در کنار این، بالا بودن رشد نقدینگی، منفی بودن نرخ بهره واقعی و دشواری دسترسی به درآمدهای صادراتی عوامل اقتصادی هستند که از تغییر مسیر قیمت دلار حمایت کردهاند. بازار برای اینکه بار دیگر در مسیر کاهشی قرار بگیرد، در کنار امیدواریهای سیاسی نیاز دارد که گشایشهای عملی را نیز تجربه کند.
در اولین روز هفته، دلار به کانال ۲۴هزار تومانی رفت. با ثبت این رشد، بازدهی دلار طی ۱۳ روز اخیر به محدوده ۱۳ درصدی رسید. چنین رشدی در حالی رخ داد که بسیاری از معاملهگران انتظار داشتند، روند کاهشی قیمت دلار با توجه به پایان دوران ترامپ ادامهدار باشد. براساس صحبتهای تحلیلگران میتوان به این نتیجه رسید که یک عامل سیاسی و سه عامل اقتصادی در تغییر مسیر بازار نقش داشتهاند و مانع از ادامه روند کاهشی بازار شدهاند.
افت قیمت دلار در پاییز و زمستان در سه مرحله صورت گرفت. اولین بار کمی مانده به برگزاری انتخابات آمریکا، عدهای از معاملهگران احتمال پیروزی بایدن را جدیتر گرفتند و فشار فروش آنها، قیمت را از کانال ۳۲ هزار تومانی به زیر مرز ۳۰ هزار تومانی برد. با اعلام نتایج انتخابات آمریکا، دلار بار دیگر در مسیر نزولی قرار گرفت و حتی به کانال ۲۳هزار تومانی نزول کرد. پس از این سقوط، بازار حدود یک ماه آرام بود تا اینکه کنگره آمریکا، نتایج انتخابات این کشور را تایید کرد؛ به دنبال آن، قیمت دلار به ترتیب کانالهای حمایتی را از دست داد و تا محدوده ۲۱ هزار تومانی ریزش کرد. با برخورد به کانال ۲۱ هزار تومانی، خریداران به بازار بازگشتند. از هفته گذشته حتی میزان خریدها بیشتر شد تا اینکه بازار در اولین روز هفته جاری به بالای ۲۴ هزار تومان رفت. روز شنبه، دلار ۴۵۰ تومان رشد کرد و به بهای ۲۴هزار و ۴۰۰ تومان رسید. سکه نیز در واکنش به رشد قیمت دلار، ۱۵۰ هزار تومان افزایش قیمت را به ثبت رساند و روی عدد ۱۰ میلیون و ۸۶۰ هزار تومانی قرار گرفت. به گفته فعالان، یکی از عوامل زمینهساز رشد دلار، تغییر انتظارات سیاسی در بازار بود. به باور آنها مواضع وزیر امور خارجه آمریکا درباره بازگشت به برجام و صحبتهای رئیسجمهور فرانسه، در مورد سختی شرایط برای توافق با ایران، موجب شد که خوشبینی ایجاد شده در بازار داخلی پس از پیروزی بایدن تعدیل شود.
از آنجا که آینده برجام همچنان مبهم است و بین طرف ایرانی و آمریکایی اتفاق خاصی رخ نداده است، معاملهگران کمی ریسکپذیرتر شدهاند. به عبارتی میتوان گفت، دلار از محدوده ۳۲ تا ۲۱ هزار تومانی تحتتاثیر خوشبینی و تغییر انتظارات در مسیر نزولی قرار گرفت. با این حال، «دنیایاقتصاد» قبلتر نیز عنوان کرده بود که خوشبینی تنها برای افت پایدار و بازگشت ثبات به بازار کافی نیست و نیاز است که گشایشهایی در عمل رخ دهد. بازار در روزهای اخیر به این نتیجه رسید که گشایشهای عملی قرار نیست به راحتی صورت بگیرد، در نتیجه برخی از سفتهبازان به بازار بازگشتند. با این حال، هر گونه تغییر در اخبارهای سیاسی میتواند بار دیگر زمینهساز کاهش قیمتها شود. ایران در مرحله اول خواستار لغو تحریم هاست و آمریکا در گام اول به دنبال آن است که ایران محدودیتهای هستهای را دوباره اعمال کند. خبرهای سیاسی این روزها به اندازهای در بازار اثر دارند که با انتشار صحبتهای جدیدی از مقامهای آمریکایی در انتهای روز بار دیگر میزان فروشهای ارزی بیشتر شده بود. بعدازظهر دیروز کانالهای تلگرامی معاملهگران بسیار به این خبر پرداختند که مشاور امنیت ملی بایدن، پیشنهاد جدول زمانی سریعی را برای بازگشت به توافق هستهای مطرح کرده است. همین خبر باعث شده بود که قیمت دلار پس از ساعت ۳ و نیم بعدازظهر با افت بیشتری مواجه شود و به نزدیکی کانال ۲۴ هزار تومانی بازگردد. سکه نیز در واکنش به این خبر از کانال ۱۱ میلیونی دورتر شد.
جدا از عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی نیز در برابر کاهش قیمت دلار تا حدی مقاومت کردهاند که میتوان آنها را در ۳ بخش، رشد نقدینگی، پایین بودن نرخ واقعی بهره بانکی و عدم دسترسی آسان به منابع ارزی حاصل از صادرات بخشبندی کرد. آخرین گزارش بانک مرکزی از تحولات اقتصاد کلان کشور نشان میداد که در آذرماه رشد نقدینگی ۲/ ۳ درصد بوده است. البته منبع تغذیه نقدینگی، پول نبوده و این رشد بیشتر تحتتاثیر موج شبهپول بوده است. براساس آمار بانک مرکزی رشد حجم پول در آذرماه به صفر رسید؛ با اینکه صفر شدن رشد حجم پول میتواند به انجماد منبع تغذیه تورم منجر شود، ولی رشد نقدینگی همچنان در سطحی قرار دارد که میتواند بازار ارز را تحتتاثیر قرار دهد. نقدینگی هر ماه افزایش را تجربه میکند و بخشی از این نقدینگی، میتواند بهصورت تقاضا در بازار ارز خود را نشان دهد. در واقع هر ماه به میزانی پول تولید میشود که در بازار ارز، مقداری تقاضا ایجاد کند.
بانکها در سالهای اخیر جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران نداشتند که دارایی خود را به آنجا منتقل کنند. در واقع به دلیل پایین بودن نرخ بهره واقعی، بسیاری از معاملهگران ترجیح دادهاند، سرمایههای خود را به بازارهای ارز، سکه و سهام منتقل کنند. نرخ تورم در سطح بالاتری نسبت به نرخ بهره اسمی قرار دارد و همین موضوع، جذابیت سرمایهگذاری در بازار پول و اوراق را پایین میآورد. ممکن است برخی از افراد یا بنگاهها، بخشی از سبد سرمایهگذاری خود را به سپرده بانکی یا خرید اوراق اختصاص دهند، با این حال، فضای تردیدی در اقتصاد ایران وجود دارد که بخش زیادی از سرمایهها همچنان در بازارهای پرریسکتر قرار گرفته است. برخی کارشناسان باور دارند، برقراری تناسب بیشتر بین نرخ تورم و نرخ بهره میتواند زمینه ساز خروج پول از بازارهای پرریسک به سوی مکانهای امن شود.
«صادرات نفت ما به رغم لغو نشدن تحریمها، بهبود یافته و صادرات نفت نسبت به پنج ماه پیش بیش از دو برابر شده و روند صادرات فرآوردههایمان نیز ظرف دو، سه ماه اخیر بهتر شده است.» این بخشی از صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی بود که نوید بهبود اوضاع ارزی کشور را میدهد. با این حال، بهنظر میرسد، جدا از چگونگی صادرات نفتی و غیرنفتی و میزان آن، دسترسی به درآمدهای ارزی و نقل و انتقالات ارزی همچنان سختیهای خاص خود را در دوران تحریم دارد. سیاستگذار تا زمانی که دسترسی مناسبی به منابع ارزی نداشته باشد، دشوار است که انتظار افت ادامهدار قیمت دلار را داشت. با این حال، در صورتی که منابع بلوکه شده ارزی، آزاد شوند، دست بازارساز برای مدیریت قیمتها بسیار بازتر خواهد شد.
به باور تحلیلگران فنی تا زمانی که دلار بالای محدوده ۲۳هزار و ۲۰۰تومان قرار دارد، شانس بالا رفتن قیمت در بازار ارز بسیار زیاد است. در صورت شکست محدوده ۲۳ هزار و ۸۰۰ تومانی، محدوده ۲۴ هزار و ۲۰۰ تومانی در دسترس قرارخواهد گرفت. نقاط مقاومتی بعدی کانال ۲۵ هزار تومانی و محدوده ۲۶ هزار و ۶۰۰ تومانی است. در شرایط فعلی، با وجود افزایشی شدن روند دلار، کمتر کسی تمایل دارد که اقدام به خریدهای بلندمدت کند و منتظر فروش بالای محدوده ۲۶ هزار تومان شود.
دنیایاقتصاد