سیده آمنه موسوی- چینش تیم سیاست خارجی و انرژی کابینه این کاندیدای دموکرات یعنی حضور "آنتونی بلینکن" به عنوان وزیرخارجه، "جنیفر گرانهولم" وزیر انرژی و "جک سالیوان" مشاور امنیت ملی آمریکا حاکی از اهتمام رئیس جمهور جدید ایالات متحده برای ادامه میراث به جا مانده از باراک اوباما رئیس جمهور اسبق این کشور است. میراثی که با اجرای آن اقتصاد بحران زده ایران از وضعیت کنونیاش خارج می شود. این را یوسف مولایی،حقوقدان و مدرس حقوق بین الملل میگوید.او در گفتگویی آنلاین با کافه خبر خبرانلاین تاکید کرد: اگر اراده سیاسی برای خروج از شرایط فعلی وجود داشته و تنها راه حلمان نیز فروش نفت باشد، با آمریکا برای لغو تحریمها به گفت و گو می پردازیم.
*در صورت آغاز مذاکرات برای بازگشت آمریکا به برجام و تنظیم مجدد این توافقنامه، چه مباحثی باید به آن اضافه شود تا کشور دیگری نتواند به راحتی از آن خارج شود؟
مشکل ما در برجام کمبود مباحث حقوقی نبود که بخواهیم با فرمولبندی جدید آن را حفظ کنیم. موضوع بر سرعدم توازن نیروها بود؛ یعنی ما قدرت آن را نداشتیم تا بتوانیم بندهای بیشتری به برجام اضافه کنیم و مطالباتمان را افزایش دهیم. ما تحت فشار بودیم و در موازنه قدرت، آمریکا از قدرت بیشتری برخوردار بود. این کشور هم نمی خواست امتیاز بیشتری دهد والا می توانستند پیش بینی های لازم را به عمل آورند که دولت های بعدی هم نتوانند از برجام خارج شوند. یا هیچ یک از طرفین( ایران و ۱+۵) امکان شانه خالی کردن از انجام تعهداتشان را نداشته باشند. آمریکا به لحاظ قدرتی که داشت از مصونیت برخوردار بود و همانطور هم که دیدیم با خروجش از این توافقنامه بین المللی و توافقنامه های دیگر مشکلی دامنگیرش نشد.حتی اگر در بندهای برجام به این موضوع اشاره می شد که تخطی ایران و ۱+۵ از مفاد برجام منجر به طرح موضوع در دیوان بین المللی لاهه شود هم ممکن بود آمریکا آن را نپذیرد و ما نیزعملا نمی توانستیم کاری انجام دهیم. اما حالا و پیش از آغاز دور جدید مذاکرات، می توانیم کاری کنیم که قدرت چانه زنی مان در گفت و گوهای بین المللی افزایش یابد. ما برای طلب امتیاز بیشتر باید تولید قدرت کنیم. قدرت در داخل کشور و با آزادی بیان، پاسخگویی به مطالبات افکار عمومی، آزادی های اجتماعی، گفت و گوهای فراگیر ملی، انتخابات آزاد، شنیدن صدای منتقدین، عدم به کارگیری افراد ناصالح، ناشایست و ناکارآمد در مسند امور به دست می آید.
*بنابراین ایران نمیتواند کاری از پیش ببرد و مفاد این توافق را در جهت مطالبات خود تنظیم کند؟
خیر نمیتواند؛ نه اینکه نخواهد بلکه توان آن را ندارد. لازمه چانه زنی بیشتر در مجامع جهانی، تکیه بر قدرت داخلی است. شما نمیتوانید با چند شعار، برای خود قدرت ایجاد کنید. ما نه قدرت نرم داریم و نه قدرت سخت. قدرت نرم که شامل پشتیبانی مردمی در کنار چهره جذاب بینالمللی و البته مولفههای فرهنگی است که ما در حال حاضر از هیچ یک از آنها برخوردار نیستیم و قدرت سخت نیز بر پایه وزن و جایگاه اقتصاد کشورها تعیین میشود که باز هم ایران از این جایگاه محروم است. بنابراین حتی اگر ما برجام را از نو بنویسیم تغییری در شرایط مان ایجاد نمیشود چرا که وضعیت ما نسبت به زمان انعقاد برجام نه تنها بهتر نشده، بلکه از قدرت چانهزنی مان نیز کاسته شده است. از لحاظ اقتصادی که ضعیفتر شدهایم، به جهت قدرت موثر نیز در آن زمان موقعیت بهتری داشتیم.
* در این میان، چین مدعی است که همواره همپیمان ایران بوده است. آیا میتوانیم در روند مذاکرات جدید بر روی حمایتهای این کشور، حسابی باز کنیم؟
کشور چین تا زمانی همراه ایران است که پای منفعتی در میان باشد. این کشور نیز مانند هر کشوری از همپوشانی منافعش با ایران حمایت می کند و لاغیر. قانون حاکم بر نظام بین الملل این است که تمامی کشورها براساس عقل،منطق و منافع دریافتی به تنظیم روابط شان با کشورهای دیگر بپردازند . چین هم به کسب سهم بیشتر از بازارهای ایران میاندیشد. آنچه چینیها می گویند تنها تعارفاتی در مناسبات بینالمللی پکن با تهران است و آنها هیچ گاه منافع خود را پای رابطه با ایران قربانی نمیکنند .
*چین نفت ایران را، با قیمت بسیار پایینتر از بازارهای جهانی تهیه میکند. یعنی منافع این تجارت در حد و اندازهای نیست که پشتیبان تهران باقی بماند؟
اتفاقا سود چینیها از آشفتهتر شدن وضعیت ایران بیشتر است؛ اینکه تحریمها همچنان باقی بماند و ما مجبور باشیم نفتمان را با قیمت نازلتر از میزان کنونی آن، در اختیار پکن قرار دهیم. شما به این سئوال من پاسخ دهید که چینیها چه زمانی از ایران حمایت کردهاند؟ من میگویم که حمایت های چین از ایران بیشتر در جهت ضرردهی ما بوده است اما آنجا که پای منافع ایران در میان باشد پکن هیچگاه پشتیبان تهران نبوده است.
*توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین چطور؟ این توافقنامه با کدام پارامتر از منافع ملی ایران قابل بیان است؟
قراردادی که شما به آن اشاره میکنید به مباحث کلی میپردازد.اینکه ایران و چین در زمینه موضوعات علمی، بحث حمل و نقل و یا کریدورهای مشترک همکاریهایی داشته باشند.
*شما میگویید مفاد این توافق هنوز روشن نیست،اما خبرهایی حاکی از تهاتر نفت ایران با محصولات چینی است. این خبرها از کجا نشأت میگیرد؟
من این موضوع را در مفاد کلی توافق ۲۵ ساله ایران و چین مشاهده نکردم اما معتقدم پکن تلاش خواهد کرد تا همچنان مصرف نفت خود را از بازار ما تأمین کند. چینیها مشابه همین توافق را با ونزوئلا هم داشتهاند. این کشور مجبور شد تا نفت خود را با نرخ بسیار ارزان به چین پیشفروش کند. البته توافق فعلی ایران و چین، در حد تعارفات دیپلماتیک است و نمیتوان به آن استناد کرد. باید منتظر باشیم تا مفاد بیشتری از این توافق منتشر شود.
*به نظر شما در دور جدید، مذاکرات باید در چه سمت و سویی پیش رود تا منافع ملی ما، در بحث اقتصاد انرژی تامین شود؟
براساس برنامههای دولت، در لایحه بودجه ۱۴۰۰ فروش نفت پیشبینی شده است تا چرخ اقتصاد کشور به چرخش درآید و برای دستیابی به میزان فروش مورد نظرمان باید مناسبات با آمریکا بهبود پیدا کرده و مذاکرات آغاز شود والا با فضای فعلی، ما هیچگاه نمیتوانیم به میزان فروش موردنظر نفت مان برسیم.
*رئیس جمهور آمریکا هم گفته است که به دنبال ادامه روند تحریم های ایران نیست؟
بایدن نگفته است که تحریمها را لغو می کند بلکه تنها بر این موضوع تاکید داشته است که آمریکا به مذاکرات هسته ای با ایران باز می گردد.البته با درنظرگیری شرایط جدیدی که اعلام می کند.مثلا می خواهد ۱+۵ در رابطه با موضوعات فناوری موشکی ایران اعمال نظر کند. آمریکا و متحدانش به دنبال پیگیری انعقاد برجام جدیدی هستند. واشنگتن در زمان دموکراتها از یکجانبه گرایی فاصله می گیرد و به سیاست های سنتیش در همکاری با شرکای سیاسیش باز میگردد.در برجام جدید فعالیتهای موشکی و هسته ای ایران به یکدیگر گره زده می شوند.
*یعنی در صورت عدم انجام مذاکرات هسته ای، بودجه سال ۱۴۰۰ مختل می شود؟
بله همینطور است.
*اما باید در نظر داشته باشیم که در ماه های باقی مانده از عمر دولت فعلی ممکن است که مذاکرات آغاز نشود؟
بله وطبعا سهم دولت بعدی هم از اجرای بودجه بیشتر است.
*به گفته جنابعالی ما باید منتظر مانور اروپا و آمریکا بر مباحث دیگری علاوه بر موضوع هستهای نیز باشیم؟
دقیقا. کشورهای اروپایی هم بر این موضوع تاکید میکنند که موضوعات موشکی نیز باید به روند مذاکره با ایران افزوده شود. به اعتقاد بنده در حال حاضر شرایط ایران نسبت به گذشته سختتر شده است اما چشم انداز این موضوع که کاهش تنشهای آمریکا با ایران و بازگشت این کشور به مذاکرات می تواند ما را تا حدودی به خروج از شرایط فعلی مان کمک کند،دلگرم کننده است. البته مقامات کشورمان اعلام کردهاند که تنها در صورتی حاضر به نشستن پای میز مذاکرات هستند که گفت و گوها حول محور بحث های هستهای انجام شود اما اگر اراده سیاسی برای خروج از شرایط فعلی بوده و تنها راه حل نیز فروش نفت باشد، با آمریکا برای لغو تحریم ها به گفت و گو می نشینیم.
*در همین شرایط فعلی که بایدن به کاخ سفید رفته است و ایران هم تنها به مذاکرات هسته ای تاکید می کند و نه بیشتر .چه باید بکنیم که در پای میز مذاکرات به اصطلاح کم نیاوریم؟
تنها راه حل آن پشتوانه مردمی است. خلاصی از وضعیت فعلی نیازمند گفت و گوی فراگیر ملی است تا بتوانیم از بحران کنونی عبور کنیم. اگر حاکمیت ساز خود را بر همان عملکرد فعلی اش کوک کند قطعا صدایی که از آن خارج میشود بهتر از شرایط فعلی کشور نیست. باید تغییرات اساسی ایجاد شود. اینکه فکر کنیم میتوانیم امتیازاتی که می خواهیم را از آمریکا بگیریم اما مشکلات داخلیمان بر سر جای خود باشد ما را به خروج از وضعیت فعلی کشور رهنمون نخواهد کرد.