اما مردم انتظار ندارند هنگام تماشای بازی آلومینیوم با ابعاد شخصیتی امیرکبیر آشنا شوند یا سر مسابقه فولاد، قصه هدست خریدن مدیران باشگاه برای داوران را بشنوند. این فقط فوتبال است. به خدا اسم هم نیاورید ناراحت نمیشویم. فقط بگویید شماره ۳ پاس داد به شماره ۸، او هم پاس داد به شماره ۱۰ و توپ گل شد؛ ساده و سرراست. دل بکنید از این همه اضافهگویی، مبالغه، خودستایی و تکرار مکررات...»